نام شما:
ایمیل مقصد:

توسعه فرهنگی چیست ؟ *امیر ابتهاج

توسعه فرهنگی چیست ؟ *امیر ابتهاج


گروه: فرهنگ، تاریخ، ادبیات و هنر
تاریخ درج: 1392/8/3
نویسنده: مدیر سایت
تعداد بازدید: 0

 

فرهنگ به عنوان گنجینه‌ای از دستاوردهای مادی و معنوی بشری که باور‌ها، ارزش‌ها، نگرش‌ها و هنجارهای مورد قبول یک جامعه را در طول تاریخ به وجود آورده است، نوع رفتار مردم آنجامعه را مشخص می‌کند. تا مدت‌ها توسعه مقوله‌ای صرفا اقتصادی تلقی می‌شد و کشورهای مختلف، از جمله ایران، تنها از این جنبه به آن توجه می‌کردند. به عبارتی، پیشرفت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و.... یگانه ملاک توسعه هر جامعه قلمداد می‌شد و تصور غالب این بود که می‌توان به مدد الگوهای مختلف توسعه مانند رشد تکنولوژی، انباشت ثروت، مشارکت مردم و مواردی از این قبیل به اهداف یک جامعه توسعه یافته نائل آمد. در دوره‌ای از تاریخ کشورما نیز، این مسئله به خوبی نمایان است. در دوران موسوم به سازندگی، منتقدان ایراد می‌گرفتند که چرا دولت وقت، توسعه اقتصادی را بر توسعه سیاسی برتری داده؟ در دوران اصلاحات هم، دسته دیگری از منتقدان ارجحیت توسعه سیاسی بر توسعه اقتصادی را مورد نقد قرار می‌دادند. اما این وسط «فرهنگ» و «توسعه فرهنگی» حلقه گمشده توسعه کشورمان بود. فرهنگ به عنوان گنجینه‌ای از دستاوردهای مادی و معنوی بشری که باور‌ها، ارزش‌ها، نگرش‌ها و هنجارهای مورد قبول یک جامعه را در طول تاریخ به وجود آورده است، نوع رفتار مردم آنجامعه را مشخص می‌کند. بدیهی است که نمی‌توان بدون اعتنا به این مقوله بسیار مهم بدنبال ایجاد تغییراتی در ابعاد مختلف جامعه بود، چرا که هر گونه تغییر و تحولی در تمامی ابعاد جامعه اعم از اقتصادی، سیاسی و اجتماعی منوط به نوعی پذیرش فرهنگی، در جامعه می‌باشد. اما توسعه فرهنگی چیست؟؟ مفهوم توسعه فرهنگی توسط یونسکو در دهه ۱۹۶۰ میلادی در جهان رواج یافت. این سازمان طی جلسات گوناگونی، شرایط توسعه موزون و آگاهانه را به صورت برنامه ریزی آموزشی، سیاست فرهنگی و سیاست اطلاعاتی در دستور کار خود قرار داد. همچنین این مفهوم تا آنجا برای یونسکو با اهمیت بود که دهه ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۷ توسط این سازمان به عنوان دهه توسعه فرهنگی نامیده شد. سازمان جهانی یونسکو همچنین، توسعه فرهنگی را چنین تعریف نموده است: «توسعه و پیشرفت زندگی فرهنگی یک جامعه با هدف تحقق ارزشهای فرهنگی، به صورتی که با وضعیت کلی توسعه اقتصادی و اجتماعی هماهنگ شده باشد.» تعابیر مختلفی در باب توسعه فرهنگی وجود دارد اما می‌توان تعریف «ژیرار آگوستین» را یکی از تعاریف قابل توجه این مفهوم برشمرد: «ایجاد شرایط و امکانات مادی و معنوی مناسب برای افراد جامعه به منظور شناخت جایگاه آنان، افزایش علم و دانش انسان‌ها، آمادگی برای تحول و پیشرفت و پذیرش اصول کلی توسعه نظیر قانون پذیری، نظم و انضباط، بهبود روابط اجتماعی و انسانی، افزایش توانایی‌های علمی و اخلاقی و معنوی برای همه افراد جامعه.» در مجموع با توجه به تعابیری که ذکر شد، توسعه فرهنگی را می‌توان فرآیند ارتقاء شئون گوناگون فرهنگ جامعه در راستای اهداف مطلوب دانست که زمینه ساز رشد و تعالی انسان‌ها خواهد شد، در اینجا منظور از شئون گوناگون فرهنگ، نگرش‌ها، ارزش‌ها، هنجار‌ها، قوانین و آداب و رسوم می‌باشد. هدف نهایی توسعه فرهنگی نیز به باور نگارنده در واقع غرض اصلی هر نوع توسعه‌ای است؛ یعنی رشد و تعالی انسان، هم در ابعاد مادی و هم در بعد معنوی. البته روشن است که دستیابی به این اهداف جز در صورت مناسب بودن بستر زیست انسان که همانا جامعه است، محقق نمی‌شود. بنابراین در یک الگوی مناسب برای توسعه، باید راهکارهایی برای بهبود شرایط زندگی پیش بینی شود.
اما حال به این نکته می‌نگریم که توسعه فرهنگی در ایران عصرما چگونه بوده است. آیا در حوزه فرهنگ توانسته‌ایم به توسعه و پیشرفت مطلوب برسیم؟ جواب مسلما منفی است!! توسعه «فرهنگ یک جامعه» را بر خلاف «اقتصاد» نمی‌توان با اعداد و ارقام نشان داد. هرکسی می‌تواند بدون غرض ورزی و حب و بغض، وسعت دیدش را زیاد کند و به مشاهده عینی سطح فرهنگ کشورش نگاهی بیندازد. واقعیت این است که ما در بسیاری موارد از فرهنگ سازی غافل مانده‌ایم. برای رونق کتابخوانی، کتابخانه‌های بسیاری ساختیم ولی آیا توانستیم به‌‌ همان اندازه فرهنگ مطالعه را در بین مردم جا بیندازیم؟؟ و از آن بالا‌تر، توانستیم فرهنگ راستگویی و اخلاق مداری (که می‌تواند حاصل خواندن کتاب باشد) را در کشور زنده کنیم؟؟ آیا ما در این زمینه‌ها پیشرفت کردیم؟ مقامات مسئول می‌توانند ادعا کنند در دوره ریاستشان، ده‌ها کتابخانه و سالن مطالعه تاسیس کرده‌اند یا تیراژ کتاب‌ها نسبت به دوره‌های قبلی افزایش چشمگیر داشته و آمار و ارقام عجیبی در دفاع از کارنامه‌شان ارائه دهند و... ولی آیا می‌توانند ادعا کنند «فرهنگ» مردم را در نتیجه توسعه یک کار فرهنگی افزایش داده‌اند؟ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مساجد زیادی در کشور ساخته شد و فرهنگ دینی و اسلامی جای فرهنگ طاغوتی را گرفت ولی آیا مفاهیم والای دین نظیر کمک به همنوع، ظلم ستیزی، اخلاق مداری، انفاق و... در بین مردم جای خود را پیدا کرد؟ دانشگاه ما که باید «محل تحصیل و کسب علم» باشد چقدر توانسته کمکی به مقوله توسعه فرهنگی داشته باشد؟ آیا صرف بر افزایش آماری تعداد دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی و پذیرفته شدگان کنکور توانسته توسعه علمی و فرهنگی مد نظر را بدنبال داشته باشد؟ مسئولان ما آیا تاکنون فکر نکرده‌اند چرا با افزایش تعداد دانشگاه‌ها، رشد علمی ما به‌‌ همان نسبت کمتر شده؟ «قانون ترافیک» کشور ما از بلژیک آمد و اتومبیلهای ما از سایر کشور‌ها ولی آیا فرهنگ استفاده از اتومبیل و قوانین راهنمایی و رانندگی را نیز با خود به کشور آوردیم؟ «رتبه یک تصادفات جاده‌ای در جهان» و «کشته شدن ۲۶۰۶۶۶ ایرانی در تصادفات جاده‌ای ۱۰ سال اخیر» آمار شگفت انگیزی است که متاسفانه نشان می‌دهد حتی فرهنگ استفاده از اتومبیل و قوانین راهنمایی و رانندگی را نیز خوب نیاموخته‌ایم. هنوز هم باید برای ساده‌ترین قوانین این حوزه، مانند «بستن کمربند ایمنی» زور و اجبار بالای سرمان باشد.... این موارد و موارد بسیار دیگر فقط و فقط به این دلیل است که ما در این سال‌ها از توجه به مقوله «توسعه فرهنگی» غافل مانده‌ایم.
در توسعه فرهنگی سخن بر سر «باز اندیشی» و «باز سازی» فرهنگی است. بدون تردید، طرد فرهنگ خودی نتیجه‌ای جز از دست رفتن هویت اجتماعی و تزلزل قوام جامعه در پی نخواهد داشت. ولیکن در باز اندیشی فرهنگی با توجه به مقتضیات زمان، می‌توان به تقویت عناصر فرهنگی مساعد توسعه همت گماشت و به تصفیه فرهنگ از عناصر مانع توسعه همچون باورهای واهی و خرافات، پرداخت. عناصر توسعه گرا و تحول خواه موجود در فرهنگ هر جامعه به عنوان سرمایه‌های فرهنگی آنجامعه، پشتوانه‌ای موثر برای توسعه محسوب می‌شود؛ سرما یه‌هایی که تنها در روند توسعه یافتگی و موفقیت نسبی در آن، امکان باز تولید خود را پیدا می‌کنند. بنابراین نکته حائز اهمیت در ارائه الگویی برای توسعه فرهنگی، بومی بودن آن و حفظ هویت فرهنگی طی فرآیند توسعه می‌باشد. تقلید صرف از جوامع دیگر به طور قطع نتایج ناگواری به بار خواهد آورد.
در پایان لازم است تاکید کنم، توسعه فرهنگی منجر به خود باوری جامعه می‌شود، و توانایی‌های بالقوه و خلاق انسان را در زمینه فرهنگی شکوفا می‌کند. و این مسئله خود در شکل گیری و هویت فرهنگی جامعه نقش مهمی را ایفا می‌کند. در واقع ترکیب توسعه و فرهنگ در جامعه و در بخشی از اندیشه‌های علوم انسانی، به دنبال این است که با توجه به فرآیند مدرنیته و مدرنیزاسیون با یک رویکرد درونی و بومی و بهره‌مندی از پیامدهای موثر بیرونی توسعه، به شناخت عمیق باور‌ها و ارزش‌های ملی و محلی جامعه خود بپردازد. همچنین باید توجه داشت که توسعه فرهنگی همانطور که از سویی زمینه ساز و علت توسعه ابعاد دیگر جامعه است، در دیگر سو، معلول آن‌ها نیز می‌باشد. بدین معنی که پیشرفت همه جانبه جامعه خود به رشد و بالندگی فرهنگ، کمک شایانی می‌کند.

بستن http://www.modarair.com/news/فرهنگ-و-هنر/توسعه-فرهنگی.html
مطالب مرتبطمطالب مرتبط:
بازديد کل : 498388     
تمام حقوق مادی و معنوی محفوظ و متعلق به سايت بنياد مدارا و تدبير مردم ایران ( تأسیس: سال 1384 ) می باشد.
نام شما:
ایمیل مقصد: