نام شما:
ایمیل مقصد:

عاشورای حسین (ع) نماد چيست؟ فرهنگ حسینی؛ فرهنگی ضد افراط گرایی/ محمد توکلی

عاشورای حسین (ع) نماد چيست؟ فرهنگ حسینی؛ فرهنگی ضد افراط گرایی/ محمد توکلی


گروه: گفتگو و تعامل تمدن ها و ادیان
تاریخ درج: 1395/7/23
نویسنده: مدیر سایت
تعداد بازدید: 0

گروه مقالات: در اواخر دهه‌ی هفتاد شمسی، جریانی سیاسی – رسانه‌ای که روش‌های تندروانه‌ای را برای رسیدن به اهدافش برگزیده بود هجمه‌ای را به حادثه‌ی عاشورا آغاز کرد و با خوانش اشتباه از آن واقعه و میل مردم به بزرگداشت و یادآوری پرشور هر ساله‌ی آن این موضوع را خشونت زا قلمداد کرد و به زبان‌ها و روش‌های مختلف خواستار کمرنگ شدن این ماجرا شد.

از گروه‌هایی که به این نگاهِ آن جریان افراطی اعتراض می‌کردند گروهی بودند که در آن زمان به کفن پوشان ‌‌‌خودجوش‌‌‌ مشهور بودند. سالها گذشت و اتفاقات مختلفی در ساحت سیاسی – رسانه‌ای کشور روی داد تا به این روزها رسیدیم. در این روزها واقعه‌ی عاشورای حسین (ع) را نه مبداء خشونت که نشانی از قیام برای اصلاح امور می‌نامیم.

عاشورای حسین (ع) را نه نماد میل به جنگ و خونریزی که نشانه‌ای از صلح و مدارای پیام آور حق می‌شناسیم و عاشواری حسین (ع) را نمادی می‌بینیم از دور کردن امت از اختلاف و جنگ و کشتار. این نگاه که دقیقا نقطه‌ی مقابل نگاه آن جریان افراطی اواخر دهه‌ی هفتاد است هم معترضانی دارد. همان کفن‌پوشان ‌‌‌خودجوش‌‌‌ که در آن روزگار اعتراضشان برای این بود که چرا آن جماعت تندرو و رسانه‌هایشان حسین (ع) و قیامش را مصداق خشونت می‌نامند در روزگار ما که معتدلین جامعه عاشورای حسین (ع) را ضدخشونت معرفی می‌کنند هم باز معترضند البته در این روزگار اسمشان شده است دلواپس! اما به چه دلایلی عاشورای حسین (ع) را باید نمادی دانست از ضدیت با جنگ و خشونت و دور کردن امت از نزاع و کشتار و اختلاف؟

یکم. این که حضرت حسین (ع) نه به قصد جنگ که به قصد لبیک گفتن به دعوت و خواست اکثریت مردم کوفه و نخبگان این شهر به سمت آن جا به راه می‌افتد. و در این مسیر اهل بیتش او را همراهی می‌کنند. و قصد و نیت این عازم شدن به آن دیار اصلاح امور با همراهی اکثریت بود. قیامی علیه حاکم جور بعد از اطمینان یافتن از آن که این اصلاح خواست اکثریت است و هم چنین این خواست اکثریت مورد حمایت طبقه‌ی نخبگانی جامعه نیز هست.

پاسخ امام حسین (ع) به نامه‌ی مردم کوفه:
. . . اگر او (مسلم بن عقیل) برای من بنویسد که طبقه‌ی اهل فضل و خردمندان کوفه اظهارات شما را تایید می‌کنند بزودی به سوی شما حرکت خواهم کرد
پاسخ مسلم بن عقیل به امام حسین (ع) :
. . . به محض وصول نامه به طرف کوفه حرکت کنید چرا که مردم طالب شمایند و نسبت به خاندان اموی علاقه‌ای ندارند.
دوم. دوری گزیدن امام حسین (ع) از شروع جنگ را می‌توان در چند مقطع به خوبی مشاهده کرد.
سخنان حسین (ع) بعد از مواجهه با حر بن یزید ریاحی و لشکریانش که در مقابل امام قرار گرفته بودند. (قبل از اقامه نماز ظهر) :
. . . من به سوی شما نیامدم تا این که نامه‌های شما به من رسید و فرستادگان شما نزد من آمدند و از من خواستند که به نزد شما‌ایم پس اگر بر سر عهد خود هستید من به شهر شما می‌آیم و اگر آمدنم را ناخوش می‌دارید من باز می‌گردم.
(بعد از نماز عصر):
. . . اگر شما برای ما چنین حقی قائل نیستید و نامه‌های شما با گفتارتان یکی نیست من از همین جا باز خواهم گشت.
بعد از این سخنان و جواب حر که این نامه‌ها را قبول ندارد و باید امام را به سوی عبیدالله ببرند حضرت حسین (ع) سه بار خواستار بازگشت می‌شود تا از شروع نزاع و خونریزی جلوگیری کند و این‌ها نشانه‌های روشنی است از این که آن حضرت تمام تلاشش را برای جلوگیری از جنگ و خونریزی کرده اند.

سوم. چند روز بیشتر تا واقعه‌ی عاشورا نمانده بود که امام حسین (ع) تصمیمی می‌گیرد که می‌توان آن را الگویی بسیار کاربردی برای بشر امروز دانست؛ تصمیم به ملاقات با عمربن سعد بعنوان کسی که فرمانده سپاهی است که برای جنگ و و کشتار آمده است. نام این ملاقات را هر چه که بگذاریم چه ‌‌‌نهیب‌‌‌ چه مذاکره چه هر اسم دیگری در نتیجه فرقی ایجاد نمی‌شود. نتیجه‌ی این دیدار مهم نامه‌ی عمربن سعد است به عبیدالله. نامه‌ای که فحوای آن اجازه گرفتن از عبیدالله است برای پایان دادن به این صف آرایی و رفع حصر از حسین (ع) و یارانش و اجازه بازگشت دادن به آن‌ها اما امان از بی‌خردی‌ها و افراط جویی‌های عبیدالله‌ها و شمرهای تاریخ.

چهارم. دور کردن یاران همراه از آسیب‌های جنگ قریب الوقوع که تمام تلاش‌ها برای جلوگیری از آن انجام شده است. شب عاشورا می‌شود امام خطبه‌ای می‌خواند و در انتهای آن به یارانش می‌گوید... از سیاهی شب برای دور شدن از محل خطر استفاده کنید. این مردم مرا می‌خواهند و چون بر من دست یابند با شما کاری ندارند.

دو نکته درباره‌ي هدف قيام حسيني (ع)
مخاطب امام که بود و مخاطب ما کيست؟
اگر بخواهيم هدف اصلي قيام حسيني (ع) را بيان کنيم آن هدف چيزي جز امر به معروف و نهي از منکر نخواهد بود. از همين روست که در ايام محرم از جمله موضوعاتي که درباره اش صحبت‌هاي بسياري مي‌شود همين فريضه‌ي الهي است. در نوشته‌ي پيش رو سعي شده است که از دو جنبه به اين مهم پرداخته شود.

1- مخاطب امام که بود و مخاطب ما کيست؟ آن طور که از تاريخ بر مي‌آيد امام سوم در برابر ظلم فراگير و خروج علني حاکمان از مسير دين قيام کرده‌اند و مي‌توان اين گونه نتيجه گرفت که مخاطب امر به معروف و نهي از منکر آن امام بزرگوار مسئولان وقت حکومت بوده اند. وقتي به سيره‌ي نبوي و زندگاني ائمه‌ي اطهار مي‌نگريم هم آن چه بيش از هر چيزي در اين موضوع نمايان است اين است که حضرات معصومين اکثريت قريب به اتفاق اقداماتي که در راستاي اين واجب الهي انجام مي‌داده‌اند خطاب به سردمداران بوده است و نه متن جامعه.

بنا بر آن نقل مشهورِ‌‌‌الناس علي دين ملوکهم‌‌‌تا هنگامي که مسئولان جامعه‌ي اسلامي خطاکارهاي آشکار ونهاني را مرتکب شوند نمي‌توان اميدي به بهبود رفتار جامعه داشت. اما مخاطب ما در عصر حاضر چه کساني‌اند؟ خطبا و وعاظ محترم وقتي از غفلت کردن آحاد جامعه از اين فريضه سخن مي‌گويند دغدغه فکري شان چيست و از چه مي‌گويند؟

هنگامي که اين فريضه‌ي الهي را آنقدر تنزّل داده‌ايم که معناي امر به معروف و نهي از منکر برايمان برگزاري تجمع عليه يک بازي فوتبال شده است يا مثلا برخورد و هجمه به بخشي از جامعه بواسطه نوع پوششي که انتخاب کرده‌اند نشان از اين دارد که هدف آن بزرگواران در احياي اين فريضه‌ي الهي را به درستي درک نکرده‌ايم و همين برداشت ناصواب از امر به معروف و نهي از منکر را هم با‌ تريبون‌هاي پرشماري که در اختيار داريم تبليغ مي‌کنيم. نتيجه‌ي چنين نگاهي مهجور شدن بيش از پيش اين فريضه خواهد بود.

2- در اين سال‌ها همواره خبرهايي از تنش بين آمران به معروف و ناهيان از منکر با افراد ديگر شنيده ايم. اخباري که گاه بسيار تلخ بوده است و حتي به مرگ يکي از طرفين هم منجر شده. به راستي علت ريشه‌اي اين قبيل تنش‌ها چيست؟ بياييم با فرض اينکه در اين موارد همه مراتب و شرايط انجام اين فريضه رعايت گرديده است اين وقايع را بررسي دوباره‌اي کنيم. مي‌توان ريشه‌ي چنين تنش‌هايي را در نوع برخورد مسئولان با منتقدانشان جست و جو کرد.

وقتي مردم مي‌بينند که نتيجه‌ي امر به معروف و نهي از منکر عده‌اي نسبت به مسئولان برخوردهاي نامناسب با منتقدان است به شکل ناخودآگاه در ذهن شان چنين ته نشين مي‌شود که نوع مواجهه با آنان که اهل امر به معروف و تذکر اشکالات هستند همين شکل برخوردهاي تنش زاست. مقصود اين نيست که اين اتفاق ناخوشايند در شخصيت افراد به شکل ارادي و انتخابي رخ مي‌دهد بلکه چنين تاثير پذيري هايي از مسئولان در بين مردم تدريجي و ناخودآگاه است
بستن http://www.modarair.com/news/گفتگو/1395-07-23-13-47-12.html
مطالب مرتبطمطالب مرتبط:
بازديد کل : 494538     
تمام حقوق مادی و معنوی محفوظ و متعلق به سايت بنياد مدارا و تدبير مردم ایران ( تأسیس: سال 1384 ) می باشد.
نام شما:
ایمیل مقصد: