آیات یکم تا پنجم سوره بقره (۱) تفسیر آیت الله خامنه ای از تقوا و خصوصیات متقین |
به گزارش خبرگزاری تسنیم، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن تفسیر آیت الله خامنه ای از آیات سوره بقره درباره تقوا و خصوصیات متقین به شرح ذیل است:
در مورد تقوا : چون کلمه تقوا یک سخن تکرار شونده است و فرهنگ تقوا در جامعه خیلی تکرار میشود، من اصرار دارم شما آن نکتهی حرف مرا دریابید، ولذا مقصود را درست توجه کنید! من گفتم تقوا را میتوانیم اینطور معنی کنیم که شما بفهمید. اما واژه گزینی برای ترجمه یک معنی دیگر است.
مفهوم تقوا
تقوا یعنی پرهیز با حرکت نه پرهیز با سکون، یک وقت هست شما در حال سکون پرهیز میکنید، یعنی برو در خانهات بنشین و کاری به کار چیزی نداشته باش و با رانندگی نکردن پرهیز کن به این که به کوه نخوری و از دره پرتاپ نشوی، پرهیز از کوهنوردی کردن، حرکت نکردن در خارزارها که خارهای مغیلان دامن شما را نگیرد، این جور پرهیز است و اسلام این را به شما توصیه نمیکند. بلکه میگوید در سینهی قضایا و واقعیتها با حوادث روبرو بشوید و در عین حال پرهیز کنید. مثل رانندهای که رانندگی میکند اما پرهیز هم میکند و این پرهیز همان است که گفته شد. مراقبت کردن و مواظب خود بودن، پس کلمهی پرهیز در اینجا یک کلمهای است درست، منتها چون پرهیزگاران در ترجمهی متقین زیاد تکرار شده و در ذهنها آن حساسیت لازم را به معنا برنمیانگیزد، من ترجیح دادم بگوئید پرهیزمندان البته پرهیزمندان را هم چون جا نیفتاده اصرار ندارم بگوئید، خود بنده آن سالهای قدیم تقوا را پروا گرفتن و پرواداشتن را معنا میکردم، اما بعد فکر کردم دیدم عبارت پرواکاران و پروامندان یک عبارت نامأنوسی است و هیچ مصطلح نیست، یعنی آن موسیقیی لغت باید بر گوش سنگینی نکند، باید زیبا به گوش برسد تا رایج شود و این یکی از رازهای واژه گزینی است.
بنابراین : شما معنای تقوا را بدانید: که تقوا یعنی: پرهیز در حال حرکت و مراقبت در حال حرکت، در میدانها حرکت بکنید، اما مواظب باشید! از اصطکاکها، از غلط رفتن راهها، از واردکردن ضایعهها بخود یا دیگران و از تخطّی کردن از حدودی که برای انسان معین کرده که انسان را به گمراهی میبرد، چون جاده بسیار خطرناک و طولانی و ظلمانی است.
این ظلمات دنیا را مشاهده میکنید که قدرت مادی گرچه گردوغباری امروز در دنیا برپا کرده؟ عربده میکشند و تصمیمگیری میکنند و چه بسیار انسانهایی که در این راهها گمراه میشوند. پس باید مواظب بود! چقدر انسان امروز در دنیا حقانیت راههای استکباری را در دلش قبول دارد؟ همین که میگویند افکار عمومی غرب اینگونه گفت همین تلاشی که میکنند تا افکار عمومی غرب را علیهیک مفهومی و یک حقیقتی برانگیزد این برای چیست؟ برای همین است که میخواهند باورها انسانها را جلب کنند که متأسفانه باور خیلی را جلی میکنند و این همان گمراهی پذیری راه حقیقت و راه زندگی است که اگر یک ذره هشیاری شان را از دست دادند گمراه خواهند شد، ولذا در این راه تقوا لازم است اگر کسی این تقوا را داشت، آن وقت قرآن او را هدایت کند، لکن اگر کسی این تقوا را نداشت و همچنان چشم بسته، بزن و برو و بیتوجه مستانه حرکت کند، آیا قرآن میتواند او را هدایت کند؟ ابداً ، هیچ سخن حقی این چنین آدمی را نمیتواند هدایت کند! کسی که گوش دل به هیچ چیز نمیدهد و هیچ حقیقتی را باور ندارد، وسرمست ودربست در اختیار شهوات خودش، یا شهوات دیگران دارد حرکت میکند. قران او را هدایت نخواهد کرد. بله قرآن یک ندایی هست، اما این ندا هیچوقت به گوش آنها حساس نمیآید. در قرآن یک تعبیری هست که میفرماید : اولئک ینادون من مکان بعید ( 44- فصلت ) و این اشاره به همین آدمهاست میگوید : آنها ندا داده میشوند از راهی دور. شما گاهی یک آهنگی را از راه دور میشنوید، مثلاً یک نفر خوشخوانی یک نغمه بسیار زیبایی را با زیر و بمهای بسیار رقیق و لطیفی دارد میخواند اما فرض کنید از فاصله یک کیلومتری، صدای او میآید لکن چه میگوید؟ اولاً معلوم نیست، چون لفظ شنیده نمیشود و فقط صدا شنیده میشود، بعد همین صدا هم که ظرافتهای درونش بکار رفته اصلا فهمیده نمیشود، مثل یک خطی که بر دیوار رسم شده و شما آنرا از دور میبینید یک خط است اما وقتی نزدیک میروید میبینید این خط مثلاً یک ظرافتهایی درونش به کار رفته که از دور نمیشود دید، ولذا این آدمها را قرآن میگوید مثل اینکه از دور صدایشان میزنند چیزی نمی شنوند پس باید هشیار بود تا هدایت شد. این مختصری از جلسهی گذشته و، هدی للمتقین بود.
خصوصیات متقین الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوه و مما رزقناهم ینفقون ( 3- بقره ) : برای همین متقین شش خصوصیات بیان شده که این شش خصوصیات در یک انسان، در حقیقت عناصر تشکیل دهندهی تقواست و آن تقوای صحیح و عینی با این شش خصوصیت در حقیقت در انسان تأمین میشود البته فراموش نشود که من در جلسهی قبل گفتم : این تقوا در همهی مراحل به انسان کمک میکند، یعنی شما وقتی یک مایهای از تقوا داشته باشید از قرآن یک چیزی میفهمید و هدایت میشوید و این تقوا هرچه بیشتر بشود شما از قرآن بیشتر میفهمید یعنی حتی یک انسانی که در حد اعلای تقوا هست اگر باز تقوایش بیشتر شود به همان نسبت افزایش روحیه تقوا ممکن است باز چیزهای جدیدتر و ترفهتر و یک ظرافتهایی را از قرآن بفهمد و این فقط مربوط به اول کار نیست که بگوئیم اگر میخواهید از قرآن چیزی بفهمید باید با تقوا بشوید و بعد که تقوا یعنی همان هشیاری و دقت را بدست آورید دیگر برو در بطن قرآن، نخیر، درهمهی مراحل هرچه این تقوا بیشتر شد درک انسان بیشتر میشود، حالا این شش خصوصیت مقدماتی است برای اینکه یک سطح قابل قبولی از تقوا در انسان بوجود بیاید، یا بگوییم یک حداقل لازمی از تقوا در انسان بوجود میآید. اولین خصوصیت این است که : الذین یؤمنون بالغیب.
ایمان غیب یعنی آن کسانی که ایمان به غیب میآورند، که در ترجمه گفتیم آنها که به غیب باور میآورند. ایمان به غیب در قرآن جاهای متعددی خشیت به غیب و توجه به غیب ذکر شده، مثلاً در یک جا، وخشی الرحمان بالغیب و از این قبیل آیات آمده و غیب یعنی آنچه که پنهان از حواس آدمی است و تمام عالم وجود به غیب و شهادت تقسیم میشود و شهادت یعنی آن عالم مشهود ما، البته نه مشهود با چشم فقط، بلکه مشهود به حواس، آنچه را که شما آن را لمس میکنید و در مقابل شماست، که زیر چاقوی جراحی شما میآید، روی تلسکوپ مثلاً کیهان نگر شما میآید، زیر ذرهبین و میکروسکوپ شما میآید: آنچه که شما میبینید آنچه که شما میشنوید، آنچه که شما حس میکنید این شهادت است و ماورای این شهادت، عالم ادامه دارد،وجود به آنچه من و شما آدمی میبینید و میتوانید ببینید محدود نیست. بلکه وجود در نواحی و مناطقی که احساس آدمی قادر به درک آن نیست ادامه دارد، یعنی غیب عالم و این مرز جهان بینیها و بینشهای الهی با بینشهای مادی است.
بینش مادی میگوید: من آنچه را که میبینم وجود دارد و هست. اما آنچه را من نبینم او نیست. ( البته ممکن است چیزیرا که امروز نمیبینیم فردا ببینیم او هم هست ) این بینش مادی تنگ نظرانه، خود خواهانه و موجب محدودیت است، شما چه دلیلی دارید که آنچه را نمیبینید بگوئید نیست؟وقتی حکم میکنید به هست یا به نیست باید با بینش خودتان به او رسیده باشید! شما وقتی میگوئید هست باید ثابت بکنید که هست! و وقتی میگوئید که نیست چگونه ثابت میکنید که نیست؟ مادی هیچ دلیلی بر نبود عالم غیب ندارد. او میگوید من عالم غیب را نمیبینم و از آن خبر ندارم؛ آنوقت با این که میگوید من خبر ندارم. در عین حال بطور قاطع میگوید نیست!! اینجا اولین سؤالی که باید از او بشود اینست که : تو وقتی خودت میگویی من از او خبر ندارم پس چگونه میگویی نیست؟ ولذا در قرآن نسبت به مادیون و ملحدین و دهریون: آن کسانی که ماورای جهان ماده را انکار میکنند این تعبیرات بکار رفته: ان هم الایظنون ( 24- جاثیه ) : با گمان حرف میزنند. وان هم الا یخرصون ( 66- یونس ) با هم سخن میگویند.
مرز ادیان الهی و جهان بینیهای الهی همین جاست، که ماورای آنچه آدمی میبیند و حس میکند چیز دیگری و عالم دیگری هم وجود دارد، حالا چه چیزی آن عالم را برای انسان ثابت میکند؟ برهان عقلی، و این نکته اصلی است. عقل وجود خدا را ثابت میکند، عقل پیام خدا و درس خدا و رهنمود خدا، یعنی وحی را به ما ثابت میکند. عقل وجود قیامت و بسیاری از چیزهایی را که عالم غیب هست ثابت میکند، که البته یک مقداری را عقل ثابت میکند و یک مقداری را هم آن چیزهایی که بوسیلهی برهان عقلی ثابت شده است ثابت میکند. یعنی وقتی شما ثابت کردهاید که خدا هست توحید را ثابت کردهاید و وقتی مبداء را ثابت کردهاید بعد نبوت را ثابت کردهاید، بعد از آن نبی که بوسیله برهان عقلی ثابت شده است میآید و به شما از عالم غیب خبر میدهد مثل : فرشتگان و بهشت و دوزخ و آنها را ما و شما قبول میکنیم که بعضی از اینها : مثل بهشت و دوزخ و معاد را همانطور که اشاره کردیم برهان عقلی داریم و بسیاری از چیزها هم برهان عقلی ندارد، اما ناطق به حق، یعنی الهام گیرنده از وحی الهی که پیغمبر باشد میگوید و وقتی او گفت ما به او اعتماد و ایمان داریم و میدانیم که راست میگوید، چون خود پیغمبر با برهان عقلی ثابت شده، پس اولین شرط تقوا و ایمان به غیب آوردن و غیب را قبول کردن و وجود را از محدودیت راندن، یعنی کائنات را در همین محسوسات انسانی و درک ناقص بشر محدود نکردن است. البته این ایمان به غیب که عرض کردیم مرز جهانبینیهای الهی و مادی است، که آثار زیادی را هم در بینش انسان و هم در عمل انسان بوجود میآورد، یعنی آن انسانی که ایمان به غیب ندارد جوری زندگی میکند و میاندیشد و انسانی که ایمان به غیب دارد جور دیگری، و این ایمان انسان را رها نمیکند وقتی که انسان ایمان به غیب میآورد در نوع بینش او و نوع عمل او نوع تلاش و مبارزهی او یک تفاوت محسوسی با آن انسان مادی که ایمان ندارد بوجود میآید که من به برخی از این خصوصیات اشاره کردم. ایمان به غیب به انسان هدف میبخشد، ولذا وقتی شما ایمان به غیب نداشته باشید نمیتوانید یک هدف واقعی قبول بکنید.
انسانهای مادی هدف ندارند ممکن است شما بگوئید بسیاری از آدمهای مادی هستند که هدف هم دارند. من عوض میکنم: این هدف را باید در آن جاهایی محاسبه کرد که احساسات و عادت و نیاز غلبه نکرده باشد، ولذا آن جائی که احساسات و عادت و نیاز نباشد، آنجا تلاش یک انسان مادی متوقف میشود. البته بعضی برطبق نیاز مجبورند تلاش کنند، مادی هم اگر هست باید تلاش کند تا آن نیاز خودش را برآورد. بعضیها یک احساساتی دارند، مثلاً: احساسات ناسیونالیستی. این احساسات ناسیونالیستی او را وادار به یک حرکت وتلاش فراوان میکند تا آنجا که جان خودش را هم از دست میدهد، لکن این احساسات است، منطق و عقلانی نیست.
اگر از یک آدم مادی که در راه وطن، خودش را دارد فدا میکند، آن وقتی که در بحبوحه و تنور احساسات میگدازد یک نفر او را بکشد کنار و بگوید: آقا شما چرا خودت را از دست میدهی تو بمیری که چه شود؟! میخواهی تو بمیری که وطن زنده باشد! وقتی تو نیستی این وطن باشد یا نباشد چه فایدهای دارد؟ چرا و به چه جهت تو بمیری تا دیگری زندگی کند؟ البته این را مادیگرا اقرار نمیکند، بلکه اگر به مادیگرا بگوئید: در جواب هدفهای عالی، وجدان و از این قبیل چیزها را میگوید لیکن این اعتراف را در گوشه و کنار سخنان هوشمندانشان میشود مشاهده کرد. من یک کتابی را از (( روژه مارتین دوگار )) نویسنده فرانسوی که رمانی نوشته بنام (( خانوادهی تیوو )) خواندهام. به فارسی هم ترجمه شده و من چون با این نوشتههای هنری از قدیم آشنا بودهام، گاهی اوقات این چیزها را میبینم و نکات مهمی در اینها پیدا میکنم. این ظاهراً از اومانیست قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است. این انسانیتگراها که معتقد بوند عشق به انسان و انسانیت و علاقه و وجدان انسانی میتواند پرکنندهی خلاء اندیشهی مذهبی و ایمان مذهبی و جاذبهی مذهبی باشد، اینها قبل از رواج مارکسیسم خیلی کتاب مینوشتند و این رژهمارتین هم جزو آنهاست که خیلی خوب در کتابش قضیه را تشریح میکند. البته نه اینکه بخواهد این را بگوید، بلکه از زبان قهرمان داستانش که در هنگام یک بیماری لاعلاج با خودش فکر میکند فایده تلاش من چه بود و یادداشتهایش را مینویسد حقایقی را که تفکر اومانیستی به انسان میدهد و آن احساس ناگزیر این تفکر اومانیستی را کاملاً مشخص میکند و آنجا کاملاً میشود این را فهمید. او میگوید فایدهی زندگی کردن همین است که تو لذت ببری! واقعاً طبق تفکر جهانبینی مادی جز این هم چیز دیگری است.
براساس جهانبینی مادی، شما یک فاصلهای را دارید از یک نقطه به نقطهای دیگر: تولد و مرگ، یا بگویم: کودکی و مرگ، چون دوران کودکی چیزی نیست، اما از پایان کودکی تا مرگ یک فاصلهای است و این فاصله مثل برق هم میگذرد، پس هرچه در این فاصله بیشتر خوش بگذرانید لذت میبرید و محصول انسان از زندگی جز این نیست! آیا این بینش میتواند برای بنای جهان و برای ساختن زندگی انسان و برای هدفهای والا برنامهریزی کند و آنها را هدف بگیرد و به سمت آنها با مبارزه حرکت کند و در این راه دشوار سختی را تحمل کند و چنین چزیز ممکن است؟! نه. اینکه بنده با عجله و با سرعت خودم را برسانم به آن طرف دیوار که بنبست است پیشانیام میخورد به دیوار، اینجا چرا باعجله بروم؟ چرا تلاش کنم؟ این فرق میکند با بینش آن کسی که معتقد است که ورای این مرز: (( که گردونها و گیتیهاست ملک آن جهانی را )) این خیلی تفاوت میکند.
هدفدار بودن زندگی در بینشالهی
اینجا اصلاً هدفدار شدن زندگی یک از نتایج این بینش است و تلاشگر بودن در زندگی هم یک نتیجهی دیگر است. یعنی انسان معتقد به بینش الهی آنوقتی که احساسات بر او غلبه نکرده، و آنوقتی که هیچ نیازی هم ندارد، و آنوقتی که تسلیم هیچ عادتی هم نیست، در آن لحظه هم باز تلاش میکند. یعنی اگر مثلاً یک مسئولیتی را در جمهوری اسلامی به شما سپردند، اعم از مسئولیت کوچک یا بزرگ و هیچکس هم مراقب شما نیست، و هیچ هم اسیر احساسات نیستند، آیا با خودتان فکر میکنید من نیم ساعت دیگر هم برای این موضوع کار بکنم یا نه؟ اینجا آنجایی است که بینشالهی خودش را نشان میدهد. اگر دارای بینشالهی باشید، یعنی معتقد به غیب و معتقد به خدا و معتقد به فرشتگانی که بر شما ناظر هستند و معتقد به جایگاهی که از شما با کمال بصیرت، کوچک یا بزرگ کار شما را سئوال میکنند و به آنها پاداش میدهند، اگر معتقد به این باشید میگوئید: چه ببینند و چه نبینند، جه بدانند و چه ندانند، شما در عین خستگی و در عین تنهائی و در عین بیخبری دیگران از شما، صرفاً به همان علت که میدانید خدا شاهد و ناظر است کارتان را ادامه میدهید. یعنی برای کارکردن انگیزه دارید، چون خدا هست و چون او میبیند. در روز عاشورا که امام حسین(ع) در غربت محض بود، نه غربت در آن بیابان، بلکه غربت در دنیای آنروز که هیچکس از آن کسانی که سرشان به تنشان میارزید کار امام حسین(ع) را قبول نداشتند و قبول هم نمیکردند یا از روی یک منطق غلط، یا از روی راحت طلبیها و تنپروریها، که اگر میخواستیم با چشم مادی نگاه کنیم این خون هدر شده بود، در چنین صحنهای یک حادثهای اتفاق میافتد و آن کشته شدن علیاصغر است، و حال اینکه مطلقاً هیچ احساساتی انسان را وادار به این کار نمیکند، بله احساسات وادار میکند آدم خودش برود عاشقانه در میدان جنگ کشته شود، اما چه احساساتی آدم را وادار میکند بچه ششماهه را ببرد در جنگ؟! وقتی که کشته شد امام حسین(ع) فرمودند: آنچه که مرا تسلی میدهد : ( ان ذالک بعینالله ) این است که خدا دارد این را میبیند و این برای هر انسان معتقد به غیب و به ماورای این مایه تسلی است و این بینش به انسان تلاش میدهد، و خصوصیت دیگری که وجود دارد، این است که این بینش هر پدیدهای را معنیدار میکند و انسان را به تفکر دربارهی آن پدیده وادار میکند. وقتی شما معتقد به عالم غیب هستید و ارادهی غیبی الهی را بر این آفرینش حاکم میدانید، وقائلید که این آفرینش نظمی دارد پس هر حرکت طبیعی و حرکت تاریخی و انسانی در هر جای دنیا برای شما یک معنایی دارد، چون لازمهی نظم این است و چون معنا دارد درصدد برمیآئید تا آن را بشناسید و این معرفت انسانی را افزایش میدهد. بنابراین: بینش معنوی و الهی و بینش ایمان به غیب انسان را به بیشتر شناختن جهان و بیشتر شناختن محیط و بیشتر شناختن تاریخ و بیشتر شناختن هر پدیدهای از پدیدهها دعوت میکند و خلاصه اینکه ایمان به غیب آن مرز اصلی و شرط اول تقواست. اما شرط دوم: الذین یؤمنون بالغیب ( به پاداش نماز از شرایط متقین است )
ویقیمون الصلوه: ونماز را به پا میدارند. من بارها این را گفتهام که به پاداشتن نماز غیر از گزراندن نماز است و متأسفانه در بعضی از ترجمهها مشاهده میشود مینویسند و نماز میگزارند، در حالی که نمازگزاردن در عربی میشود ((یصلون)) و ((یقیمون الصلوه)) یعنی نماز را بپا میدارند، پس به پا داشتن نماز چیزی بیش از گزاردن نماز است، که البته نمازگزاردن را هم شامل میشود. یعنی اگر شما بخواهید جزو نماز بپادارندگان باشید نمیتوانید نمازگزاردن را ترک کنید. بپاداشتن نماز، یعنی در محیط و درجامعه این واجب و این حقیقت لطیف را بوجود آوردن و محیط را محیط نماز کردن و دیگری را به نماز دعوت کردن و نماز را با توجه ادا کردن، و مفاهیم نماز را در زندگی تحقق بخشیدن است، که مفهوم اصلی نماز عبادت است از: خضوع انسان در مقابل پروردگار و عمل انسان به فرمان پروردگار این آن عنصر اصلی نماز است که در حاشیهاش هم چیزهای دیگری وجود دارد. پس شرط دوم متقین اقامهی صلوه است یقیمونالصلوه و آنکه قبلاً گفتیم: الذین یؤمنونبالغیب، یکی از مقومات تقوا بود در عالم بینش و این دومی ( اقامهی صلوه ) یکی از مقومات تقوا در عالم خود سازی است و خودسازی بسیار مهم است.
من بعنوان دوست شما جوانها و حقیقتاً علاقمند به سرنوشت شما نصیحت میکنم که خودتان را رها نکنید و دائم درصدد باشید خودتان را بسازید، یعنی خصوصیات مثبتی که در شما هست آنها را تقویت کنید و اگر خصوصیات منفی در شما باشد، اینها را یا در ذهنتان یا در روی کاغذ لیست کنید و هنر یک انسان این است که بتواند خصوصیات منفی خودش را پیدا کند، چون غالباً آن چشم محبت شدیدی که انسان نسبت به خودش دارد در شناختن عیوب خود کور میشود و هرعیب خودش را یک حسن تعبیر میکند. ولذا با دقت، با موشکافی و با بیرحمی نسبت به خودتان، ای عیوب خودتان را اعم از: عیوب خلقی، عیوب رفتاری، عیوب عملی در زندگی عملی خودتان یا در رفتارتان با دیگران، یا در خلقیاتتان، مثلاً: حسدار، کینهرا، قساوت قلب را ، و حالات فراوان مثل بخل را، حالت جبن ( ترس ) را و حالت طلبی را که در کتب اخلاق اینها از عیوب انسان شمرده شده و عیوبی در درس خواندن، مثلاً بعضیها در حال درس حواسشان پرت میشود، بعضیها در حال درس، حالت امتناع به خودشان میگیرند و هردرسی را استاد بگوید اولین قضاوتشان رد کردن آن است و بعضی به عکس اولین قضاوتشان تسلیم مطلق در برابر اوست و هر دو بد است، همچنین سوءخلق و از این قبیل: یکی، یکی را برطرف کنید.
یکی از چیزهایی که خیلی کمک میکند به انسان در باب خودسازی نماز است، ( البته نماز با توجه ) نماز را باید باتوجه خواند والا این الفاظ را اگر شما فقط بیمعنا بگوئید یک امواج صوتی در هوا بوجود میآورد، در حالی که امواج صوتی از نماز را میخوانیم به این کلمات و به این حقایق دل بدهیم و با آنها آشنا بشویم. ولذا باید در انها اندیشه کرد و آنها را باتوجه به معنا تلفظ کنیم، که اگر نماز اینطور باشد، به انسان خیلی ترقی و تکامل میدهد و انسان را بطور محسوسی اصلاح میکند. این هم یکی از درجات اقامهی صلوه است. پس در محیط کوشش کنید نماز بوجود بیاید و به نماز بیاعتنایی نشود، البته امروز در جمهوری اسلامی اقامهی نماز قابل مقایسه با قبل از انقلاب نیست. قبل از انقلاب نمازخواندن یک عیب بود و در همین مسجد دانشگاه تهران یک عدهی بسیار محدودی میرفتند نماز میخواندند، بهطوری که من یک وقتی کا رداشتم و رفته بودم آنجا دنبال کسی مسجد خلوت بود و هیچکس سراغ مسجد نمیرفت مگر یک چند نفر معدودی از چند هزار دانشجو.
در محیط نماز خواندن مخصوصاً در بعضی از محیطها اگر جایی انسانگیر میافتاد و میخواست نماز بخواند همه تماشا میکردند و مایه تعجب بود. در آن زمان اگر میخواستند از یک جوانی تعریف کنند، میگفتند این جوان خیلی خوب است و نمازخوان است، ( نمازخوان یعنی خیلی خوب ) نمازخوان یک نوع مقدس مآبی به حساب میآمد، تازه همان آدم هم یک وقتی اگر کاری داشت و جلسهای داشت، یا درسی داشت، یا قرار شیرین خوبی داشت نماز را خیلی راحت ترک میکرد، اما امروز آنطور نیست. امروز جوانهای ما در دانشگاه و در غیر دانشگاه دنبال نماز و علاقمند به نمازو مقید به نماز هستند، لکن این کافی نیست، ولذا در محیطتان باید کاری بکنید که نماز رواج پیدا کند، کاری در جهت اقامهی صلوة و این هم خصوصیت دوم.
انفاق در راه خدا و فایده آن ومما رزقناهم ینفقون: و از آنچه که ما روزی آنها کردهایم انفاق میکنند. حالا آیا این انفاق همان زکاتی است که در کتابهای فقهی گفته شده به 9 چیز تعلق میگیرد و در غیر آن 9 چیز زکوه نیست؟ نه این آن نیست. البته ممکن است در مورد زکوة هم ما نظرات فقهیی دیگری را هم سراغ داشته باشیم. و بشناسیم که دایره زکوه را بسی وسیعتر گرفته باشند و از آنچه که در این 9 چیز وجود دارد و ممکن است وجود داشته باشد اما به هر حال این آن انفاق نیست و فراتر از آن است.
انفاق کردن یعنی خرجکردن از مال، و بدیهی است که مراد از این خزجکردن، آن خرجی نیست که انسان برای خودش میکند، چون خرج کردن برای خود را هر انسانی میکند و بیتقواها بیشترش را برای خورد و خوراک و لذت و شهوترانی خودشان خرج میکنند. پس مقصود آن نیست، بلکه مقصود انفاق در راه خداست. یعنی در راه هدفهای والا و در راه آرمانهای الهی خرجکردن بسیار مهم است! و این انفاق دارای دو فایده است: یک فایده، فایده نقد و تخلف ناپذیر و همگانی، و ان عبارت است از فایدهای که به انفاق کننده میرسد. و فایده دوم: فایده متحمل و نهچندان همگانی که به انفاق شنونده میرسد. درست عکس آن چیزی که در تصور عمومی وجود دارد. همه خیال میکنند ما که انفاق میکنیم و خرج میکنیم به انفاق شونده، یعنی به آن کسی که پول میدهیم فایده میرسد، در حالی که اینطور نیست، یعنی قبل از آنکه به او فایده برسد اولین فایده به ما که انفاق میکنیم رسیده است. من یک وقتی در گذشته پیرامون بحث انفاق و زکوة میگفتم: شما که دست در جیب کردی و این پول را درآوردی تا رساندی دست گیرنده فایده بردی و واقعیت همین است. چرا؟ چون اصل قضیه دلکندن از آن چیزی است که شما آن را متعلق به خودتان میدانید و این کار بزرگ است، که در آیهی شریفه قرآن میفرماید: ومن یوق شح نفسه فاولئک همالمفلحون ( 9- حشر) کسی که نگاه داشته شود از شح او رستگار است و مشکل دنیای امروز همین است. مشکل بزرگ دنیای گذشته در تاریخ همین بوده. مشکل بزرگ دنیا از زرمندان است و زرمندان هم بسیاری از اوقات از زر، زور خودشان را به دست آورند و بسیاری از اوقات بخاطر زر دنبال زور رفتند. امروز کسی که در دنیا به قدرت میرسد و زمام امور یک کشوری را بدست میآورد، اولین کاری که میکند، روال زندگیاش را روال زندگی یک رئیس جمهور قرار میدهد: زندگی کردن، خوردن، چریدن
با انواع و اقسام چریدنیهائی که برای انسان مطلوب است و شهوترانیها، چون به قدرت رسیده است! به یک رئیس جمهور مگر میشود گفت اینجور نچر، اینجور نخور، اینجور اسراف نکن؟ خواهد گفت پس من برای چه به اینجا رسیدم؟ و حقیقتاً اگر از او سئوال کنی این پاسخ را میدهد! آنجا که شما یک رئیسی را در یک کشوری ببینید که خیلی اهل اسراف نباشد استثنائی است، البته این را داشتیم، نه اینکه بگویم نداشتیم، اما خیلی استثنایی، حتی آن خوب خوبهاشان. بنده در این چند سال گذشته به بعضیها برخورد کردم از رؤسای جمهور که جزو متفکرین و ایدهدارها بودند، یعنی فقط این نبود که یک نظامیئی آمده باشد و قدرت را بدست گرفته باشد برای شهوترانی، از این قبیل نبود، برخیشان ایده داشتند، لکن همانجا را هم من دیدم آنچنان مواظب خوشگذرانی خودشان هستند مثل یک حیوان ( که در روایت دارد: همها علفها ) بسیاری از اینها همتشان همان علفشان بود. اصلاً زندگی که در آن لذت بودن نباشد برای آنها معنی ندارد، کما اینکه شما میبینید امروز سرمایههای انباشته در دنیا چه میکند؟ و امروز ثروتمندان بزرگ عالم چه آتش به دنیا زدند؟ چقدر انسان را محروم نگهداشتند؟ و این بر اثر ( شح نفس ) هرچه بیشتر به چنگ آوردن و هرچه کمتر خرج کردن است!! ولذا این اقدام بزرگ و تمرین بزرگی است برای انسان، که انسان آنچه را از جیب خودش بهچنگ آورده رها کند. پس اولین فایدهای که بر انفاق مترتب است، آن فایدهای است که به انفاق کننده میرسد و فایدهی دوم آن فایدهی است که به انفاق شونده میرسد. لکن این فایده دوم مشکوک است و همیشه چنین فایدهای مترتب نمیشود. گاهی شما انفاق میکنید در جای خودش نیست. انفاق میکنید اما شرایط دیگر برای خوشبخت شدن آن شخص یا آن جمع وجود ندارد، یعنی پول به دستشان رسیده، اما نتوانستهاند استفاده کنند. شرایط دیگر نبوده پس وقتی شما انفاق میکنید نمیتوانید یقین داشته باشید که به آن فایدهی دوم که رسیدن به پر کردن خلاء است حتماً رسیدهاید، البته این شک نباید موجب شود تا انسان انفاق نکند بلکه باید انفاق بکند ولو مشکوک باشد که در طرف مقابل به نتیجه برسد یا نه. اما آنچه که هرگز تخلف نمیشود آن فایدهای است که به انفاق کننده میرسد. پس تقوای مطلوب قرآن یعنی آن حداقل لازم برای متقی بودن این است: وممارزقناهم ینفقون این انفاق چیز بسیار خوبی است! در هر حدی که هستید عادت کنید، به انفاق کردن، البته انفاق فقط انفاق پول نیست، انفاق علم هم انفاق است، همان وقتی که بیکار هستید و میتوانید کمک کنید به بیسوادی و نادانی، دانشتان را انفاق کنید و همین انفاق هم اتفاقاً اول فایدهاش به خودتان میرسد. یعنی پیش از اینکه دیگری از علم شما استفاده کند وقتی آن علم را تکرار میکنید استفادهاش به خود شما میرسد، یا انفاق وجاهت،وجاهت اجتماعی و آبروتان را انفاق کنید! یکجایی ممکن است آبروی
شما بهدرد یک مسلمانی بخورد یا بهدرد یک مجموعهی مسلمانانی بخورد آنرا انفاق کنید و انفاقات گوناگون، تا برسیم به بقیه نشانههای متقین.
والسلامعلیکم و رحمه الله و برکاته
اعتقاد مادیگرا پیرامون غیب عالم یک تذکر کوتاهی پیرامون اعتقاد مادیگرا و غیب عالم عرض میکنم: و آن اینست که گفتیم اشتباه مادیگرا که به غیب عالم اعتقادی ندارند. در این است که، آنچه را باید بگوید نمیدانم نفی میکند نه اینکه دلیلی برای دوطرفش ندارد، بلکه دلیلی برای اثبات آن دارد. یعنی مثلاً مصداق اتم غیب عالم وجود خداست که غیبالغیوب است و بدیهی است که برای اثبات وجود خدا براهین آشکار و روشنی مثل آفتاب هست که اگر کسی، اصل وجود غیب را در نفس خودش قبول کرده باشد، خیلی راحت میتواند این استدلال را پیدا کند، تا چه برسد به اینکه دیگری پیدا کرده باشد و او نپذیرد.
بنابراین: نمیشود گفت طرفینش را نمیتواند اثبات یا نفی کند. بله اثبات میتواند بکند، اما نفی نمیتواند بکند، لذا اگر بپرسند شما به چه دلیلی میگوئید خدا نیست؟ هیچ دلیلی ندارد و جوابش لاادری، یعنی نمیدانم است. او با ابزار و آلات و وسایل کشف مادی، یعنی همین آزمایشگاه و چاقوی جراحی و میکروسکوپ و تلسکوپ و با این وسائل در دایرهی محدود ماده نتوانسته است خدا را بشناسد و چیزی پیدا کند که به او بشود گفت خدا، ولذا نمیتواند بگوید خدا وجود ندارد، بلکه میتواند بگوید من نمیدانم و این هم میشود شک. این آتیتیسم (بیخدائی) کشورهای مارکسیستی که حتی شوروی موزهای بنام آتیتیسم داشت، میخواست از طریق موزه نفی خدا را ثابت کند! که خیلی حرف بیمنطق و بیاستدلالی است.
شما نهایت چیزی را که میتوانید بگوئید این است که در وجود خدا شک داشته باشید و بگوئید برهان وجود خدا برای من خدا را ثابت نکرده: و همانطور که قرآن میگوید: انهم الایظنون و انهم الایخرصون اینها فقط شک دارند و نمیتوانند در نفی خدا ادعای علم بکنند که این را گفتیم و در مورد انفاق هم که گفتیم اثر یقینی و اثر مشکوک، نباید ما آن اثر مشکوک را کم جلوه بدهیم. همهی این خیریههای دنیا و همهی این کارهایی که مردم پول انفاق میکنند و حجمش هم حجم عظیمی است، وصیت میکنند، ارث میگذارند برای فقرا، که در همهی دنیا معمول است و از مسلمان و مسیحی و سایر ادیان حجم عظیمی برای انفاق انجام میدهند همهی اینها بخاطر آن اثری است که ما میگوئیم مشکوک است و این اثر را نباید دستکم گرفت، منتها ما بالاتر از این، میخواهیم بگوئیم علاوه بر این اثر مشکوکی که شما حالا بالاخره پول را داخل صندوق میریزی، خوت که نمیبینی به جایش رسیده یا نه، یا اگر به دست فقیر میدهی نمیدانی در رفع نیاز واقعیاش مصرف کرد یا نه که تو را خوشحال یا متأثر کرده باشد. اما در قبال این: یک اثری بالاتر و قطعیتر و فوریتر وجود دارد، و آن، اثری است که در نفس تو میگذرد، یعنی دل میکنی از این چیزی که داری آن را انفاق میکنی، و این گذشتن یک سود بزرگی است که به تو میرسد جیبت خالی میشود، اما چیزی بر وجود تو افزوده میشودکه آن چیز، گذشت است و قدرت بر گذشت یک چیز عظیمی است که همه کس این قدرت را ندارند و بعضی هم کمی از آن را دارند. این کسانی که قدرت در آنها به حدی میرسد که جان خودشان را حاضرند در راه خدا قربانی کنند، یعنی شهداء، اینها پرواز میکنند. یک جوان شانزده هفده سالهی مجاهد فیسبیلالله در آن سالهای استثنائی جنگ واقعاً یک برقی بود که در تاریخ زد و تمام شد و آن آثار عظیمی داشت. یک جوان مینشست یک وصیت مینوشت که وقتی من این وصیتنامهها را میدیدم مثل اینکه یک عارف بزرگ آنرا نوشته، گاهی که ما این کتابها و این نوشتههای بزرگ عرفا را نگاه میکردیم رنگ و بوی سخن این شهداء رنگ و بوی سخن آن عرفای واصل را داشت، در حالی که من یقین دارم اینها اسم آن کتابها را هم نشنیدهاند و آن مطالب را از زبان هیچکس نشنیدند، بلکه جوشش درون خود اوست و شکوفایی آن گل وجود بنیآدم و آن حقیقت انسانیت است که با ایثار تحقق پیدا میکند.
من وقتی به این خاطرات نگاه میکردم، میدیدم از روزی که مثلاً از تهران رفته و شروع به نوشتن خاطرات کرده، اول یک آدم عادی است، منتها احساسات او را کشیده به طرف جبهه و از خاطرهاش میشود فهمید 10، 20 روز به شب عملیات مانده ناگهان عوض شده و اصلاً در لحن کلام، و نوشتن یک نوری و یک طپشی وجود دارد که این همان ایثار است.یعنی خودش را آماده کرده ودارد میرودجلو ومیدرخشد. بهمین اندازه هم شما آن پولی را که از جیب خودتان در میآورید،یا آن لباس وتنپوش خودتان را به یکی میدهید،و به هر حال آن چیزی که متعلق به شماست و آن تعلق و پیوندرا از خودتان میبرید اثر فوقالعادهای دارد.و اما آیه بعد:والذین یؤمنون بما انزل الیک و ما انزل من قبلک ترجمهاش را قبلاً گفتیم: و آنان که به هر آنچه بر تو فرو فرستاده شدهاست ایمان میآورند و به هر آنچه پیش از تو.
خصوصیت ایمان به وحی در اینجا هم دوخصوصیت دیگر هست. اولاً: ایمان به وحی در هر دو جمله مورد توجه قرار گرفته و این دو جمله در این معنا با هم مشترکند. یعنی یکی از نشانهها یا از عناصر و ارکان تشکیل دهندهی آن تقوایی که مایه هدایت و مایهی نورانیت انسانی است، همین است که ایمان میآورند به وحی و وحی را قبول میکند، منتها اینکه این وحی مطلق است به پیغمبر اسلام یا پیغمبرهای دیگر.
پس خصوصیت اولی که در این دو فقره و این دو عبارت وجود دارد، اصل ایمان به وحی است که این هم، در تشکیل شخصیت تقوا در انسان یک عنصر لازمی است! ممکن است کسی بخدا ایمان داشته باشد، لکن به وحی ایمان نداشته باشد، این کافی نیست، لذا در قرآن در مورد عدیده اطاعت پیغمبر پس از اطاعت خدا ذکر شده: اطیعوالله و اطیعو الرسول خدا را اطاعت کن و پیامبر را اطاعت کنید. در حالی که شما پیرو پیغمبر هستید میکوئید: معلوم است من وقتی خدا را اطاعت کردم پیغمبر را هم اطاعت کردهام. بله شما اینجور هستید، چون به پیغمبر (یعنی به وحی) اعتقاد دارید، اما اگر کسی به وحی اعتقاد نداشته باشد آنوقت دیگر اطاعت از پیغمبر وجود ندارد.
چگونگی تحقق اطاعت از خدا در اینکه چگونه اطاعت از خدا تحقق پیدا خواهد کرد؟ جای صدگونه گمان و تصور باطل هست اگرکسی به خدا معتقد بود، یعنی عقلش او را در مقابل حقیقت وجود خدا خاضع کرد، دیگر نمیتواند منکر شود. آیا آفرینش را و این ماشین عجیب و پیچیده کائنات را مهندس و سازندهای نیست؟ حالا اگر خدا را قبول کرد، اما وحی را و اینکه خداوند میان خودش و میان انسانها رابطهای ایجاد خواهد کرد اگر قبول نکرد، آنوقت هرچه را به ذهن خود او رسید او را وحی الهی خواهد پنداشت، وحکم الهی خواهد دانست؟! در حالی که همیشه اینطور نیست که عقل انسان به راه ثواب برود، بلکه در موارد بسیاری هم خطا خواهد کرد. عقل احتیاج به مرشد و کسی او را ارشاد کند و به او تعلیم بدهد دارد تا چگونه فهمیدن و چگونه دیدن و تشخیص حقیقت را از باطل بدهد.
بسیاری از چیزهای باطل در چشم انسانهای عاقل حقیقت جلوه میکند، دلیلش هم این است که شما میبینید انسانهای گوناگونی بر سر مسائل گوناگونی با هم اختلاف تشخیص دارند. ولذا اگر دربارهی مسائل اساسی زندگی انسان و تکلیف اساسی، عقلها با هم تصادم پیدا کردند که حتماً میکنند، راه ارشاد عقل به جز وحی خدا چیست؟
تعلیم ویژه و هدایت ویژه الهی در قالب وحی پس اعتقاد به وحی، و ایمان به اصل وحی، یک شرط اصلی و یک عنصر اصلی است. اما اینکه وحی چگونه چیزی است؟ آن موکول به بحثهای معارف است که معلوم میکند وحی و جوهر وحی و حقیقت وحی چیست؟ لذا این را ما اینجا بحث نمیکنیم. اما بطور خلاصه: وحی عبارت است از: تعلیم ویژه الهی و هدایت ویژه الهی به بندهی برگزیدهاش پیغمبر، که او هم این هدایت و این تعلیم را در اختیار انسانهای دیگر میگذارد. پس مسألهی اول مسألهی وحی است که درفقرهی اول میگوید: والذین یؤمنون بما انزل الیک: به آنچه بر تو نازل شده و بسوی تو فرستاده شده است ایمان میآورند، که منظور از آنچه فرو فرستاده شده، معارف اسلام و احکام اسلام، یعنی همین چیزهایی است که اسلام برای ساختن انسان در مرحلهی عقل و ذهن، و در مرحلهی اخلاق، و در مرحلهی عمل به انسان تعلیم داده چون مجموعهی برنامههای دین، و از جمله برنامههای اسلام سه منطقهی اساسی از وجود انسان را بایستی فرا بگیرد و پوشش بدهد. یک منطقه، منطقهی عقل انسان است که عقل را از گمراهیها نجات بدهد، ولذا افکار و تصورات و فهم درست از حقایق عالم در این منطقه قرار میگیرد. تفسیرات مربوط به زندگی انسان، مربو به آخرت، مربوط به شناخت انسان، مربوط به شناخت آفرینش و آنچه در اصطلاح به آن جهانبینی میگویند، اینها در منطقهی عقل قرار دارند. و وحی در مجموعهی خودش، این منطقه را فرامیگیرد، یعنی انسان را در زمینهی عقلیات و ذهنیات هدایت میکند. همین افکار گوناگون فلسفیای که انسانها از قرنهای متمادی تا امروز بر سر او بحثها کردند و مکاتب گوناگونی را بوجود آورند، در زمینههای اصلیی زندگی انسان اشارات روشنی وحی دارد، که فلسفهی اسلامی هم از این وحی سرچشمه میگیرد. پس یک منطقه منطقه ذهن و عقل است.
منطقهی دوم: منطقهی روح انسانی است که به آن اخلاق میگوئیم. روان انسان دچار آلودگیها و تیرگیها و زشتیها و کجرویهایی میشود که از خصوصیات وجود انسان و زندگیی او سرچشمه میگیرد. فرضاً انسانها ممکن است دچار بخل بشوند و این بخل سعادت انسان را مختل میکند. اگر انسانها بخیل باشند، یعنی حاضر نباشند به یکدیگر خیر برسانند، این، زندگی انسان را تحت تأثیر قرار خواهد داد، یا اگر انسانها دچار حرص بشوند، یعنی میل به افزون طلبیی خارج از حد هدایت شده و کنترل شده در فرآوردههای زندگی و مال دنیا، و این قبیل چیزها پیدا کنند، یا انسانهای مبتلای به (جبن) ترس افراطی و بیاندازه بشوند و از ورود در میدانهای زندگی که غالباً با خطر همراه است بترسند و پرهیز کنند، یا انسانها نسبت به یکدیگر دچار کینه بشوند، یا نسبت به مسائل زندگی دیگران یا مسائل زندگی حیات دچار سهلانگاری بشوند، یا دچار فریب یا ریاکاری بشوند، و از این قبیل رزائل اخلاقی که اینها پستیها و دنائتها و تیرگیها در روح انسان است، هدایت وحی شامل اینها هم میشود به عنوان منطقهی دوم که هدایت وحی و برنامهی الهی و آسمانی ادیان سعی میکند اینها را برطرف بکند.
منطقهی سوم: منطقهی عمل و منطقهیکارکرد آنها در زندگی است، یعنی چه کاری را بکنیم و چه کاری را نکنیم؟ که این منطقهی سوم، بلاشک ارتباط مستحکمی با آن دو منطقهی قبلی دارد، یعنی عقلیات و ذهنیات در چگونگی عملکرد تأثیر میگذارند همچنانکه روحیات و خصلتها هم در چگونگی عملکرد تأثیر میگذارند و این سه منطقه مجموعهی وحی الهی را شامل میشود. یعنی برنامهی آسمانی ادیان و دین پیغمبرخاتم(ص) شامل هر سه اینهاست که باید به این سه ایمان آورد و آنچه نازل شده قرآن است که شامل این سه منطقه است.
نکتهای در معنای انزال در معنای انزال یک نکتهی کوتاهی را عرض میکنم: انزال یعنی (نازل شدن) از بالا به پائین فرو فرستادن در زبان عربی که میگویند نزول باران، چون باران از بالا میآید پائین، ( در بالا و پائین مادی و محسوس ) در یک مواردی پائین آمدن محسوس نیست و بالا و پائینی، بالا و پائینیی مادی نیست. در اعتبارت عربی گفته میشود که مثلاً: پیام فلان شخص امیر را از محل او نازل کردند (فرو فرستادن) ممکن است آن جایی که امیر در آن ساکن هست یک زیرزمینی باشد، اما نمیگویند پیام امیر از زیر زمین بالا آمد اینجا پائین و بالائی مادی مورد نظر نیست، بلکه چون مقام امیر را مقام والایی فرض کرده، میگوید: پیام او بر رعیتش که از او پائینتر بود نازل شد. (این تعبیر، عربی است) پس نزول قرآن ونزول وحی الهی به این خاطر تعبیر به نزول میشود که از ساحتالوهیت و از پیشگاه خداوند متعال که یک ساحت والا و بالایی است،به سمت انسان که در مرتبهی پائین و نازلی است فرود میآید. این یک اعتبار است و به یک اعتبار دیگر که دقیقتر است، از اعتبار اول: مفاهیم کلی در کلیت خودشان در حالی که به شکل حقیقت خودشان هستند در یک سطح دست نیافتنیاند و اگر بخواهند به مغزهای انسانها منتقل بشوند بایستی به سطح کلمات تنزل کنند سطح حقیقت از سطح کلمات والاتر و بالاتر است. مثلاً: مسئلهی وجود خدا، یا وحدانیت خدا که در قرآن مکرر ذکر شده یک حقیقت والایی است، اگر این حقیقت بخواهد به ذهن انسانها منتقل بشوند، محتاج این است که در غالب کلمات قرار بگیرد، یعنی تنزل کند به شکل کلمات و به شکل امواج صوتی که متکی بر دهان و زبان و حنجرهی انسانهاست در بیابید و این را میگویند نزول.
معارف الهی از سطح الوهیت و ربوبیت خود که در حد نفس معارف و اصل معارف است، تنزل میکند به شکل الفاظ و کلمات در میآید و از دل پیغمبر بر زبان پیغمبر جاری میشود و از زبان پیغمبر در فضا پخش میشود و مستمعین آنرا میشنوند و قبل از آنکه به ذهن پیغمبر (ص) بیاید، چون پیغمبر(ص) در مرحلهی مادی است و یک بشر است برای اینکه به سطح پیغمبر برسد، باز از سطح ربوبی تنزل پیدامیکند (این هم خودش یک تنزل است) و از ساحت پروردگار این معرفت قرآنی فرود میآید تا میرسد به قلب پیغمبر، یعنی بر پیغمبر نازل میشود. پس وقتی معرفت قرآنی به شکل انسان فهم درمیآید این تنزلی است که آن معرفت از جایگاه خود پیدا کرده تا رسیده به سطح قابل دسترسی انسان، و به فرض محال اگر فرض میکردیم: بنابود این معرفت را به شکلی در بیاورند که حیوانات هم بفهمند، باز یک تنزل بیشتری لازم داشت، که البته چنین فرضی واقعیت خارجی ندارد، اما چون مرتبهی حیوان پائینتر از مرتبهی انسان است، اگر قرار بود این آیات به حیوان هم برسد باز باید از این سطحی که برای انسان قابل فهم و دسترسی هست بیشتر تنزل پیدا میکرد، و اگر فرض کنیم که به جمادات هم برسد باز تنزل بیشتری لازم داشت که به این در قرآن اشاره شده میفرماید: لوانزلنا هذا لقرآن لرایته خاشعاً متصدعاً من خشیهالله (12- حشر)
اگر ما این قرآن را برکوهی (که یک جماد است) نازل میکردیم آنوقت میدیدی که کوه در مقابل خدا خاضع میشد و از خشیت الهی متلاشی میگشت، که البته این آیه جزو آن آیات ق
|
- دوستی با مردم دانا نکوست دشمن دانا ، به از نادان دوست
- مدارای اسلام با ادیان دیگر
- گفتوگوی عاشقانهی "خسرو و شیرین" به زبان آلمانی
- گفتگوی تمدنها ، صلح و امنیت جهانی
- لبنان نماینده تمدن های گوناگون
- برخورد تمدنها
- گفتگوي تمدن ها - انسان هاي روي زمين
- روز گفتگوی تمدن ها
- قانون در طب ابن سينا، ميراث فرهنگي و حاصل گفتگوي تمدنها
- زادروز تولد آلفرد نوبل : از اختراع ديناميت تا اهداي جايزه صلح
- گفتاری از آیت الله شهید، دکتر سید محمد حسینی بهشتی / حج مسخ شده
- فرزندان آدم و حوا چگونه ازدواج کردند
- پیشنهاد آمریکا برای بازگشایی سفارتخانه در ایران
- سلمان فارسی برگرفته از ویکیپدیا ، دانشنامهٔ آزاد
- خیابان کوروش در شهرهای اسرائیل
- اهداء دیپلم افتخار انجمن دوستی ملل یونان به یک گروه ایرانی
- مقایسه «روابط جنسی قبل از ازدواج» در میان پیروان ادیان بزرگ
- ره یافتی برای تحلیل تاریخی قیام ابا عبدالله الحسین (ع)؛ "فاجعه جهل مقدس" در عاشورا؛ گفتاری از دکتر مصطفی محقق داماد
- روشنفكري ديني در تحقق اهدافش موفق بود 'گفتگو با فاطمه صادقی
- در سی ساله انقلاب همیشه در برهه حساس بوديم! انقلاب کردیم تا بتوانیم اعتراض کنیم اما ميگويند انتقاد هم نكنيد
- گفت و گوی عصر ایران با دکتر مهدی گلشنی درباره "نسبت علم و دین" علم نمی تواند خدا را نفی کند
- قدرداني واتيکان از مواضع آيت ا... سيستاني
- نسل ما نسل کورش کبير است
- پیام صلح کریسمس در "سرزمین موعود" مراسم کریسمس در بیتلحم، زادگاه عیسی مسیح
- «میرجلالالدین کزازی» در جشن بزرگداشت شب چله : کریسمس از یلدای ایران اقتباس شده است
- معصومیت از دست رفته : لزوم همدلی جهانی در مورد حقوق کودکان
- وکلند و سیدنی آغازگر جشنهای سال ۲۰۱۳ میلادی : سال ۲۰۱۳ میلادی آغاز شد
- عملكردها در زمينه حقوق انسان نبايد به تضعيف دين بيانجامد
- سيماي پيامبر اسلام حضرت محمدابن عبدالله (ص) در قرآن کريم
- حجتالاسلام مقدم : انبيا براي احترام گذاشتن به حقوق انسانها آمدهاند
- پيامبر براي چه غمگين بود ؟
- صالحی: توهین به صحابه پیامبر (ص) و همسر ایشان [عایشه] کار دشمنان اسلام است
- یادداشتی از رسول جعفریان؛ برخورد امام رضا (ع) با ادعاهای هاله نوری غالیان
- بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم ... فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
- شهر زیر زمینی «مطماطه» در تونس + تصاویر
- متن دستنویس سخنرانی «همینگوی» در مراسم نوبل ادبیات کشف شد
- پيام آيتالله هاشمي رفسنجاني به همايش بيداري قرآني
- آيتالله هاشمي رفسنجاني : استقلال و پیشرفت نیاز به همکاری احزاب، اقوام و مذاهب دارد
- حسين کرمي، جراح زبردست کليه، قاري ممتاز بين المللي و حافظ کل قرآن / قرآن نقاط تاريک زندگي ام را روشن کرده است
- امید بخشترین آیه قرآن کریم کدام است؟ «و لسوف یعطیک ربک فترضی»یعنی «و پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد که راضی شوی»
- ازدواج فرزندان آدم و حوا چگونه صورت گرفته است ؟!
- این عالم که به پایی بود، با اعتدال در پای بود / نوروز؛ زمان بازگشت به خط اعتدال و آغاز حیات نو
- جایگاه زنان در نقاشی های صدر اسلام چگونه بود؟ از خنیاگری زنانه تا نماد بالندگی
- ارتباط مسئله شر و وجود خدا در مسحیت بر اساس دیدگاه افلاطون وآگوستین
- يكي از اهداف حضور من در بُعد سياست خارجي، كم كردن كينههاي مذهبي و تقويت وحدت بين شيعه و سني در جهان اسلام بود
- رابطه انسان و دين 1 حجتالله جودکی *
- «سفيد» مردی بر چهره «سیاه» دنیا : ميبخشم اما فراموش نميکنم / به بهانه 95 سالگي نلسون ماندلا
- اسلام در دنيای مدرن از نگاه آيتالله سيد مصطفي محقق داماد
- دين تعبدي/ حجتاله جودكي / از آنچه به آن آگاهى ندارى، پيروى مکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسؤولند.
- مفهوم و گستره «اعتدال» در گفتمان ديني
- در نظر آقا نجفی قوچانی منصب و مقام ارزشی نداشت و هدف او فقط رضای خدا و خدمت به مردم بود.
- تدابیر امامصادق (ع) برای مقابله با فرقه های انحرافی و شیعیان غالی
- نقد شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه .::نه خودش اصل دین و نه انکارش کفرآور و فسق است. کسانی که غیر از این را می گویند نیز اهل بدعت بوده و از باب نهی از منکر باید آنان را طرد کرد
- در مسير گفتوگوي تمدنها تا ائتلاف تمدنها در گفتوگو با تقي آزاد ارمکي / گفت و گوی تمدن ها ؛ گذر از تعارض به تعامل جهانی
- عضو هیات رئیسه مجلس ششم در گفتگو با "تدبیر و امید": گفتگوی تمدن ها جایگاه انقلاب را به حركت عقلاني و بشردوستانه تبديل كرد
- «اخلاق» را بر صدربنشانيم / مصطفي ملكيان
- امام؛ پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی ؟ و نقد آن توسط محمدعلی شاهآبادی / روزنامه بهار
- محمد تقی فاضل میبدی استاد برجسته حوزه و دانشگاه مفید قم / در حاشیه سخنان نادرست مصباح یزدی
- « انَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذهِب عَنکمُ الرِّجس اهل البَيتِ وَ يُطهِّرَکم تَطهيراً؛خداوند فقط مي خواهد پليدي و گناه را از شما اهل بيت دور کند و کاملاً شما را پاک کند.»
- نامه امام علی(ع) به مالک اشتر: ای مالک! اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش مکن ، شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی
- عللِ ماندگاری و جاودانگی قیام امام حسین(ع) / حسين(ع)؛ پرچمدار اصلاحطلبي و اصلاحگري
- مولانا عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان: قیام امام حسین، قیام در برابر ظلم و استبداد بود
- دکتر معصومه ابتکار: عاشورا،مصاف عاشقان آزاد نه مقلدان موظف
- مراسم ویژه دهه دوم محرم در بنیاد امید ایرانیان / عاشورا زمانی رخ داد که جامعه اسلامی از درون پوسیده شده بود
- درس های عاشورا برای انسان ایرانی
- امروز چراغی درخشان در جهان از تابیدن باز ایستاد؛ نلسون ماندلا، «نماد آزادیخواهی» در جهان در گذشت
- هاشمی رفسنجانی در دیدار با دانشجویان : اسلام دین گفتوگو و شنیدن نظرات مختلف است
- جماران در گفت و گو با علیرضا بهشتی حسینی استاد فلسفه سیاسی : قانون اساسی مشروعیتش را از مردم می گیرد نه ولی فقیه
- دکتر محمود سریع القلم استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی : تفكر دينی اصالتاً ضدپوپوليسم است
- جواد طباطبایی : فهم ما از فلسفه سياسی ابتدایی است
- ضياء موحد : وضعیت فلسفه تحلیلی در ایران
- جریان انحرافی در شیعه و غلو درباره امام حسین (ع)
- بیست و پنجم دسامبر سالروز تولد پیامبر صلح و دوستی، مهربانی و مودّت عیسی مسیح(ع) مبارک باد.
- محمد؛ رحمهللعالمین است و برترین بنده خدا / تو آفتاب روشن حقیقت بودی در شام تیره زندگی
- آیتالله غرویان در گفتگو با سلام نو: نباید کارهای حساس به جبهه پایداری سپرده شود/جبهه پایداری میخواست جلوی اندیشه مرا بگیرد
- یونسی: نباید کسی به دلیل اعتقاد به یک دین و مذهب احساس محرومیت کند / باید همه دنیا را به صلح و آشتی دعوت کنیم
- آیت الله امامیکاشانی : رییسجمهور با منطق و استدلال با دنیا سخن میگوید
- آیت الله مصطفی محقق داماد: دین رحمانی را در انقلاب اسلامی نشان دهیم
- تکرار اظهارات جنجالی در مورد نظر امام (ره) درباره «جمهوریت» و «حکومت اسلامی» از سوی مصباح یزدی: امام (ره) چون درصدد نفی حکومت سلطنتی بودند، لفط جمهوری را به کار بردند/ امام براي اقناع طرفهاي مقابل، به رأي مردم استدلال ميكنند
- سیدحسین موسوی بلده: از فیس بوک در مسیر فعالیتهای قرآنی استفاده میکنم
- آیت الله غرویان: فعالان سیاسی در اظهارنظرها، شرایط زمان را در نظر داشته باشند
- قرائتی: هم آسمان و هم زمین را از دست دادهایم/ از دین، خنده را رها کرده و به گریه چسبیدهایم
- ویژگیهای حکومت اسلامی، حاکم اسلامی، حقوق شهروندان، رابطه دولت با شهروند و … از نگاه علی(ع)
- نوروز که هرساله توسط ميليونها انسان در سرتاسر دنيا جشن گرفته ميشود پيام آور احترام، درک متقابل و صلح براي همه مردان و زنان است.
- / محمدجواد حجتی کرمانی / «آشتی ملی» و تبار ایرانی عمامه و کراوات
- بازرگان و سه گانۀ ایران، دین و دموکراسی
- نخستین گفتگوی والرشتاین در ایران
- پیام صلح و دوستی ایران برای منطقه ملتهب و آشوبزده خاورمیانه
- مولوی عبدالحمید اسماعیلزهی، سرپرست شورای هماهنگی مدارس اهل سنت استان سیستان وبلوچستان:اصل این است که افراط گرایی با اسلام سازگار نیست و اسلام دینی وسیع و معتدل است.
- مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از مداحان : در جلسات دینی به کینهورزیهای مذهبی دامن نزنید
- اعتدال و ميانهروي / منبع: روزنامه آرمان روابط عمومي
- سخنرانی منتشر نشده ای از شهید دکتر بهشتی در میان مردم قم/ مبادا بر خلاف دستور قرآن، مسلمان بودن و مسلمان زيستن را بر مردم تحميل كنيد
- سروش محلاتی تشریح کرد؛ تقابل عدالت خواهی علی(ع) با افراط گری های مریدان خود
- سه مشخصه فرهنگ آلمانی/ روحیه تیمی، تمرکز مطلق روی هدف و کادرسازی
- علی(ع) در نهج البلاغه می فرماید: خداوند سبحان حقوق بندگانش را بر حقوق خود مقدم قرار داده است، پس هر کس که برای اداء حقوق بندگان خدا قیام کند، در حقیقت، این عمل، او را به ادای حقوق الهی می کشاند.
- عبدالعزیز آل شیخ رئیس هیئت علمای مسلمانان و مفتی اعظم پادشاهی عربستان سعودی نسبت به "آسان پنداشتن ارتکاب جنایت قتل" از سوی گروههای افراطی مدعی اسلام شدیدا هشدار داد.
- صبر و ملایمت طالقانی در برخورد با مخالفان ریشه در ایمان او به پیروزی و برتری اندیشههای اسلامی داشت.
- آیت الله وحید خراسانی: استفاده از آنتن ماهواره اشکالی ندارد
- خلاصه دعای عرفه ( با ترجمه دکتر علی شریعتی )...پروردگار من! من را از شر آنان كه در زمين ستم مي كنند در امان بدار!
- تقدیر مولوی عبدالحمید از ایجاد عیدگاه جدید برای اهل سنت در زاهدان
- در آستانه عید غدیر، بررسی شاخصه های حکومت امیر المومنین علیه السلام، گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین محمد حسن موحدی ساوجی
- آزادي انديشه و بيان از منظر قرآن كريم/ موحدی ساوجی، عضو هیات علمی پژوهشی مرکز مطالعات قرآن دانشگاه مفید
- جاي خالي انديشههاي طالقاني/ استراتژي طالقاني براي رواج انديشههاي خالص ديني در جامعه، گفتوگو، مدارا و بحث بود
- برتری عدالت بر مصلحت در کلام علی (ع)، استاد مرتضی مطهری
- ريشه همگرایی توسعه یافتهها و واگرایی جهان سوميها در چيست؟
- بررسی علت فاجعهآفرینی دینداران در کربلا/ سروش محلاتی: بسیاری از فجایع، با انگیزه های دینی انجام میشود
- دسته بندی جامع از براهین باور به وجود خدا/ مصطفی ملکیان: ایمان به خداوند، در زمره عواطف است
- دیدگاه امام خمینی درباره تعرض به زنان بدحجاب: این گونه دخالت ها براى مسلمان ها «حرام» است
- نقش متفکران و علمای دین در پيدايش افراطيگري/ دکتر حسن اکبری بیرق
- پاسخ فاضل میبدی به رحيميان و آقاتهراني
- رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد که شیعه واقعی باید رعایت اخلاق اسلامی و احترام به همنوعان را از تعالیم ائمه (ع) بیاموزد.
- چرا جلوی رفتار خلافوحدت گرفته نمیشود؟ «اهانت به نمادهای برادران اهل سنت از جمله اتهام زنی به همسر پیامبر اسلام [عایشه] حرام است.
- اگر قرار است وحدتی پیدا شود جز در بستر اخلاق پیدا نمی شود و جز در بستر اخلاق نمی ماند
- درسهای حضرت محمدمصطفی(ص)؛ از مصلح تا حاکم/ میثم محمدی
- این مدعیان را با محمد (ص) چه کار؟ غلامعلی رجائی
- رئیسجمهور آمریکا: کشورش نه با اسلام بلکه با کسانی در جنگ است که اسلام را به انحراف کشانده اند/ مسئول خشونت و تروريسم نه اديان بلکه انسانها هستند.
- گفتمان امام موسی صدر؛ “برای انسان، گرد هم آمدهایم”
- آیا روشنفکری دینی همان روشنفکری دینداران است؟| یاسر میردامادی
- آنچه «روشنفکری دینی» نیست/ من چه غم دارم که ویرانی بود؟... زیر ویرانی گنچ سلطانی بود
- مولوی عبدالحمید، امام جمعه مسجد اهل سنت مکی زاهدان: شیعه و سنی به مشترکات، وحدت و اعتدال اتکا کنند
- سیدهادی خامنهای: عبدالعلی بازرگان جوابهای خوبی به اظهارات سروش داده است
- حکمت و حکومت؛امام علي (ع) وسياست ازمنظر نهج البلاغه* دکتر محمد جواد اطاعت
- ارائه اولین ارزیابی علمی از قیام بشر علیه خود/ دوازده دستاوردی که به پایان جهان میانجامد
- این لحظه دوباره در آینده ای نزدیک باز نخواهد گشت. معتقدم دو کشور دارای فرصت تاریخی برای حل مسالمت امیز مسئله هسته ای هستند فرصتی که نباید آن را از دست بدهیم.
- پیام تبریک یونسی بمناسبت تولد زرتشت: «زرتشت»اولین پیامآور یکتاپرستی، صلحطلبی، رعایت حقوقبشر، راستی و درستکاری در جهان بود.
- تحول معنی کلمه «عورت» در قرآن| ابوالفضل ارجمند
- تحول معنی کلمه «خاتم» در قرآن – ابوالفضل ارجمند
- فهم قرآن بدون شناخت فرهنگ عرب پیش از اسلام ممکن نیست| ابراهیم منهاج
- چگونگی سازگاری دین و عقل(1)/ منبع: مجله چشم انداز ایران شماره ۹۰ ویژه اسفند ۱۳۹۳ و فروردین ۱۳۹۴
- چگونگی سازگاری دین و عقل، پرسشی دیرین است که...(2)
- نزديكي آمریکا و کوبا پس از ۵۷ سال خصومت/ رائول کاسترو: باراک اوباما انسانی صادق است
- باید راه را دوباره تعریف کنیم| سید علیرضا بهشتی
- رضا صادقیان در یادداشتی در سایت انصاف نیوز: ایران و عربستان و واکنشهای عاطفی
- گزارشي از سفر سرمایهگذاران آمریکایی به تهران/ تكاپو براي روزهاي پس از پايان تحريمها
- ایران در «تعامل» يا «تقابل» با شرق و غرب؟ / عطا افشاریان
- مولوی اسحاق مدنی: اگر علی(ع) نبود، اسلام پیش نمیرفت
- نقش مثبت "فارسی ایر" و "انگلیسی ظریف" آنها یکدیگر را "جان" و "جواد" خطاب میکنند
- سیدحسن خمینی: بزرگترین دِین ما این است که نام امام را برای جامعه و نسل بعد، توام با آزادگی، رفاه و مشکل گشایی زنده نگه داریم.
- گزارش یک مناظره؛ از «علم و دین» تا «علمِ دینی»
- فراستخواه: مدرنیته به معنای افول دین نیست
- بیانات حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار جمعى از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور
- وحدت و اتحاد، الفت میان مسلمانان، دعوت مردم به خیر و امر به معروف و نهی از منکر، از جمله خواسته های قران از جوامع اسلامی است.
- آیت الله محمد علی ایازی: نشانی از اینکه پیامبر(ص) بخواهد فردی را به زور و با جنگ مومن کند نیست/ قرآن تنها اجازه جنگ با کفاری را می دهد که به جنگ روی آورده اند
- روایتی خواندی از بازدید مقام معظم رهبری از نمایشگاه کتاب
- حجت الاسلام سید حسن خمینی یادگار گرامی امام گفت: راه جلوگیری از تکرار اشتباهات نسل های قبل وجود اعتماد بین نسلی است.
- بامیان در افغانستان رسما پایتخت فرهنگی سازمان سارک شد
- گفتمان اصلاحات بر پایهٔ اعتقاد به کنش ارتباطی میان فرهنگها و دولت با مردم به ارادهٔ آزاد و آزادی خواهی ذاتی انسان میرسد
- ۳ نکته برای کمتر کردن درد و رنج های زندگی/ از استاد مصطفی ملکیان
- ۳ نکته برای کمتر کردن درد و رنج های زندگی/ از استاد مصطفی ملکیان
- رهبر معظم انقلاب اسلامی: پذیراى جوان ها باشید. با روى خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا.
- باراک حسین اوباما، رئیس جمهور آمریکا با صدور بیانیه ای حلول ماه مبارک رمضان را به مسلمانان تبریک گفت.
- مربی تیم آمریکا: مردم ایران عالی هستند/ بسیار مشتاقم باز به ایران بیایم
- دکتر شهریار عدل درگذشت: شهریار عدل به هزینه خود برای ثبت جهانی تخت جمشید، چغا زنبیل و میدان نقش جهان اصفهان وارد عمل شد
- ایرانیان همچنین بر اساس آموزه های الهی خود، ارزش های انسانی و انسانیت را نیز همواره در سرلوحه کاری خود قرار داده اند.
- در گفتگویی با رئیس حوزه علمیه کاشان: نظر آیت الله یثربی درباره حجاب اختیاری و حضور بانوان در ورزشگاه
- در گفتگویی با رئیس حوزه علمیه کاشان: نظر آیت الله یثربی درباره حجاب اختیاری و حضور بانوان در ورزشگاه
- رییس جمهور اتریش: مردم ایران و امریکا توافق را تایید خواهند کرد
- اوحدی در گفتوگو با ایلنا اعلام کرد: جزییات سفر زائران به حج تمتع 94/ امسال 60 درصد پروازها مستقیم به مدینه میرود
- واشنگتن پست: آنان مبناي اعتمادسازي را گذاشتند/ نام کري و ظريف در کتب تاريخي جهان ثبت خواهد شد
- روزنامه انگلیسی ساندی تایمز مدعی شد باراک اوباما قصد دارد در سال 2016 به تهران سفر کند
- آیت الله هاشمی: گره های بی ربط سیاست خارجی بعد از توافق باز خواهد شد
- ترجمه فارسی/ متن کامل برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)
- کری نمی توانست کلمات را ادا کند اما در نهایت بغض خود را فرو خورد و گفت: «من به جنگ رفتم و برایم روشن شد که دیگر هیچ وقت نمیخواهم به آنجا بروم»
- اوباما: توافق با ایران فرصت تاریخی است/ دو راه بيشتر مقابل ما نبود؛ جنگ يا ديپلماسي
- وزیر خارجه بریتانیا اعلام كرد: سفارت انگليس در تهران بازگشایی ميشود
- فدریکا موگرینی رئیس سیاست خارجه اتحادیه اروپا در مصاحبه با روزنامه ال موندو خاطرنشان ساخت که در صورت عدم توافق هسته ای، حمله نظامی جایگزین آن بود.
- باراک اوباما و دیوید کامرون عید فطر را به مسلمانان جهان از جمله مسلمانان آمریکا تبریک گفتند.
- روحانی در تماس تلفنی نخست وزیر انگلستان: خواهان توسعه روابط بر مبنای منافع و احترام متقابلیم
- وزارت خارجه ايران منتشر كرد؛ متن کامل و ۵ ضمیمه برنامه جامع اقدام مشترک
- بازخوانی نامه تاریخی امام(ره) درباره موسیقی و شطرنج: با برداشت بعضی ها از اسلام مردم باید بروند در صحراها زندگی کنند
- ملکیان و پساروشنفکری دینی/ دکتر مصطفی ملکیان
- نقد حال تشیّع: امیدها و نومیدی ها/ سخنرانی دکتر سیدحسین مدرسی طباطبایی درمونتریال کانادا
- «ای خدا! تو خوب می دانی که ما برای قدرت طلبی، یا دنیا خواری قیام نکردیم، بلکه خواستیم احکام روشن دین تو را به کار بندیم، و کشور اسلامی را اصلاح کنیم،
- رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام » رابطه با آمریکا، مستلزم جبران گذشته و قدمهای جدید آمریکا به سوی ایران است
- رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام » رابطه با آمریکا، مستلزم جبران گذشته و قدمهای جدید آمریکا به سوی ایران است
- آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار آقای هاینس فیشر رئیسجمهور اتریش: تاکنون صحبتهایی از طرف دولتهای اروپایی مطرح شده است، اما باید منتظر آثار عملی این اظهارات بود.
- روحانی دوم مهر به نیویورک میرود: امروز جهانیان آماده شنیدن پیام صلح آمیز مبتنی بر حقوق متقابل هستند.
- مباهله رسول اكرم (صلي الله عليه وآله) با مسيحيان نجران: . شما را دعوت میکنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید و در ولایت خداوند درآیید
- سروش محلاتی در پیش همایش بین المللی حقوق و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی(س): عده ای از زمان تدوین قانون اساسی بنای تعارض با اندیشه امام را گذاشتند/ برخی حق تعیین سرنوشت از سوی مردم را به رسمیت نمی شناسند
- گزارش جماران از میزگرد «مبانی فقهی حق الناس بودن رأی مردم»؛ فخار طوسی: نظریه حق الناس بودن رأی مردم وجوه قابل تفسیری دارد/ قاضی زاده: شرط مشروعیت حکومت اقبال مردم به آن در قالب رأی است
- گزارش جماران از میزگرد «مبانی فقهی حق الناس بودن رأی مردم»؛ فخار طوسی: نظریه حق الناس بودن رأی مردم وجوه قابل تفسیری دارد/ قاضی زاده: شرط مشروعیت حکومت اقبال مردم به آن در قالب رأی است
- پژوهشی در موانع عملی وحدت| سیدمحمدعلی ایازی
- به بهانه اهدا جایزه صلح نوبل به تونس؛ جهان، صلح مردمی میخواهد
- رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از دانشجویان و استعدادهای برتر: حضور انبوه نخبگان جوان و حرکت عظیم و پرشتاب علمی و فناوری که آغاز شده است، آینده ای روشن و همراه با پیشرفت و اقتدار و نفوذ روزافزون معنوی در منطقه و جهان خواهد بود
- بررسی آداب عزاداری در گفت و گوی جماران با حجت الاسلام والمسلمین غرویان؛ مردم در مجالس عزاداری که حرف های تفرقه انگیز گفته می شود، ننشینند/ جهانیان عزاداری ما را می بینند پس امام حسین(ع) را درست معرفی کنیم
- حجه الاسلام عبدالرحیم اباذری: اصول گرایی و اصلاح طلبی در نهضت حسینی
- آیتالله سید محمد علی ایازی استاد حوزه و دانشگاه و قرآن پژوه: این نیست که بگوییم اصل در اسلام جنگ است. اتفاقا اصل صلح و پیشگیری از خونریزی است. بدینجهت نه امام حسین(ع) هیچگاه میخواسته وارد جنگ شود و نه امام حسن(ع).
- سنت اسلام لیبرال به چه معناست؟ نگاهی به کتاب سنت اسلام نواندیش در ایران
- وزیر خارجه آمریکا از مسجد «سلطان» و قرآن تاریخی که در آن نگهداری می شود در «آستانه»، پایتخت قزاقستان بازدید کرد.
- مولوی عبدالحمید: مشترکات شیعه و سنی غیرقابل شمارش و اختلافات جزئی است/ به امام حسین(ع) اقتدا میکنیم و جلوی افراطگری ایستادهایم
- حجت الاسلام والمسلمین مسعود ادیب از مدرسین برجسته حوزه و دانشگاه و شرح و تفسیر سوره مبارکه عصر
- یونسی: کوروش به پیروان ادیان امنیت داد/ «ایران مهد همزیستی مسالمت آمیز ادیان»
- «و کذلِکَ جَعلناکُمْ اُمَّةً وَسَطاً»؛ «و این گونه شما را امت میانه قرار دادیم». (بقره: ۱۴)
- رئیس جمهوری: بله امکان پذیر هست که بین ایران و آمریکا یک رابطه غیرخصمانه و بدون تنشی برقرار شود/ کلید این کار در واشنگتن است و در تهران نیست. اگر این کلید در تهران بود من حتما از آن استفاده می کردم
- باراك اوباما با حضور درمسجدی در آمریکا، ضمن ابراز نگرانی از افزایش آزار مسلمانان، اسلام را حامل پیام صلح دانست و از رسانه های آمریکا خواست به جز انتشار حوادث مربوط به شمار اندکی از افراط گرایان منحرف، پیام صلحطلبانه اسلام و مسلمانان واقعی را به تصوی
- یک آموزگار فلسطینی به دلیل تلاش و فعالیت های آموزشی، جایزه نوبل بهترین آموزگار جهان را به دست آورد.
- دیپلماسی ایران در قبال آمریکا/ با امریکا چه کنیم؟/ «شاه کلید» یک رابطه خاص/ «سید حسین موسویان» استاد دانشگاه پرینستون امریکا
- ایران، کشوری هسته ای، اما متعهد به صلح جهانی/ پایان «جان سخت ترین بحران»/نقطه ای طلایی در تاریخ دیپلماسی جهان
- باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده فرا رسیدن نوروز ۱۳۹۵ را تبریک گفت. او گفت امیدوار است دوستی بین مردم ایران و آمریکا به رشد خود ادامه دهد.
- دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی به مناسبت سالروز تولد پیامبر بزرگ زرتشتیان پیامی صادر کرد.
- علی یونسی، دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی به مناسبت سالروز تولد پیامبر بزرگ زرتشتیان پیامی صادر کرد.
- کنسرت موسیقی سنتی ایرانی همزمان با جشن باستانی نوروزی توسط گروه صبا در شهرهای مختلف یونان برگزار شده است.
- حجت الاسلام و المسلمین محمد حسن معزالدینی امام جمعه موقت یزد: ساختن جامعه، حلم، رحمت، عفو و سعه صدر میخواهد/ باید با توجه به مشترکات فراوان گرد هم بیاییم، هم خودمان حرف بزنیم و به دیگران اجازه دهیم حرف بزنند و آنچه میتواند موفقیت بیاورد، اعتدال است
- عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی گفت: در گذشته برخی حتی با داشتن تلویزیون و رادیو مخالف بودند و آن را حرام تلقی میکردند ولی با آمدن جمهوری اسلامی برخی از این کجفهمیها از بین رفت.
- مولانا عبدالحمید روحانی، امام جمعه اهلسنت زاهدان: مردم ایران «دارای تمدن دیرینه هستند و هرگز در تردد حجاج بیتالله الحرام مزاحمت ایجاد نخواهند کرد».
- سید مصطفی محقق داماد در هفتمین اجلاس مجمع جهانی اسلام در یزد: ریشه اتفاقات و جنایتها در کج اندیشی های دینی و برداشتهای غلط از ظواهر دین است و جای انکار نیست.
- ایت الله امجد در مراسم احیای شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان مطرح کرد: کسی می تواند امر به معروف و نهی از منکر کند که دو شرط "عقل" و " اعتدال" را داشته باشد/ اگر عدالت را در جامعه رعایت کنیم بسیاری از مشکلات حل می شود
- دومین جلسه از سلسله درسگفتارهای «حقوق شهروندی؛ جستاری در طریق پرچالش علوم انسانی»،امکان حقوق شهروندی در جامعه دینی
- نگاهی به آثار و فعالیت های ابوریحان بیرونی خالق نظریه های ماندگار
- سردار رحیم صفوی فرمانده پیشین سپاه و مشاور و دستیار ارشد رهبر انقلاب: «پیشنهاد من این است که ما باید روابط مان را با کشورهای عمان، کویت و قطر بیشتر کنیم و در رابطه با سعودی ها مدارا کنیم. ما به هیچ وجه نباید به سمت تنش با سعودی ها حرکت کنیم.»
- عاشورای حسین (ع) نماد چيست؟ فرهنگ حسینی؛ فرهنگی ضد افراط گرایی/ محمد توکلی
- روز کوروش کبیر، بزرگداشت یکتاپرستی، آزادمنشی، مدارا، صلحدوستی، خردورزی، مردمداری، کشورداری و انساندوستی، و میراث مشترک ایرانیان با هر دین و زبان و از هر قوم است.»
- برای صلح بين اسرائیل و فلسطین اوباما - کری در کسوت نلسون ماندلا؟ روزنامه بهار/ امید پورعزیز
- بازخوانی یک اندیشه/ هاشمی رفسنجانی: هیچ مشکلی با اقلیتهای مذهبی به ویژه مسیحیان ایران نداشتیم و نداریم
- نماینده زرتشتیان در مجلس شورای اسلامی: فرهنگ ایران در جهت احترام به انسانیت به گونهای است که همه ما در کنار هم زندگی میکنیم و برای پیشرفت کشورمان تلاش میکنیم.
- یونسی: توسعه کشور نیازمند مشارکت همه اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی است
- پنج نشانه چرخش عربستان/ به گزارش دنیای اقتصاد، نشانههایی از نرمش ریاض در قبال تهران در حال هویدا شدن است.
- در گفتوگو با جاوید قربان اوغلی مطرح شد: روایتی از تجریه آشتی ملی در آفریقای جنوبی
- کاروان سرزمین برادری در پایان این سفر، که نشان دهنده وحدت میان شیعه و سنی است، به اقامه نماز جمعه در کنار مردم و روحانیون اهل سنت خواف پرداختند.