نام شما:
ایمیل مقصد:

8 آبان سالروز درگذشت قیصر امین پور . یادش گرامی/ چرا مردم قفس را آفریدند؟ چرا پروانه را از شاخه چیدند؟ چرا پرواز ها را پر شکستند؟

8 آبان سالروز درگذشت قیصر امین پور . یادش گرامی/ چرا مردم قفس را آفریدند؟ چرا پروانه را از شاخه چیدند؟ چرا پرواز ها را پر شکستند؟


گروه: فرهنگ، تاریخ، ادبیات و هنر
تاریخ درج: 1394/8/9
نویسنده: مدیر سایت
تعداد بازدید: 1

امروز هشتم آبان سالروز درگذشت قيصر امين پور است. قيصر شاعر نامدار خوزستاني از دوستان صميمي و قديمي پدرم و استاد ايشان در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران بود. متولد گتوند و بزرگ شده دزفول. او از جمله شاعرانی بود که در شکل‌گیری و استمرار فعالیت‌های واحد شعر حوزه هنری تا سال ۱۳۶۶ تأثیر گذار بود. وی طی این دوران مسئولیت صفحه شعرِ هفته‌نامه سروش را بر عهده داشت و اولین مجموعه شعر خود را در سال ۱۳۶۳ منتشر کرد. اولین مجموعه او «در کوچه آفتاب» دفتری از رباعی و دوبیتی بود و به دنبال آن «تنفس صبح» تعدادی از غزلها و شعرهای سپید او را در بر می‌گرفت. امین پور هیچگاه اشعار فاقد وزن نسرود و در عین حال این نوع شعر را نیز هرگز رد نکرد. دکتر قیصر امین‌پور، تدریس در دانشگاه را در سال ۱۳۶۷ و در دانشگاه الزهرا آغاز کرد و سپس در سال ۱۳۶۹ در دانشگاه تهران مشغول تدریس شد. وی همچنین در سال ۱۳۶۸ موفق به کسب جایزه نیما یوشیج، موسوم به مرغ آمین بلورین شد. دکتر امین‌پور در سال ۱۳۸۲ به‌عنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزیده شد. او بر اثر بیماری کلیه و قلب دار فانی را وداع گفت و در شهرستان گتوند در كنار شهيدان گمنام بخاك سپرده شد.
استاد قيصر امين پور در آن ديدار خاطره انگيز شعري برايم خواند كه هنوز در ذهن و دلم مانده و گهگاه با خود زمزمه مي كنم:
حرف‌های ما هنوز ناتمام...
تا نگاه می‌کنی:
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی
پیش از آنکه با خبر شوی
لحظه عزیمت تو ناگزیر می‌شود
آی...
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر می‌شود

8 آبان سالروز درگذشت قیصر امین پور . یادش گرامی


چرا مردم قفس را آفریدند؟
چرا پروانه را از شاخه چیدند؟
چرا پرواز ها را پر شکستند؟
چرا آوازها را سر بریدند؟
پس از کشف قفس پرواز پژمرد
سرودن بر لب بلبل گره خورد
کلاف لاله سر در گم فرو ماند
شکفتن در گلوی گل گره خورد
چرا نیلوفر آواز بلبل
به پای میله های سرد پیچید؟
چرا آواز غمگین قناری
درون سینه اش از درد پیچید؟
چرا لبخند گل پرپر شد و ریخت؟
چه شد آن آرزوهای بهاری؟
چرا در پشت میله خط خطی شد
صدای صاف آواز قناری؟
چرا لای کتابی خشک کردند
برای یادگاری پیچکی را؟
به دفترهای خود سنجاقکی کردند
پرپروانه و سنجاقکی را؟
خدا پر داد تا پرواز باشد
گلویی داد تا آواز باشد
خدا می خواست باغ آسمانها
به روی ما همیشه باز باشد
خدا بال و پر و پرواز شان داد
ولی مردم درون خود خزیدند
خدا هفت آسمان باز را ساخت
ولی مردم قفس را آفریدند

بستن http://www.modarair.com/news/فرهنگ-و-هنر/قیصر-امین-پور.html
مطالب مرتبطمطالب مرتبط:
بازديد کل : 496065     
تمام حقوق مادی و معنوی محفوظ و متعلق به سايت بنياد مدارا و تدبير مردم ایران ( تأسیس: سال 1384 ) می باشد.
نام شما:
ایمیل مقصد: