دکتر علیرضا بهشتی مدرس فلسفه سیاسی گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس: نقد اصلاح طلبان؛ چرا انتخابات محوری به جای جامعه محوری؟ |
دکتر علیرضا بهشتی مدرس فلسفه سیاسی گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس، در عالم اندیشه سیاسی یکی از شناخته شده ترین شخصیت های آکادمیک در میان پژوهشگران فلسفه سیاسی است. او که خود از برجسته ترین پژوهشگران آثار و اندیشه های شهید دکتر بهشتی است، اکنون به یکی از نظریه پردازان و تحلیل گران عرصه سیاست در ایران معاصر بدل شده است. دیدگاه های او اما با عمق پژوهش ها و دانشش در حوزه فلسفه سیاسی پیوند خورده است و نقدهایی موشکافانه و مبتنی بر نگرشی دانشگاهی و متدولوژیک را به ما عرضه می کند. آخرین گفت و گوی رسانه ای این مدرس فلسفه سیاسی که نگاهی منتقدانه به سیره سیاست ورزی اصلاح طلبان در ایران معاصر دارد، با سالنامه شرق انجام گرفته است. جامعهمحوری در سیاست یعنی چه؟ آیا این همان ایده جامعه مدنی و توسعه سیاسی است که با جریان اصلاحات در دوم خرداد مطرح شد؟ اگر هست و همان بود جریان اصلاحطلبی تا چه حد توانست این ایده را به پیش ببرد؟ سوال مهمتر اینکه اصلا برای سیاست جامعهمحور نیاز به همراهی دولتی معتقد و ملزم به این ایده هستیم؟ آیا این نقض خود ایده نیست که معتقد است `سیاست را باید از پایین بهپیش برد و نه از بالا؟ در جامعهای که به لحاظ تاریخی، دولتی قوی و جامعهای ضعیف داشته اصلا چطور و با چه ابزاری میتوان آن را به پیش برد؟ درحالیکه به لحاظ تاریخی ما در ایران با دولتی قوی و جامعهای ضعیف روبهرو بودهایم چقدر میشود از سیاست جامعهمحور سخن گفت و درصورتیکه بپذیریم امکان تعین بخشیدن به آن در همین شرایط وجود دارد، قدم نخست چیست و کجاست؟
اگر بخواهیم با تعبیر خودتان بحث را آغاز کنیم، یعنی بحث سیاستورزی جامعهمحور یا جامعهمحوری در سیاست؛ میخواستم بپرسم که این موضوع را شما در ذیل مباحث توسعه سیاسی تلقی میکنید؟ و اینکه بحث جامعه مدنی که از دوم خرداد به بعد در شعارهای دولت اصلاحات خیلی مطرح شد؛ چه نسبتی با سیاست جامعهمحور دارد. آیا این یک، اینهمانی نیست؟
ما در نظریههای دموکراسی، دو خط کلی را میتوانیم در نظر بگیریم که ریشههای خوانشهای متعددتر دموکراسیخواهی هستند. نخست، جریانی که به سیاستورزی نخبهگرایانه اعتقاد دارد؛ و دوم، جریانی که مقابل آن است و به سیاستورزی مشارکتی و مشارکت هرچه بیشتر شهروندان اعتقاد دارد. در جریان اول، «شومپیتر» و «رابرت دال» افراد پیشگام هستند؛ و در این طرف هم از متقدمین میتوان از «کرول پیتمن» نام برد. نمونههایی مانند دموکراسی ارتباطی هم که بعدا پیش آمد در فضای حاصل از مناظرههای بین این دو دیدگاه سیر میکند. روشن است که وقتی از سیاستورزی حکومتمحور صحبت میکنیم، منظور بیشتر آن چیزی است که با عنوان سیاستورزی نخبهگرایانه پیوند خورده است. دلایلی که این طیف برای نخبهگرایی مطرح میکنند به این معنا نیست که به حضور مردم اعتقادی ندارند، بلکه امکان و فایده مشارکت فعال شهروندان در سیاست را زیر سوال میبرند که عمدتا حول دو محور مطرح میشود: دانش و هزینه. یعنی هم سیاست پیچیدهتر از آن شده که مردم دانش این کار را داشته باشند و هم معلوم نیست که مردم بخواهند بهلحاظ وقت هزینه بکنند.
یا شاید هم نگرانی از بابت پوپولیسم؟
نقد نخبهگرایان بیشتر متوجه امکانپذیری مدل مشارکتی بوده است. میگویند دموکراسی در آتن باستان که فوقش ۵٠٠شهروند جمع میشدند و در یک شورای ۵٠٠نفره مباحثشان را مطرح میکردند امکانپذیر بود و به نتایجی میرسید؛ اما در یک جامعه مدرن که اولا صورتمسالهها بسیار پیچیدهتر هستند و ازطرفدیگر جمعیت خیلی زیادتر و اوقات فراغت خیلی کمتر است، اجازه نمیدهد که آنها بخواهند نخست دانش سیاست را بیاموزند و سپس وارد سیاست شوند. همچنین، همانطور که شما هم اشاره کردید، خطر دیگر برای دموکراسیهای معاصر را خطر عوامزدگی میدانند.
از سوی دیگر «مشارکتیها» این بحث را مطرح میکنند که اگر سادهترین تعریف دموکراسی، حکومت مردم بر مردم و برای مردم است، همه حکومتها ادعا میکنند که این حکومت از مردم است و مدعی هستند که حکومتشان برای مردم است. آنچه که مهم است، چگونگی عملیشدن حکومت مردم بر مردم است، وگرنه هر حکومتی هم میتواند ادعا کند که برای مردم است. هیچ حکومتی نمیتوانید پیدا کنید که بگوید من علیه مردم هستم. بنابراین اگر میخواهیم چیزی از دموکراسی باقی بماند باید مشارکت عام را تا حد ممکن گسترش بدهیم، وگرنه دموکراسی تحقق نخواهد یافت. عملا هم همینطور شده است؛ یعنی گروههای ذینفوذ، نخبگان قدرت و ثروت و گروههای فشار هستند که سیاست را در دنیای مدرن کنترل میکنند و چیز زیادی از نقش مردم در دموکراسیها باقی نمانده است.
پس این دغدغه و مناظره همیشه بوده است. بنابراین وقتی از گسترش جامعه مدنی صحبت میکنیم، باید ببینیم با چه تعریفی از دموکراسی مطرح میشود؟ اگر منظورمان از گسترش جامعه مدنی و تقویت نهادهای مدنی با این رویکرد که بخشهایی از قدرت سیاسی به جامعه مدنی منتقل شود هست، یعنی حضور بیشتر و موثرتر شهروندان را دنبال میکنیم، هرچند با مدل دولت رفاه همراه باشد.
مگر کوچکشدن دولت بهخودیخود دارای این پیامد ناخواسته نیست که بخشی از قدرت آن به جامعه مدنی منتقل شود؟
چرا؛ اما اگر منظور از کوچکشدن دولت این باشد که نهادهای مدنی باید تقویت شوند تا حوزه خصوصی به قیمت سیاستزدایی از فعالیت شهروندان گسترش یابد و بهانهای باشد برای اینکه سیاست کاملا از دسترس حوزه عمومی خارج شود؛ آن وقت از سیاستورزی جامعهمحور فاصله گرفتهایم. پس هر بحثی در باب گسترش جامعه مدنی الزاما به تقویت سیاست جامعهمحور منتهی نمیشود. [با این حال] هر بحثی در تقویت سیاست جامعهمحور، تقویت نهادهای مدنی را در بر میگیرد. این رابطهای است که میشود بین این دو تصور کرد.
آیا این منافاتی با رفتن به سوی سیاست جامعهمحور دارد؟ یکسری افراد ممکن است که در دولت هم حضور داشتهباشند ولی بخواهند در حوزه عمومی و غیردولتی هم فعال باشند و کارهایی از ایندست هم انجام دهند.
آنها میخواستند به موازات دیپلماسی رسمی، دیپلماسی عمومی هم در آنجا انجام دهند، اما این به معنای کمکخواستن از سازمانهای غیردولتی موجود نبود، بلکه میخواستند آن را بهوجود بیاورند. ما به این نمیگوییم سازمان غیردولتیای که از مردم برخاسته باشد و هدفش هم توسط اعضایش تعیین شده باشد. این مانند حزبی است که چند مسوول سیاسی یا چند وزیر برای آنکه کارهایشان را در دولت بهتر پیش ببرند و در مجلس نمایندگانی بهعنوان حامی داشته باشند، تشکیل میدهند. اما حزب و سازمان غیردولتی که دولتساخته نباشد، گاه لازم میداند در مقابل سیاستهای غلط دولت ایستادگی کند. چه احزاب دولتساخته، چه «انجیاو»های دولتساخته، یا نهادهای مدنی یا به ظاهر مدنی که توسط حکومتها ساخته میشوند، فعالیتشان در جهت، منویات دولتها شکل میگیرد. برای مثال، در انتخابات این موضوع چگونه تبلور پیدا میکند؟ اگر حزبی بر اساس سیاست جامعهمحور شکل گرفته باشد، سعی میکند مطالبات عمومی مردم را صورتبندی کند و براساسآن، برنامههایی را پیشنهاد کند و بهدنبال تحقق آنها باشد، درحالیکه در احزابی که بر مبنای سیاست حکومتمحور شکل گرفتهاند، مطالبات مردم تا جایی مهم است که به عنوان ابزاری برای از میدان بهدربردن رقیب به کار بیاید.
آیا این یک نگاه آرمانی نیست؟ در دنیا بههرحال احزاب دارای وابستگی به یکسری نهادهای قدرت، ثروت یا نخبگی هستند. فکر میکنم ایده احزاب صددرصد مردمی یعنی برخاسته و وابسته به مردم کمی غیرواقعی است.
در ایران معمولا اینطور بوده است. اما در همه جا به این شکل نیست. احزاب مجبورند خودشان را با مطالبات مردم هماهنگ کنند؛ مطالباتی که در فضای عمومی بهتدریج شکل گرفته است. این مطالبات طی گفتوگوهای عمومی شکل میگیرد. فرض کنید مردم میبینند که دولت دچار فساد مالی است. خواسته مردم این است که فساد مالی برطرف شود؛ بعد از آن راهکارهایی در همین گفتوگوها مطرح میکنند. نظارت مردمی یعنی این. بودجه ملی متعلق به همه مردم است و مردم حق دارند بدانند کجا دارد خرج میشود. در بسیاری از کشورها، قانون، تاکید دارد که دخلوخرج دولت باید با شفافیت در اختیار مردم قرار بگیرد. تمام مخارج و تمام هزینهها در اختیار عموم مردم قرار میگیرد و چنین است که گردش آزاد اطلاعات شکل میگیرد. چندی پیش چیزی از رادیو شنیدم که بسیار متاسف شدم. رادیو داشت یکی از خدماتی را که در خیلی از کشورها امروزه از طریق موبایل در اختیار شهروندان قرار میگیرد به عنوان تحقق حق گردش آزاد اطلاعات مطرح میکرد! گوینده در مصاحبه با مسوولی، دسترسی شهروندان به اطلاعات مربوط به وضعیت آبوهوا و وضعیت ترافیک جادهها را ذیل عنوان حق دسترسی به اطلاعات معرفی کرد! میگفت برای اینکه این کار انجام بشود قرار است فلانمقدار تجهیزات، خریداری شود. من اگر به آن مسوول دسترسی داشتم میگفتم که نه برادر من، حق دسترسی به اطلاعات یعنی من شهروند بدانم که این خریدها چقدر قانونی و از طریق مناقصههای غیرصوری انجام خواهد شد؟ این اطلاعاتی است که در مورد این مساله برای من شهروند مهم است و حق دسترسی به آن اهمیت دارد؛ اطلاع از وضعیت آب و هوا یا جادهها که جزو خدمات معمول وعادی است که کشورهای دیگر خیلی وقت است به شهروندانشان ارایه میدهند.
در مورد اینکه آیا این یک نگاه آرمانی هست یا نه هم باید بگویم که مطالعه مورد ایسلند قابل توجه است. ایسلند یکی از قدیمیترین دموکراسیهای جهان است. آنها دو حزب داشتند که به طور سنتی با هم رقابت میکردند. تا هنگامیکه بحران ٢٠٠٩ رخ داد. در این سال جنبش مردمی در مقابل فساد بهوجود میآید. سال ٢٠٠٩ این دو حزب نتوانستند رقابت کنند چراکه مردم به آنها رأی ندادند. بعد از آن، برای نهادینهکردن مطالبات، گامهای اساسی همچون اصلاح قانون اساسی برداشته شد. قانون اساسیای که در ١٩۴۴ تصویب شده بود نواقصی داشت. معلوم شد که سازوکارهای لازم برای جلوگیری از فسادهای بانکهای خصوصی کارساز نبوده و همین، کشور را به رکود کشانده بود. در قانون اساسی جدید راههایی برای این موضوع به وجود آمد که از تکرار فساد اقتصادی در جامعه جلوگیری شود. مواردی از ایندست نشان میدهد ظرفیت سیاست جامعهمحور در اصلاح ساختارها به مراتب بیشتر از سیاست حکومت محور است. اینها واقعیتهایی است که پیرامون ما درحال اتفاقافتادن است و بهمعنای خیالپردازی، آرمانی نیست.
نکته مهم این است که در سیاست جامعهمحور، فعالیت «انجیاو»ها، احزاب سیاسی یا شهروندان موقوف به ایستگاههای انتخاباتی نیست. این یک تفاوت عمده است؛ که در این فضا اگر احزاب برکنار از قدرت هم باشند، دیدبانی توسط شهروندان انجام میشود. این را به جرات و نه صرفا بهخاطر مصرف تبلیغاتی بگویم که سازوکار اصل مهم امربهمعروف و نهیازمنکر در نظام اسلامی همین کارکرد نظارت عمومی بر قدرت را میتوانست به انجام برساند. در فرهنگ سیاسی اسلام، امربهمعروف و نهیازمنکر به همین دلیل اینقدر مهم است که کسی مانند حضرت سیدالشهداء (ع) حاضر میشود جان خود و خاندان پیامبر (ص) را در راه آن فدا کند.
شما به مورد ایسلند بهعنوان نمونه آرمانی جامعه سیاستمحور اشاره کردید این درحالی است که نوع سیاستورزی در این کشورها چندان مطرح و رسانهای نمیشود؛ شاید حتی نخبگان سیاسی ما هم کمتر از آن اطلاع داشته باشند درحالی که از شکل فعالیت احزاب و سیاستورزی در آمریکا یا انگلستان و فرانسه بسیار گفته میشود که در این کشورها سطح مشارکت سیاسی مردم پایین آمده است. معمولا دو حزب اصلی وجود دارند که قدرت در دست آنها میچرخد و آنها ممکن است که به یک سری نهادهای قدرت و ثروت متصل باشند. آیا در کشورهایی مانند ایسلند ما با چنین مسایلی روبهرو نیستیم؟
بعد از فروپاشی شوروی که اعلام شد تعداد دموکراسیها در جهان افزایش پیدا کرده است، سوال مهمی مطرح شد که امروزه بهصورت خیلی جدی مورد مناقشه است. سوال این است که آیا هر نظام انتخاباتی دموکراسی است؟ آیا میتوان برای نظامهای اقتدارگرای انتخاباتی هم صفت دمکراتیک قایل بود؟ پاسخ این است که یکسری نظامهای انتخاباتی وجود دارند که میزان تحقق معیارها و ملاکهای دموکراتیک در آنها بسیار نازل است. البته دموکراسیها درجاتی دارند و در طیفهای مختلفی قرار میگیرند. امروزه نمیگوییم کدام کشور دموکراتیک هست یا نه، بلکه میپرسیم کدام «دموکراسیتر» است؟ خیلی از جاهای دنیا از لحاظ دموکراتیکبودن از آمریکا جلوتر هستند. کشورهای اسکاندیناوی بهلحاظ مکانهایی که دارای شاخص زندگی سعادتمندانه هستند، گردش مالی و وضعیت اقتصادی داری وضعیت بسیار عالی هستند و درعینحال توانستهاند درجاتی از عدالت اجتماعی را هم در جامعهشان ممکن سازند و درعینحال مردم، نقشی پررنگتر در سیاست داشته باشند اینها در جدول دموکراسیها از رتبه بالاتری برخوردارند. در جریان اصلاحطلبی هم میبینیم با وجود اینکه جامعه مدنی و توسعه سیاسی جزو ایدههای اصلیاش بود اما در عمل انتخاباتمحوری در سیاست اولویت اصلیاش است تا جامعهمحوری.انتخاباتها زمانی میتواند یک گام به جلو باشد که برنامهمحور باشد و برنامهها براساس مطالبات عمومی تعیین شده باشد. برای آنکه مطالبات عمومی شکل پیدا کرده باشد بایستی از بستر جامعه تجمیع شده باشد. چیزی که جالب توجه است این است که بعضی وقتها ساختار موانعی را ایجاد میکرده است؛ اما همواره راههایی پیدا میشده که قانونی بوده و براندازی هم محسوب نمیشده است. با این راهها موانع دور زده میشد. سال ۵٨ که قانون اساسی ما درحال تدوین بود خیلی امکان تجمیع نظرات وجود نداشت. هرکسی دستش به روزنامهای میرسید، یا حزبی داشت، یا بعضیها هم بهطور خصوصی مطالبی در قالب نامه مینوشتند. ما مجموعه بزرگی از اینها را در آرشیو بنیاد نشر داریم. پیشنهادهای مختلف برای قانون اساسی میدادند؛ ولی امکان گفتوگو خیلی کم بود. طی جنبش سال ٢٠٠٩ در ایسلند، امکانات فضای اینترنتی باعث شد اگر اشتباه نکنم نزدیک ١۶هزار پیشنهاد برای اصلاح قانون اساسی جمعآوری و راجع به آنها گفتوگو شود. این نظرات به اصلاحات در قانون اساسی منجر شد. بالاخره راهکارهایی پیدا شد که توانستند اصلاح قانون اساسی را صورت بدهند. در مورد قانون اساسی ما که خوشبختانه پیشبینی شده که قابل اصلاح است و مشکل شاید به آن شکل نیست، چون خود قانون اساسی پیشبینی کرده که هر زمان لازم باشد میتواند تغییر پیدا کند. در مورد سازوکارها باید فکر کرد که آیا کافی هستند یا خیر؟ نقد من به خود انتخابات نیست. اما اگر برنامههای اعلام شدهای نباشد که معلوم کند افراد با چه اهدافی وارد انتخابات میشوند؛ انتظار زیادی نباید از انتخابات داشت. فکر نکنید که صرف برگزاری انتخابات میتواند تحولی در جامعه بهوجود بیاورد. یادم است که در یکی از دورههای انتخابات شورایشهر، یکی از کاندیداها در تبلیغات خود، ایجاد اشتغال برای بیکاران را در فهرست اهداف خود نوشته بود (با خنده). کاندیدای مشهوری هم نبود. خب این اصلا در اختیار شورای شهر نیست و آن کاندیدا هم نگفته بود که با چه سازوکاری میخواهد این کار را انجام بدهد. برنامههایش را درحد یک مدیریت شهری مطرح نکرده بود؛ چیزهایی را درحد مدیریت ملی مطرح کرده بود. اینها مسایلی است که باید روشن شوند. یعنی ما هر ادعایی را بهعنوان برنامه نمیپذیریم.
در مورد اصلاحطلبان این نکته هست که اگرچه بحث جامعه مدنی را مطرح میکردند اما شاید در عمل کمتر به آن اهتمام کردهاند. شاید نیاز باشد کارنامه آنها بررسی شود که در این چندسالی که بیرون از قدرت بودهاند چه اندازه متمرکز بر این حوزه شدهاند. حالا شاید بتوان گفت که ممنوعیتها و محدودیتهایی هم بوده است. آنها تا چه اندازه به لحاظ ایده ذهنی به این باور رسیدهاند؟ من استثنائا دکتر معین را دیدهام که سیاست را به این دید نگاه میکند و از زمانی که از قدرت کنار رفتهاست متمرکز بر حوزه عمومی و «انجیاو»یی شدهاست و بهشدت اعتقاد دارد که عرصه واقعی قدرت در عرصه عمومی و فربهساختن جامعه مدنی رقم میخورد.
مساله همین است. در سیاست جامعهمحور، فعال سیاسی وقتی که در قدرت نیست، بیکار هم نیست. کار خودش را انجام میدهد. درواقع عکس مساله باید باشد. فعال سیاسی باید از جامعه شروع کند. اگر فرصتی برای حضور در قدرت پیدا میکند و میبیند که سازگار و هم جهت است با اهدافی که در سیاست جامعهمحور پیگیری میکند، به سیاست حکومتمحور هم وارد میشود. یعنی وقتی راه برای دنبالکردن در سطح کلانتر هم باز میشود؛ از واردشدن به قدرت ابایی نخواهد داشت. این مساله را در مورد امام علی(ع) هم بهعنوان یک نمونه تاریخی و دینی میبینیم. همه میدانند و خود امام علی(ع) هم میداند که لایقترین فرد برای جانشینی پیامبر است که میتواند در جهت برنامههای اجتماعی پیامبر کار کند. فعالیتش را میکند. وقتی که میبیند که شرایط مهیا نیست برای اینکه وارد قدرت شود، اینطور نیست که از همه فعالیتها کناره بگیرد و هیچگونه فعالیتی نداشته باشد. حالا ما تعبیر «خانه نشینی» را برای امام علی (ع) به کار میبریم، اما به معنای واقعی این تعبیر دقیقی نیست. امام علی (ع) فعالیتهای اجتماعی و حتی سیاسی خودش را ادامه میدهد. وقتی که از او مشورت میخواهند نمیگوید که چون من قدرتی ندارم با من کاری نداشته باشید. او مشورتش را ارایه میدهد و مورد مشورت هم قرار میگیرد. وقتی هم که شرایط فراهم میشود وارد قدرت میشود. جالب این است که افرادی که از این منظر وارد قدرت میشوند معمولا با اکراه وارد میشوند. چون میدانند جاهایی را که میتوانستند راحتتر فعالیت بکنند را باید کنار بگذارند و وارد سازوکاری بشوند که هجمهها به آنها زیاد خواهد شد و ساختارها در مقابل اصلاحات آنها مقاومت خواهند کرد. بنابراین ما نمونههای تاریخی از این دست هم داریم. اگر از این منظر نگاه نشود، آن وقت یک فعال سیاسی صرفا باید ببیند که در ایستگاههای انتخاباتی میتواند چه کار کند |
- می گویند : با دوستان مروت با دشمنان مدارا
- هاشم آقاجری: خلاء معنوی نباید با خرافه پر شود
- آیا مسیح، متأهل بوده؟
- بزرگمهر که بود؟
- انحصارطلبی از نظر ما مردود است
- عقلانيت انتقادي رازي
- سفرنامه حج سید علیرضا بهشتی شیرازی : قدر احرامم را ندانستم
- احتجاج با مروّجان بهائیت در پرتو آزادی عقیده و آزادی بیان / برگرفته از سایت اکبر اعلمی
- هزینه برگردن ایرانیان ، بهره وری برای بیگانگان
- بازگشت دوم خرداد با کارگزارانیهای جدید؛ یک رمزگشایی ساده از یک پرونده
- كالبدشكافي مناظره تاريخي حضرت زينب (س) و عبيداللهبنزياد درگفتوگو با آيتالله بياتزنجاني: زينب زيبايي اسلام حقيقي را نشان داد
- تحريفات عجيب و شگفت آور درباره واقعه نينوا
- درنگی بر مشکلات فراروی ایران؛ چه باید کرد؟ گام نخست چیست؟
- گفتاری از مصطفی ملکیان حسین بن علی(ع)؛ قدیس و قهرمان اخلاقی
- عاشورا در برابر بدعتها / محمد تقی فاضل میبدی
- گمشدهای به نام قانون / حمیدرضا شکوهی
- جامعه چندصدایی ؛ با قانون یا بی قانون / مهدی راستی
- علوی تبار در مصاحبه تفصیلی با ایلنا مطرح کرد: ضرورت تشکیل "شورای عالی تصمیمگیری" برای اصلاح طلبان
- موسی غنینژاد اتهامات به طرفداران بازار رقابتی را رد کرد / نسبت آزادیخواهی و عدالت
- دکتر اعوانی درگفتگو با روزنامه اعتماد : علوم انساني حكمناپذير است
- مروری بر چند سطر از قانون اساسی در حکومت جمهوری اسلامی ایران
- عالمان بی حلم و زاهدان بی علم آفت دین و دنیای مردم؛ حکایت این جماعت !
- علی اکبر گرجی در کافه خبر مطرح کرد: هیچ تناسبی بین اختیارات و مسئولیتهای رئیس جمهور در قانون اساسی وجود ندارد
- محمدرضا تاجیک در بهار نوشت : سیاست سیاه، سفید و خاکستری در جامعه امروز ایرانی
- آرایی نژاد در گفتگو با فرارو : برخی در حال فرصت سوزی هستند
- "در بیصفتترین دوران سیاسی قدم میزنیم"
- عضو شوراي مرکزي حزب «مردمسالاري» : پايگاه اجتماعي اصولگرايان ضعيف شده است
- بازخواني تخريب ساختارها از سوي دولتيها نويسنده : محمد سرکاميان
- چون غرض آمد هنر پوشیده شد صد حجاب از دل به سوی دیده شد ... جناب آیت الله! انصاف را ! - مصطفی فقیهی
- آیتالله هاشمی رفسنجانی : اداره كشور با ديدگاه سياه و سفيد غيرممكن است
- اصرار عسگراولادی بر مواضع اخیر خود : موسوی و کروبی مجرم نیستند / آنها که بر مرکب احساس سوارند در آن دنیا نمیتوانند جواب مرا بدهند
- احمدینژاد ، پدیدهای غیرقابل پیشبینی و 3 حرف کلیدی در باره کاراکتر او !
- مصباح یزدی :خیال میکنند رایدادن حقمردم است !
- فاز دوم هدفمندي ؛ كليد پيروزي در انتخابات ؟
- چرا علوم انسانی در ایران توسعه نیافته است؟ ضرورت آزاداندیشی و نقد عالمانه
- مفاهیم: توسعه پایدار چیست؟
- عسگراولادی : آفتاب لب بامم؛ موسوی و کروبی مجرم نیستند؛ خوابی هم ندیدم
- در باره انتخابات نظام پزشكي : نامه شكوريراد به حسين شريعتمداري
- غفوریفرد : نمیدانم کسانی که به خاتمی تهمتها زدهاند چطور میخواهند پاسخ خدا را بدهند
- آیتالله هاشمی رفسنجانی : بايد انتخابات با حضور سلايق گوناگون برگزار شود / اگر از تخريب و تهمت بپرهيزيم، بسياري از اختلافات مرتفع خواهد شد
- خشایار دیهیمی افشاگری؛ هیولایی که دامن همه را میگیرد
- بر اثر صبر، نوبت ظفر آید / در تمرین دموکراسی، تندروي فاجعهآور است
- دکتر حاتم قادری در مصاحبه با روزنامه شرق : تفاوت خرداد 1376با خرداد 1392
- دکتر علی شریعتی / خودسازی انقلابی : انسان فقط و فقط یک چیز بیشتر نیست و آن و همه ی ارزشها از آن زاییده میشوند و آن اختیار و ازادی مطلق توست.
- لطفالله میثمی : چرایی 28 مرداد / مصدق قانون انتخابات را به صورتی تنظیم کرد که قدرتی که به دربار منتقل شده بود، به ملت و مجلس شورای ملی و مردم بازگردد.
- خاستگاه و علل پیدایش سکولاریسم
- شرایط امکان تداوم اعتدالگرایی در عرصه سیاسی / محمدجواد غلامرضاکاشی
- آزادی بیان رکن اساسی دموکراسی + آزادی بیان و خطوط قرمزش
- :. برخاستن چپ از دنده راست .::منبع: ماهنامه مهرنامه، شماره 30
- پیام انتصاب علی شمخانی چیست ؟
- سخنی با دوستان اصلاح طلب : آیا به اصولگرایان ثابت نمیشد که در یک فضای آرام، اصلاحطلبان حاضر و حتی مشتاق به همکاری با اصولگرایان شایسته هستند
- آنسوی خط با شمسلنگرودی : ادبیات چپ پاسخگوی نياز جامعه امروز نيست
- راهکار دکتر محمود سریعالقلم، پژوهشگر حوزه توسعه، علوم سیاسی و تاریخ معاصر ایران برای توسعه آزادیها
- کشوری توسعه یافته و پیشرفته چه کشوری است ؟
- دکتر صادق طباطبایی : داشتن نگاه بدبینانه به آمریکا تنها مانع برقراری روابط نیست
- مهدی شجاع : ضرورت پذیرش مسئولیت اجتماعی توسط روشنفکران
- مناظره اکبر اعلمی و قدیریابیانه در باره آمريكا : در دنیای امروز ديگر نميتوان فضائی فکر کرد
- آرمان هاي اصلاحات سر جايش است / گفت و گو با محمد رضا خاتمي درباره انتخابات 24 خرداد و ماه هاي پس از آن
- حمزه جهانگیری در بهار نیوز نوشت : در نقد بودجه نئو لیبرالی دولت / اقتدارگرایان چگونه دوباره به قدرت می رسند ؟
- مدل «عارف- ناطق» به جاي «عارف – روحاني» تجربه انتخابات رياست جمهوري نقشه راه اصلاح طلبان
- مهمترین هدف سیاست تحقق خیر عموم مردم است، و کنش فضیلت مندانه در این عرصه قطعاً تابعی از تحقق این خیر خواهد بود.
- میلاد پیامبر پاکی بهانهاي برای نزدیکی قلوب / از وحدت در «لفظ» تا وحدت در «عمل» از وحدت در «لفظ» تا وحدت در «عمل» اسماعیل حسینپور
- دکتر ابراهیم یزدی : به نظر من هیچ راهی جز ادامه اصلاحطلبی برای ایران نمانده است.
- مگر قرار است1000سال با آمریکا ارتباط نداشته باشیم؟ روایت رفیقدوست از نظر امام درباره رابطه با آمریکا
- نگاهي به «راه طي شده» مهندس بازرگان تا... انقلابایران؛ دو حرکت و دو چالش در 35سالگي/ علیرضا کفایی
- در نکوهش «بداخلاقی و ریاکاری سیاسی»؛ سخنی با حامیان فصلی «کرامت انسانی، عزت ملی و آزادی بیان»
- شمسالواعظین در گفتگو با سلام نو: در مثلهای ایرانی میگویند که تجربه شکستهای گذشته را باید چراغ راه آینده کرد.
- دکتر ابراهیم یزدی: ما با انتخاب جمهوری اسلامی و قبول اصل حاکمیت ملت در واقع دموکراسی را پذیرفتیم اما بارها گفتیم که دموکراسی یادگرفتی است
- هر عمل تشكيلاتي و حزبي را به فال نيك بگيريم/ تنگنظري در اصلاحطلبي جايگاهي ندارد/ سردبیر سایت بهارنیوز
- ملت رشید ایران در انتخابات سال92 ریاست جمهوری به تفکر اعتدال و میانه روی،راستگویی، اخلاق ورزی، خردجمعی و دوری از تنشهای حزبی و جناحی روی آوردند.
- طرح 2 دیدگاه متفاوت راجع به مرحوم شیخ فضل الله نوری و حوادث مشروطیت از موسی نجفی و دکتر صادق زیباکلام
- حسامالدین قاموس مقدم کارشناس ارشد حقوق کیفری و خبرنگار: آنچه از «اسید» سوزانندهترست و سوزناكتر!
- عدالت اجتماعی پیشنیاز توسعه همه جانبه است/ عطا افشاریان
- تفاوت اصولگرایی و اصلاح طلبی دقیقا در چیست؟/ رسول جعفریان
- نشست بررسی وضعیت قانون مطبوعات؛ مطبوعات قانون نمیخواهند؛ آزادی میخواهند
- بالندگي فرهنگ سياسي در پرتو احزاب سياسي/ موج ناپايدار احزاب در جوامع توسعه نيافته
- نظام سياسي ایران باید فرصت تاریخی بزرگ را قدر بداند و با ایجاد روابط صحیح با غرب بخصوص آمریکا، امنیت منطقه را در دست بگیرد./ عطا افشاریان
- ریشه های اجتماعی دیکتاتوری و دموکراسی ( نقش و ارباب و دهقان در روند نوین سازی)”، برینگتون مور، ترجمه یوسف نراقی
- جامعه بسته به سرزمین فرصتها مبدل نميشود/ جامعه آزاد خلاق است، جامعه بسته خلاقيتسوز
- هاشمی و یزدی، تفاوت آشکار میان دو تفکر| سید هادی طباطبایی
- صادق زیباکلام "تفاهم لوزان": آیندگان از این بیانیه به عنوان ایران اسلامی بعد از تفاهمنامه لوزان یاد خواهند کرد
- آلن ایر به خبرگزاری فارس: این کتاب شهید مطهری را بخوانید
- درباره «ملت و دولت؛ همدلی و همزبانی» الزامات وصول به راهبرد همدلی و همزبانی/ دکتر هوشنگ عطاپور
- وجوه تمایز جریان اصلاحطلبی با اصولگرائی/ اصلاحطلبی یک گفتمان است؟ یک روش است، یا یک هدف؟
- شهبانویی که روزگاری نگران فقر و فاقه مردم بود، حالا کارگردان جشن هایی است که آشکارا به اعتقادات آنان دهن کجی می کند
- در آستانه 11 اردیبهشت روز جهانی کارگر- کارگری در ابرها/ روی خط خطر/ اینجا طبقه 18+، کارگران با مشکلات فراوان مشغول کارند...
- توسعه سیاسی و خوانش چالشهای ساختاری و رسوب یافته آن در ایران/ مصطفی مطهری *
- دکتر رضا داوری اردکانی: انقلاب کردیم که به اخلاق برسیم؛ اما شاهد فساد، دروغ و تهمت هستیم.
- نماد توسعه را باید در رفتارهای اجتماعی ما جستجو نمود و میزان احترام و امنیتی که جامعه و افراد برای یکدیگر قائل هستند...
- نتیجه مقاومت در مقابل تکنولوژی چه خواهد بود؟ اینترنت و برخوردهای غلط با آن در ایران/ عطا افشاریان
- «چرا ملت ها شکست می خورند؟» نحوه نگاه و درک شما را نیست به جهان دگرگون می کند.
- انديشه سياسي شهيد بهشتي در گفت و گو با عليرضا بهشتي: پدرم به نظام تكحزبي قائل نبود
- لازمه حیات بشری و حرکت به سمت دولت خرد است. دولت خرد، بطور حتم دولتی است که بر مبنای اندیشه سالم و "ما ینطق عن الهوی " ایجاد خواهد شد
- رفیقدوست: امام گفت مگر قرارست 1000سال با آمریکا رابطه نداشته باشیم؟
- در بحث موسیقی هم باید مواظب بود با احتیاطات مردم علی الخصوص جوانان را به دین بدبین و دین را در نظر ایشان دشوار و غیرفطری جلوه ندهیم.
- با «مرتضی رحمانی موحد» معاون گردشگری کشور: برنامه دولت برای بازاریابی و تبلیغات گردشگری چیست؟
- آشنایی با انجمن علمی گردشگری ایران/ ارتقای دانش و گسترش پدیده صنعت گردشگری و بهبود امور آموزشی و پژوهشی
- سید محمد بهشتی ریاست پژوهشگاه میراثفرهنگی را برعهده گرفت
- حالِ جایگزین نفت خوب نیست! صنایع دستی کالایی زیبا و برگرفته از روح انسانی و ذوق و سلیقه ای ایرانی است
- مسعود سلطانی فر، معاون رییس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری: روزهای درخشان فراروی گردشگری ایران
- درآمد گردشگری ایران از زبان رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور
- مرکز خدمات تخصصی روانشناسی و مشاوره جهاددانشگاهی مشهد برگزار میکند: همایش انتخاب رشته کنکور سراسری 94 ویژه داوطلبان
- رئیس پژوهش گاه میراث فرهنگی در گفت و گو با ایلنا: احیای بافت تاریخی مانند زرگری است و نیازمند به کار مینیاتوری و ظریف دارد
- شهردار نیشابور: هر گردشگر با خود 15 شغل میآورد
- اگر کارشناسان این نهاد تایید کنند و وزارت ارشاد هم مجوز بدهد، گروههای موسیقی میتوانند در اماکن تاریخی کنسرت بدهند.
- رییس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تربت جام گفت: خانه صنایع دستی با هدف تعامل هرچه بیشتر هنرمندان و بازدید عموم در شهرستان گشایش یافت.
- برنامههای توسعه گردشگردی با مشارکت شهرداریها و بخش خصوصی تصویب شد
- رئیس مرکز آموزش علمی- کاربردی ورزش و جوانان خراسان رضوی از آغاز ثبتنام این مرکز در 18 رشته ورزشی خبر داد.
- گردشگری؛ اولویت اول برنامه ششم/ ابراهیمبای سلامی عضو شورای عالی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری
- مدير كل ميراث فرهنگي، صنايعدستي و گردشگري خراسان رضوي گفت: بر اساس برنامهريزيهاي انجام شده اتحاديهها و تشكلهاي مرتبط با صنعت گردشگري در پايتخت معنوي ايران در برنامهريزيها براي مشهد 2017 مشاركت فعال خواهند داشت.
- گردشگري داخلي موتور محرکه توسعه اقتصادي/ جاي خالي سند توسعه گردشگري
- نوروز در خطه خراسان رضوی، طنازی بهار در صفحه ای از فرهنگ، هنر و تاریخ
- منطقه ییلاقی شاندیز در ۳۸ کیلومتری غرب مشهد واقع شده است. رودخانهها و درههای گوناگون شاندیز و اقلیم متنوع و چشمانداز طبیعی آن منظره دلنشین را برای گردشگران طبیعت پدید آورده است.
- حسین زارع صفت، مدیرکل سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی: در امر گردشگری مجبور به تغییر نگرش، رویه و رفتار هستیم و برندسازی امری ضروری است.
- حمله به کنسولگری عربستان، شوک به اقتصاد مشهد بود/ گزارشی از رکود گردشگری در مشهد/ کاهش 80 درصدی زائران خارجی
- نماینده یونسکو در تهران از شهرام ناظری، این خواننده پیش کسوت موسیقی سنتی کشورمان قدردانی کرد.
- استاندار خراسان رضوی در نشست کنفرانس بین المللی گردشگری و معنویت مشهد: برای گردشگری پاک و توام با معنویت برنامهریزی میکنیم
- مدیرکل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری خراسان رضوی از ثبت 47 اثر میراث طبیعی،فرهنگی و گردشگری شهرستان قوچان خبر داد.
- مشهد و مسئولیت شهردار/ ابراهیمبای سلامی- عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری