نام شما:
ایمیل مقصد:

فهم قرآن بدون شناخت فرهنگ عرب پیش از اسلام ممکن نیست| ابراهیم منهاج

فهم قرآن بدون شناخت فرهنگ عرب پیش از اسلام ممکن نیست| ابراهیم منهاج


گروه: گفتگو و تعامل تمدن ها و ادیان
تاریخ درج: 1394/1/10
نویسنده: مدیر سایت
تعداد بازدید: 0

بوی باران| سایت نیلوفر نوشت:

ابراهیم منهاج دشتی: آیات قرآن گفتگو های شفاهی است: نیاز به توضیح ندارد که بخش اعظم آیات قرآن مجموعه ای ست از محاورات و گفتگو ها و سئوال و جواب هائی که بین حضرت رسول (ص) و مخاطبان اولیه او که مشرکین مکه بوده اند صورت گرفته. مخاطبانی که باز ماندگان عرب دوران جاهلیت بوده و فرهنگ و ادبیاتشان همان فرهنگ و ادبیات آن دوره بوده. تعبیرات و مجاز ها و کنایات و استعاره ها و تشبیهات و ضرب المثل هائی که در قرآن آمده مطابق ذوق و سلیقه و فهم آنها بیان شده. ذوق و سلیقه ای که به طور طبیعی در طول تاریخ خاص خودشان به وجود آمده و به طور طبیعی رشد کرده و در دراز مدت و در طی هزاران سال و بسیار آهسته به سوی تکامل به پیش رفته و به صورت یک حالت طبیعی و عادت غریزی در آمده بود.
 
فرهنگ و ادبیات آنها مادر زادی و غیر مدون و تعریف نشده بود. یعنی مانند زبان و فرهنگ و ادبیات مکتوب ملت های متمدن چندان قابل توضیح و تعریف و انتقال به دیگران نبود. به عبارت دیگر فرهنگ عرب دوران جاهلیت فرهنگ بسته ای بود که شباهتی با فرهنگ ملت های متمدن آن زمان نداشت و آنها هم به طوری در فرهنگ خود ذوب شده بودند که نمی توانستند تصور درستی از زبان و فرهنگ غیر خود داشته باشند.
فصاحت و بلاغت عرب پیش از اسلام:
عرب پیش از اسلام در عین حال که در فرهنگ عشایری و ابتدائی و به اصطلاح غیر متمدنانه مختص به خود فرو رفته بود ، و با اینکه به اصطلاح بی سواد بود و اهل خواندن و نوشتن نبود، از لحاظ زبان و ادبیات به درجه بالائی رسیده بود. قرن ها پیش اسلام، قبائل مختلف عرب برای کسب مهارت بیشتر در فصاحت و بلاغت، در حال رقابت و مسابقه با یکدیگر به سر برده بودند. و این مسابقه و رقابت آنها را به درجه بالائی از فصاحت و بلاغت رسانده بود. که به آن افتخار می کردند و آن را مایه امتیاز خود بر سایر ملت ها می دانستند. و به همین دلیل سایر ملت ها به خصوص ایرانیان را عجم یعنی بی زبان می نامیدند. عجم مشتق از عُجْمه به معنی بی زبانی و نداشتن قدرت بیان است. به همین مناسبت است که به حیوانات هم عجماوات می گفتند.
اعجاز قرآن:
همه می دانیم که بزرگترین معجزه پیغمبر اسلام قرآن است و نبوت او با همین قرآن به اثبات رسید که فصحای عرب از مقابله به مثل با آن عاجز شدند و به عجز خود اذعان نموده و تسلیم آن شدند و نبوت آن حضرت را تصدیق نموده و به آن شهادت دادند و از دین و آئین موروثی خود دست کشیدند و به برکت اسلام، بر ابر قدرت های زمان پیروز شده و در مدت کوتاهی پرچم اسلام را در بخش اعظم دنیای متمدن آن زمان به اهتزاز در آوردند و یک انقلاب فرهنگی دینی عظیم و پایداری را در جهان ایجاد و پایه های آن را تثبیت و استوار ساختند و تمدنی به وجود آوردند که در فرهنگ و تمدن همه ملت ها تاثیر گذار شد.
بنا بر این زبان و ادبیات قرآن، زبان و ادبیات عرب عشایری بت پرست و مشرک پیش از اسلام است که نسبت به ملل پیشرفته آن زمان، غیر متمدن و بی سواد به حساب می آمده هرچند از لحاظ زبان و ادبیات بسیار پیشرفته بوده است. البته ادبیات غیر مکتوب و غیر کلاسیک که به طور طبیعی و مادر زادی به درجه بالائی از فصاحت و بلاغت رسیده بود.
تدوین ادبیات عرب برای اثبات اعجاز قرآن و فهم آن:
از اوائل اسلام عده ای از مسلمین که عمدتا ایرانی الاصل و ساکن بصره یا کوفه شده بودند، برای اثبات اعجاز قرآن و فهم معانی آن در صدد تدوین لغت و ادبیات عرب برآمدند و بعضی از آنها که همت بیشتری داشتند برای تکمیل تحقیقات خود در این زمینه به صحرا رفته و با عرب هائی که زبان و فرهنگ شان دست نخورده تر مانده بود سال ها زندگی و معاشرت کردند تا از زوایا و نکات ریز زبان و فرهنگ آنان سر در آورده و تحریر و یادداشت نمایند و بر غنای ادبی خود بیفزایند. تا بدین وسیله اعجاز قرآن را اثبات نموده و زمینه فهم بهتر آن را فراهم سازند.
استشهاد علمای ادبیات عرب برای اثبات و توضیح قواعد لغت عرب، به اشعار عربِ پیش از اسلام، به خصوص مُعلّقات سبع یا عشر (برگزیده ترین قصیده هائی که در خانه کعبه آویزان شده بود ) و گنجانیدن بخشی از آن اشعار در کتب ادبیات عرب که در حوزه های علمیه تدریس می شود،به همین منظور بوده که خواسته اند با تنظیم و تدوین ادبیات عربِ دوره جاهلیت، زمینه فهم و درک بهتر قرآن را فراهم سازند.
افول نقش ادبیات عرب در تفسیر قرآن:
زمزمه هائی که در سال های اخیر در حوزه های علوم دینی ایران به عنوان اعتراض به وجود اشعار شاعران دوره جاهلیت در کتب درسی ادبیات عرب، به راه افتاده، منبعث از عدم اطلاع از دلیل و حکمت گنجاندن آن اشعار در کتب ادبیات است. بلکه به طور کلی توجه به نقش ادبیات عرب پیش از اسلام در فهم قرآن در قرون متاخر ناشناخته و کم رنگ شده است.
این بی توجهی به نقش ادبیات عرب در فهم صحیح قرآن از روحیه اخباری گری نشئت گرفته و از تبعات ناخواسته یا خواسته آن جریان است. اخباری ها چون معنی ظاهر قرآن را حجت نمی دانند و راه فهم قرآن را منحصر به روایاتی می دانند که در باره تفسیر آیات قرآن از حضرت رسول”ص” و امامان “ع” روایت شده، تحقیق در ادبیات عرب و استناد به آن برای فهم قرآن را بیهوده بلکه گمراه کننده می دانند. تفاسیر روائی مانند تفسیر صافی و نور الثقلین به همین منظور تالیف شده. برای آشنائی بیشتر با این جریان فکری به مقدمات تفسیر صافی مخصوصا مقدمه دوم مراجعه شود.
هر چند مذهب اخباری توسط وحید بهبهانی و شیخ مرتضی انصاری و آخوند خراسانی و علمای اصولی پیرو آنها سخت مورد حمله قرار گرفته و به صورت ظاهر رخت بر بسته و در اجتهاد احکام فقهی در حوزه های علمیه از آن استفاده نمی شود، ولی در غیر فقه و اجتهاد فقهی کاملا سرزنده است. و بر فرهنگ عمومی تشیع از قبیل اعتقادات و اخلاق و تاریخ حاکم، و مورد استناد است. کتاب بحار و سایر کتاب های مجلسی و کتاب های فیض کاشانی از جمله تفسیر صافی و کتاب های میرزاحسین نوری و شیخ عباس قمی با نوعی گرایش به جریان اخباری گری تالیف شده. اهل منبر و روضه خوان ها و مداحان و شاعران مدیحه سرا و مرثیه گو از همین کتاب ها تغذیه می نمایند. خلاصه اینکه فضای فرهنگی فعلی جهان تشیع در غیر فقه همان فرهنگ مذهب اخباری است.
اندک باز گشتی به راه اصلی:
طرح تفسیر قرآن به قرآن که در ازمنه قدیم هم وجود داشته و اخیرا توسط مرحوم علامه طباطبائی صاحب تفسیر المیزان مورد توجه قرار گرفته، هرچند تا حدودی از اهمیت تفسیر های متکی به روایت مانند تفسیر صافی کاسته، و راه بهتری ارائه داده است،ولی راه حل اساسی تر تفسیر قرآن بر اساس فرهنگ و ادبیات و فهم مخاطبین زمان نزول آن است. و برای کشف آراء آنها باید با فرهنگ و ادبیات آنها آشنا شویم و تصورات و برداشت آنها از قرآن را در نظر بگیریم که مخاطب مستقیم قرآن بوده اند و قسمت عمده آیات قرآن متشکل ازمذاکرات بین حضرت رسول”ص” و بین آنها است. مخاطب” یا أیها الناس” هائی که در قرآن آمده نیز، در درجه اول همان ها بوده اند، هرچند که در درجه بعد در بعضی موارد شامل همه انسان ها می شود.
تفسیر من وحی القرآن نوشته مرحوم سید محمد حسین فضل الله که از دانش های متنوعی از جمله تاریخ و فرهنگ ادبیات عرب پیش از اسلام برخوردار بود و از طرفی مطالب تفسیر المیزان را مورد نقد و بررسی قرار داده، می تواند تکمیل کننده تفسیر المیزان باشد.
شواهد و آثار گفتگوی شفاهی بودن قرآن:
هرچند این مطلب که قرآن مجموعه ای از مذاکرات و گفتگوهائی است که بین حضرت رسول(ص) و مخاطبان او صورت گرفته و قرآن به صورت تدریجی و بر حسب نیازهای روز مره نازل شده مطلب واضحی است برای کسانی که مختصر آشنائی با قرآن دارند ولی برای توضیح بیشتر این امر اشاره کوتاهی به شواهد و آثار آن می شود.
یک -کثرت تکرار صیغه های گوناگون از ماده قول و سؤال:
کوتاهترین راه برای روشن شدن این مطلب این است که به کثرت مشتقات ماده قول در قرآن و تکرار آنها توجه کنیم و ببینیم که چه قدر صیغه های قلنا،قال، قالو،قل، و یقولون و امثال اینها در قرآن تکرار شده. که خطاب به پیغمبر می فرماید به آنها چنین بگو.یا وقتی تو به آنها چنین گفتی آنها چنین می گویند و تو در جواب آنها چنین بگو. نظیر ” قالت الأعراب آمنا قل لم تؤمنو و لکن قولو أسلمنا” و “قل هو الله أحد”و ” قل یا أیّها الکافرون” و “إذا قیل لهم انفقو مما رزکم الله قال الذین کفروا للذین آمنو أنطعم…” و غیر اینها . و همین طور، تعبیراتی مانند: عم یتسائلون و سئل سائل بعذاب واقع و یسئلونک.
موارد یسئلونک در قرآن: سوره بقره آیه ۱۸۹ یسئلونک عن الأهله، آیه ۲۱۵ یسئلونک ما ذا ینفقون، آیه ۲۱۷ یسئلونک عن الشهر الحرام، آیه ۲۱۸ یسئلونک عن الخمر و المیسر، و یسئلونک ماذا ینفقون، آیه ۲۲۰ و یسئلونک عن المحیض. سوره مائده آیه ۴ یسئلونک ما ذا اُحل لهم. سوره اعراف آیه ۱۸۷ یسئلونک عن الساعه. سوره أنفال آیه ۱ یسئلونک عن الأنفال سوره إسراء آیه ۸۵ و یسئلونک عن الروح. سوره کهف آیه ۸۳ و یسئلونک عن ذی القرنین. سوره طه آیه ۱۰۵ و یسئلونک عن الجبال. سوره نازعات آیه ۴۲ یسئلونک عن الساعه.
دو ـ تکرار داستان ها:
بسیاری از قصه ها و داستان ها در قرآن حتی بعضی احکام، با عبارات مختلف، بعضی به اجمال و بعضی به تفصیل، که در هر کدام به گوشه ای از آنها اشاره شده، به دلیل همین مطلب است که آیات قرآن مذاکرات و گفتگو های روزمره ای بوده بین پیغمبر و مخاطبان او. و اگر غیر از این بود طبیعتا هر داستان مانند کتاب هائی که مطالب آن دسته بندی شده، فقط در یک سوره به طور مفصل بیان می شد و در موارد نیاز به آنجا ارجاع داده می شد. البته داستان هائی هم در قرآن وجود دارد که هر کدام یک بار نقل شده. مانند داستان یوسف و ذوالقرنین و موسی و خضر و اصحاب کهف و بعضی دیگر از داستان های کوتاه که بیشتر جنبه تمثیل دارد.
داستان های تکرار شده در قرآن:
داستان خلقت آدم: ۱- سوره بقره آیات ۳۰_۳۸ ، ۲- سوره اعراف آیات ۱۰_۲۷ ، ۳- سوره حجر آیات ۲۶_۴۳، ۴- سوره اسراء آیات ۶۱_۶۵ ، ۵- سوره طه آیات ۱۱۵-۱۲۳،۶- سوره ص آیات ۷۱_۸۵
داستان نوح: سوره اعراف آیات ۵۹_۶۴، سوره یونس آیات ۷۱_۷۳، سوره هود آیات ۲۵_ ۴۸، سوره مؤمنون آیات ۲۳_۳۰ ، سوره شعرا آیات ۱۰۵_۱۲۰، سوره عنکبوت آیات ۱۴_۱۵ ، سوره قمر آیات ۹_۱۷، سوره نوح تمام ۲۸ آیه آن.
داستان هود: سوره اعراف آیات ۶۵_۷۲، سوره هود آیات ۵۰_۶۰ ،سوره شعرا آیات ۱۲۳_۱۴۰ ، سوره احقاف آیات ۲۱_۲۸، سوره قمر آیات ۱۸_۲۲
داستان صالح:، سوره اعراف آیات ۷۳_۷۹ ، سوره هود آیات ۶۱_۶۸ ، سوره شعرا آیات ۱۴۱_۱۵۹ ، سوره نمل آیات ۴۵_۵۳ ، سوره قمر آیات ۲۳_۳۱ ، سوره شمس آیات ۱۱_۱۵ .
داستان لوط:، سوره اعراف آیات ۸۰_۸۴ ، سوره هود آیات ۷۷-۸۲ ، سوره حجر آیات۶۱-۷۴ ، سوره شعرا آیات ۱۶۰_۱۷۵ ، سوره عنکبوت آیات ۲۸_۳۵ ،سوره قمر آیات ۳۳_۳۹ .
داستان شعیب:، سوره اعراف آیات ۸۵_۹۳ ، سوره هود آیات ۸۴_۹۵ ، سوره شعرا آیات ۱۷۶_۱۹۱
داستان موسی: سوره اعراف آیات ۱۰۳_۱۵۶ ، سوره طه آیات ۹_۹۹ ، سوره شعرا آیات ۱۰_۶۸ ، سوره قصص آیات ۳_ ۴۳
داستان مریم و عیسی: سوره آل عمران آیات ۳۵_۶۰ ، سوره مریم آیات ۱۶_۳۵
تکرار داستان ها در قرآن نه تنها دلیل بر نقص آن نیست بلکه دلیل دیگری بر وحی بودن آن است چون اگر ساخته و پرداخته ذهن خود آن حضرت یا شخص دیگری بود یا از کتاب دیگری اقتباس کرده بود، برای احتیاط از عدم ایجاد تناقض در گفته های خود، هر داستان را به طور کامل در یک سوره تنظیم می کرد و در موارد نیاز همان را یاد آوری می‌کرد و می‌خواند.
سه ـ عدم جمع قرآن در یک جلد در زمان حضرت رسول”ص”
ظاهرا دلیل عدم جمع قرآن در یک مصحف در زمان حیات حضرت رسول “ص” نیز همین بوده که قرآن مجموعه ای از گفتگوهائی بوده که بین آن حضرت و مخاطبان او مبادله می شده و بعضی گفتگو ها در باره بعضی از موضوعات مدت ها و شاید تا آخرحیات آن حضرت ادامه داشته و تدریجا آیات دیگری به بعضی از آنها اضافه می شده است. ولذا پرونده بعضی از موضوعات در زمان خود او مختومه نمی شده و انتظار نزول آیات دیگری و الحاق آنها به آن موضوعات وجود داشته است.
دلیل عدم تکمیل بسیاری از سوره ها تا زمان وفات آن حضرت، و دلیل وجود آیات مکی در سوره های مدنی و آیات مدنی در سوره های مکی نیز همین امر بوده که آیاتی مربوط به موضوعاتی که در سوره های مکی بوده در مدینه نازل شده و سوره ها تدریجا کامل شده است. و این امر ناشی از نیاز ها یا سؤالاتی بوده که در طول حیات آن حضرت پیش می آمده است.
نتیجه:
بنا بر این واضح و آشکار است که قسمت عمده ای از قرآن مذاکرات و دیالوگ بین آن حضرت و مخاطبان او بوده. مخاطبانی که باز ماندگان دوره جاهلیت بوده و در جامعه و فرهنگ و آداب و رسوم و عادات عشایری خاص خود متولد شده و رشد کرده و قهرا با همان دیدگاه خاص خود به جهان و جهانیان می نگریسته و به تفسیر و تحلیل آن می پرداخته اند. گذشته از این، مسلمین صدر اول هم از باز ماندگان دوره جاهلیت بوده و صرف نظر از مطالب مربوط به شرک که از آن خارج شده بودند، حضرت رسول”ص” با همان ادبیات سابق با آنها گفتگو می کرده است. گفتگو با یهود و نصارای شبه جزیره عربستان نیز مطابق همان ادبیات و فرهنگ بوده است. روش سایر پیامبران الاهی نیز همین بوده که به زبان قوم خود به تبلیغ رسالت می پرداخته اند. آیه “و ما أرسلنا من رسول إلا بلسان قومه” )سوره ابراهیم آیه ۴ نیز اشاره به همین مطلب است.
لغت و فرهنگ و عادات و رسوم عشایری عرب مانند سایر ملت های ابتدائی ریشه در اعماق تاریخ دارد و در طول تاریخ خود طی هزاران سال به صورت خود رو شکل گرفته و حاکمیت و مدیریت متمرکزی در بین آنها وجود نداشته که در زیر چتر آنها در فرهنگ و ادبیات و عرفیات و رسومشان تغییر و تحولی به وجود آمده باشد. و در نتیجه فرهنگ و ادبیات شان برای سایرین قابل تعریف باشد بلکه مانند بسیاری از اقوام دور افتاده در جنگل ها و جزیره ها که از هزارها سال پیش تاکنون تحولی در وضع آنها پدید نیامده به همان وضع طبیعی خود مانده بودند.
عرفیات و عادات و فرهنگ این گونه اجتماعات حتی در صورتی که از وضع خوبی برخوردار باشد محدود و بسته و بدون ارتباط با سایر فرهنگ ها است و درک آن برای سایر ملت ها آسان و ساده نیست. بلکه مستلزم سال ها مطالعه و تحقیق و برسی است. به خصوص برای ما ایرانیان که از لحاظ نژاد و زبان و فرهنگ و تمدن و آداب و رسوم با فرهنگ و زبان و عادات و رسوم عشائری عرب وجوه مشترکی نداشته و با آن فاصله بسیار داشته ایم.
البته لغت و ادبیات عرب در عین حال که یک لغت و ادبیات امی و عشائری و صحرائی است از لحاظ مفردات و ترکیبات و محسنات لغوی به خصوص از لحاظ قابلیت اشتقاق لغات جدید و کشش و همراهی با نیازهای متحول اجتماعی لغتی است بسیار غنی و پرمایه و قابل انطباق با نیاز های جدید جامعه متغیر و پر تحول است.
منظور از فرهنگ و ادبیات تنها لغت و قواعد زبان نیست:
چه بسا بسیاری از ما که اهل ادبیات به معنی کامل آن نیستیم خیال کنیم با خواندن چند کتاب صرف و نحو و معانی بیان، آن هم بدون تطبیق و تمرین و ممارست کافی به اندازه ای با ادبیات عرب آشنا شده ایم که می توانیم قرآن را بفهمیم. ولی این مقدار آشنائی با ادبیات عرب برای فهم صحیح قرآن کافی نیست. چون فهم آیاتی که به نحوی متعرض بعضی عادات و رسوم عرب آن زمان شده و در صدد حک و اصلاح یا نفی یا تثبیت آن بر آمده مستلزم این است که ما با تاریخ و عادات و رسوم عرب پیش از اسلام آشنا باشیم و خصوصیات و جزئیات آن بشناسیم تا بتوانیم آنچه در قرآن مردود یا تثبیت شده را به خوبی مشخص نمائیم و تعریف کنیم . در غیر این صورت برداشت ما از آیات قرآن ناقص خواهد بود. و علم ناقص هم آثار و پیامدهای بسیار سوئی دارد همان طور که مولوی در مثنوی آن را شرح داده.
بنا بر این برای فهم بسیاری از مطالب قرآن باید اولا عادات و رسوم و عرفیات و ذهنیات و تصورات و سؤالات مخاطبین زمان نزول آن در نظر گرفته شود و ثانیا برداشت و فهم کسانی که در اوائل بعثت ایمان آورده و حضرت پیمبر ایمان و فهم و درک آنها از اسلام را مورد تایید قرار داده مورد توجه قرار گیرد. فهم و برداشت آنها مقدم است بر اجتهادات و فهم نسل های بعدی که با عادات و رسوم و عرفیات دیگری خو گرفته و در آن فضا پرورش یافته اند.

اختلاف در بسیاری از احکام مذکور در قرآن مانند احکام و کیفیت وضو و نماز مخصوصا نماز مسافر، برخواسته از تخطی و تجاوز از فهم مسلمین اول است. با اینکه آیات احکام به خصوص آیات وضو از آیات محکمات است و کسی آنها را از آیات متشابهات به حساب نیاورده. مضافا بر اینکه هم حضرت رسول”ص” و هم صحابه او صدها بلکه هزاران بار در جلو چشم همگان وضو گرفته و نماز خوانده اند. به نظر می رسد دقت و غوص در ریزه کاری هائی که مورد نظر قرآن نبوده و ذهن مسلمین اولیه از آنها خالی بوده، و تمرکز بیش از حد بر جنبه های فنی و حرفه ای شدن فقه، زمینه این اختلافات را به وجود آورده و به آن دامن زده باشد

بستن http://www.modarair.com/news/گفتگو/فهم-قرآن.html
مطالب مرتبطمطالب مرتبط:
بازديد کل : 497580     
تمام حقوق مادی و معنوی محفوظ و متعلق به سايت بنياد مدارا و تدبير مردم ایران ( تأسیس: سال 1384 ) می باشد.
نام شما:
ایمیل مقصد: