نام شما:
ایمیل مقصد:

 حجت‌الاسلام مقدم :  انبيا براي احترام گذاشتن به حقوق انسان‌ها آمده‌اند

حجت‌الاسلام مقدم : انبيا براي احترام گذاشتن به حقوق انسان‌ها آمده‌اند


گروه: گفتگو و تعامل تمدن ها و ادیان
تاریخ درج: 1391/10/24
نویسنده: مدیر سایت
تعداد بازدید: 0

 

پيامبران نه انسان‌ها را از آسمان آورده‌اند، نه جامعه را از عالم بالا آورده‌اند. هنر آنها اين بوده که در روي همين زمين و با همين زندگي زميني تلاش کردند هم انساني مبتني با خصلت‌هاي انساني بسازند و هم جامعه را به سمت و سوي جامعه انساني پيش ببرند. حجت‌الاسلام دکتر محمد مقدم در گفت وگو با شفقنا (پايگاه بين‌المللي همکاري‌هاي خبري شيعه) با بيان اينکه بخشي از رسالت پيامبر ساختن يک جامعه با معيارها و موازيني که در چارچوب مکتبش اسلام ارائه کرده، بوده است، افزود: رسالت پيامبر گذشته از تربيت فرد، طبيعتا تربيت يک جامعه با ساختاري نوين بوده، جامعه اي که در سطوح و ابعاد مختلف سياسي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي متناسب با نيازها و خصلت‌هاي انسان مورد نظر او باشد و به تعبير قرآن، بوي حيات طيب در آن جامعه استشمام مي‌شود. او اولين خصلت که در ساخت فرد و جامعه براي پيامبران پايه و اصل بوده را توحيد محوري عنوان کرد و افزود: همان چيزي که از اصلي‌ترين شعارشان در آن تجلي مي‌کرده تا مرحله به مرحله زندگي‌شان يعني قولوا لااله الله تفلحوا، رستگاري در سايه خداشناسي و يکتا پرستي. به اين معني که جهان صاحب دارد، خالقي دارد که مدبر است و کل هستي زير سلطه و سيطره يک قدرت که الله است، شکل مي‌گيرد. اين محقق و پژوهشگر ديني با طرح اين پرسش که چگونه توحيد محوري و به تعبير صحيح‌تر، يگانه‌گرايي، در تربيت فرد و جامعه انساني نقش دارد، به نظر اقبال لاهوري اشاره کرد که معتقد است جوهر و جان توحيد بر سه اصل استوار است: آزادي، مساوات و مسووليت مشترک. او افزود: انسان وقتي خداپرست مي‌شود يعني خالق و مدبر کل هستي را يک قدرت مي‌داند و اين به معناي آن است که در برابر اين قدرت خودش را، از نيت گرفته تا عمل، مسوول مي‌داند و هيچگاه به خود اجازه نمي‌دهد جز در برابر او، در برابر هيچ قدرتي سر تسليم فرود بياورد. يعني اولين گام براي اينکه انسان احساس کند از همه قيد و بندها رها شده. مقدم ادامه داد: قرآن مي‌فرمايد «و يضع عنهم اصرهم و الاغلال التي کانت عليهم» اولين کار پيامبران اين است که بار سنگين روي دوش بشر را بردارند و زنجيري که بر دست و پاي او بوده را باز کنند. انسان به ميزاني که دل به قدرت الهي مي‌بندد، درونش از غير خدا خالي مي‌شود و ديگر در برابر زور و زر و آنچه که غير از او هست، سر تسليم فرود نمي‌آورد. اين اولين چيزي است که براي انسان آزادي مي‌آورد؛ هم آزادي معنوي به اين معنا که انسان از درون خودش آزاد مي‌شود و به قول حافظ غلام همت آنم که زير چرخ کبود / ز هرچه رنگ تعلق پذيرد آزاد است، و هم آزادي‌هاي اجتماعي که آزادي انسان از بند طاغوت‌ها، زرمندان، زورمندان و تزويرگران است. مقدم به دومين جوهر توحيد در تفکر اقبال يعني مساوات اشاره کرد و گفت: وقتي انسان، خالق و مدبر کل هستي را خدا ببيند، انسان براي او به عنوان انسان تلقي مي‌شود، به اين معنا که بين انسان‌ها تمايزي قائل نمي‌شود و آن چه که در دنياي مدرن به عنوان حقوق بشر مطرح مي‌شود بر پايه همين اصل مساوات است. وقتي انسان‌ها را بما هو انسان در نظر بگيريم، طبيعتا اگر حقي براي انسان باشد، براي همه انسان‌هاست. در اين صورت نمي‌توانيم انسان‌ها را درجه بندي و طبقه بندي کنيم، نمي‌توانيم بگوييم بعضي از انسان‌ها لايق حاکميتند و بعضي لايق محکوميتند، نمي‌توانيم بين سياه و سفيد و زرد تفاوتي قائل باشيم. او ادامه داد: سومين اصلي که اقبال لاهوري به عنوان جان توحيد مطرح مي‌کند، مسووليت مشترک است. وقتي انسان‌ها همه خودشان را مخلوق يک خدا مي‌بينند، آن خدايي که بر ذهن و ضمير جان و جايگاه و اعمال و روششان ناظر و آگاه است و به تعبير امام، عالم محضر خدا مي‌شود و انسان در پيشگاه خدا بازيگري مي‌کند، اين نگرش براي انسان ايجاد مسووليت مي‌کند. اين مسووليت هم خاص يک “من” نيست. همان گونه که همه شدند انسان و همه شدند مخلوق خداوند، مسووليت هم براي همه مشترک است. او با تاکيد بر اينکه اولين اصل جامعه ايده آل، يعني جامعه انساني اي که در نگاه پيامبر اسلام مطرح است، توحيد محوري است، افزود: يک بخش توحيد، در نظر و شناخت است يعني همان يگانه پرستي و خداشناسي به معناي خداي يگانه. اما يک بخشي در عمل انسان است؛ آن جايي که انسان، يکتاپرستي را در متن زندگي اش اجرا کند. آن چه که در فرهنگ روايي ما به آن مي‌گويند “ تخلقوا باخلاق الله”. بنابراين دومين محور در فرهنگ و مکتب پيامبران براي ساخت يک جامعه ايده آل، اخلاق مداري است که اين اخلاق هم از همان خداشناسي و توحيد سرچشمه مي‌گيرد. از اين رو جهت گيري اي که اين نظام داشته به سمت فلاح و رستگاري بوده. يعني يک مسير رو به رشد با يک شتاب پذيرفته شده طبيعي. از يک جامعه وحشي، يک ملت مومن وفادار اخلاقي ساختن، از يک جامعه بدوي، جامعه‌اي ساختن که هنوز هم که هنوز است خيلي از معيارهاي اخلاقي و ايماني اش مي‌تواند براي انسان امروز الگو باشد. و طبيعتا حرکتي را که پيامبر شروع کرده، مسير رو به رشدي داشته است. و از همه مهم تر خودشان به آنچه دعوت مي‌کردند، عامل بودند. اين به عنوان بزرگ ترين رمز و راز موفقيت آنها بوده و اين بوده که ما از آنها به عنوان انسان‌هاي موفقي در طول تاريخ ياد مي‌کنيم که روندشان روند رو به رشد و رو به رستگاري است. اين پژوهشگر مسايل ديني در پاسخ به اين سوال که چه کسي يا گروهي مسوول آگاهي بخشي و پاره کردن پرده‌هاي جهل در ميان مسلمانان است، در گام نخست، اين مسووليت را بر گردن نخبگان جامعه دانست و قبل از هر کس نخبگان دين شناس. او افزود: تا زماني که تحول در تفکر و انديشه نخبگان فکري و ديني ما ايجاد نشود، تحول و تطور در نگاه جامعه هم نمي‌تواند شکل بگيرد. حوزه‌ها، عالمان ديني و دانشگاهيان ما رسالت بزرگي دارند و طبيعتا در اين بين بزرگ ترين رسالت بر دوش حاکميت است که فضايي درست کند که تضارب انديشه‌ها، بحث‌ها و گفت وگو‌ها انجام شود و از درون اين تضارب انديشه‌ها فکر بالنده ونو بتواند بيرون بيايد و جامعه را به اميد و تحرک لازم برساند.
مقدم در پايان با ابراز اميدواري نسبت به اين که اين روند در دنياي اسلام رو به رشد است، گفت: تحولاتي که در دنياي اسلام دارد شکل مي‌گيرد، نشان دهنده اين است که اين قرائت و اين نگاه، گوش‌هاي زيادي را دارد به خودش جذب مي‌کند. از اين رو آينده دنياي اسلام را کاملا روشن و دلپذير و فرح بخش مي‌بينم.
بستن http://www.modarair.com/news/گفتگو/1391-10-24-19-45-43.html
مطالب مرتبطمطالب مرتبط:
بازديد کل : 497793     
تمام حقوق مادی و معنوی محفوظ و متعلق به سايت بنياد مدارا و تدبير مردم ایران ( تأسیس: سال 1384 ) می باشد.
نام شما:
ایمیل مقصد: