یک پژوهشگر و مدرس دانشگاه اظهار کرد: دولت هنوز نتوانسته است شعارهای فرهنگی- هنری مطرح شده را اجرایی کند و توقعات رأیدهندگان حوزه فرهنگ و هنر خود را برآورده سازد.
سید علیرضا مسبوق فردوس در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)-منطقه خراسان، با اشاره به رویکردهای فرهنگی- هنری دولت تدبیر و امید اظهار کرد: نگاه و رویکرد مسئولان فرهنگی- هنری این دولت نسبت به دولت قبل، نگاه و رویکردی متفاوت است و فضای حاکم بازتر، مطلوبتر شده و دخالتها نسبتاً کاهش یافته است.
وی گفت: از برآیند صحبتها و ابراز نظر مسئولین فرهنگی- هنری به نظر میرسد که قرار است به کنشگران فرهنگی- هنری اعتماد بیشتری شود اما با اینهمه،علیرغم اینکه باید بپذیریم حوزه فرهنگ و هنر تنها متأثر از رویکردهای دولت نیست و نهادها و مجموعههای پیدا و پنهانی زیادی هستند که حوزه فرهنگ و هنر را مدیریت میکنند؛ اما احساس میشود دولت هنوز نتوانسته است شعارهای فرهنگی- هنری مطرح شده را اجرایی کند و توقعات رأیدهندگان حوزه فرهنگ و هنر خود را برآورده سازد.
پایه و اساس توسعه هر کشور ریشه در فرهنگ آن دارد
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه ارزیابی فرهنگ و هنر در دهه اخیر به عنوان دو عرصه بههمتنیده و گسترده، نیازمند کاری پژوهشی است گفت: اگر ضمن محترم شمردن نظر صاحب نظرانی که اقتصاد یا سیاست را در فرایند توسعه ارجح میدانند؛ به این باور برسیم که پایه و اساس هر توسعهای در فرهنگ آن منطقه یا کشور ریشه دارد و هر پدیدهای تا فراگیر نشود و بر لایههای فرهنگی اکثریت یک جامعه ننشیند، نمیتواند بُروز سیاسی پیدا کند و اقتصاد آن جامعه متأثر سازد.
وی خاطرنشان کرد: لازم است با پرهیز از نگاه تفننی و برخورد سلیقهای و سطحی، به نظام برنامهریزی و مدیریت فرهنگی- هنری کشور توجهی ویژه نماییم.
سیاستها در فرهنگ و هنر کارشناسانه و علمی نبوده است
مسبوق با اشاره به بیثبات بودن سیاستهای فرهنگی- هنری اعمال شده در دهه اخیر اظهار کرد: نظام حاکم بر فرهنگ و هنر کشور ما نه تنها در دهه اخیر بلکه از گذشته تا امروز چون برپایه یک طرح یا ساختار جامع و چندوجهی شکل نگرفته غالباً متزلزل و تکوجهی اداره شده است.
این مدرس دانشگاه افزود: این تکوجهی و متزلزل بودن معلول عوامل مختلفی است اما یکی از مهمترین عوامل این است که برنامهریزی و مدیریت فرهنگی- هنری کشور به جای آنکه بر اساس بستر فرهنگی و بدنه اجتماعی، سامان یابد در برنامهریزیها از قاعده به سمت رأس حرکت کنیم و با یک نگاه قیممآبانه، تکوجهی و تحکمی که در ما ریشههای تاریخی گستردهای دارد از بالا به پایین تصمیمسازی کردهایم.
وی ادامه داد: سعی نمودهایم آرزوهای فرهنگی و سلایق فردی و طیفیمان را که غالباً هم علمی و کارشناسانه نبوده است به بدنه فرهنگی- هنری کشورمان تزریق کنیم از همین رو رویکردهای نظری و سیاستهای اجرایی نهادها و سازمانهای فرهنگی هنری کشورمان غالباً سیاستزده و سلیقهای بوده است و آن هم متأثر از نگاه افرادی که بخش کوچکی از بدنه اجتماعی حوزه فرهنگ و هنر را نمایندگی میکنند.
این استاد دانشگاه با بینتیجه خواندن مباحثی که هر از گاه از سوی افراد، نهادها و رسانهها مبنی بر مشکلات فرهنگی- هنری و مقصر خواندن شخص، گروه یا سازمانی مطرح میگردد تصریح کرد: حوزه فرهنگ و هنر تکوجهی و مرزبندی شده نیست که بتوان بر اساس یک ذائقه فکری و اجرایی و بدون توجه به دامنه گسترده این حوزه و ریشههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن یک نسخه واحد پیچید.
وی تأکید کرد: مطمئنترین و کم هزینهترین راه برای ساماندهی فعالیتهای فرهنگی- هنری این است که با پرهیز از دولتی و حاکمیّتی شدن فرهنگ و هنر به فعالان این حوزه اعتماد کنیم و کار را به کنشگران فرهنگی- هنری و گروههای تخصصی- مردمی بسپاریم و اجازه دهیم صورت و سیرت این حوزه، متأثر از کنشهای درونی شکل گیرد و با تضارب آرا، پالایش شود.
مسبوق خاطرنشان کرد: دخالتها و محدودیتهای ایجاد شده به ویژه در دهه اخیر، فعالیتهای فرهنگی- هنری را منقبض نموده و اکثر آثار فرهنگی و هنری بر پایه برخوردی سطحی، شعارزده و منفعتطلبانه تولید شده است.
وی تأکید کرد: برای دمیدن روح تازه در کالبد آسیبدیده فرهنگ و هنر لازم است فضای تحکم نظر و برنامه به فضای تبادل آرا و اندیشه تبدیل شود و این فرصت به فعالان این عرصه داده شود که با تولید آثار فرهنگی و هنری، اندیشه و رویکرد یکدیگر را به نقد و چالش بکشند تا هم پالایش اندیشه و محصول تولید شده اتفاق بیفتد و هم شرایط ارتقاء و توسعه حوزه فرهنگ و هنر فراهم گردد.
این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه اغلب چالشهای فرهنگی- هنری نتیجه خودبرحقپنداری فکری مدیران و محتوماندیشی برنامهریزان فرهنگی- هنری است گفت: متأسفانه چون ذهنیت ما این است که اگر فرم و محتوای اثری با محدوده فکری ما همراستا و منطبق نباشد انحرافات فرهنگی و هنری به همراه میآورد به خود اجازه میدهیم بدون پشتوانههای پژوهشی و مبسوط با دخالتها و محدودیتهای غالباً متکی بر سلایق شخصی یا نگاه طیفی، فضای فرهنگ و هنر را متأثر سازیم.
وی ادامه داد: در دنیای متکثر و متخاصم امروز اگر بخواهیم داشتههای خودمان را با کمترین هزینه و آسیب و بیشترین تأثیر مطرح کنیم راهی جز گفتگو و محترم شمردن فکر و فعالیت دیگران نداریم و چه بهتر که این اتفاق یعنی نقد و به چالش کشیدن آرا و آداب، از طریق تولید آثار فرهنگی و هنری صورت پذیرد.
مسبوق اضافه نمود: اما قبل از نمایش داشتههای خودمان در عرصه جهانی از طریق فرهنگ و هنر، باید تلاش کنیم این گفتوگو و احترام در میان خودمان مشق و ملکه شود و بپذیریم برای رسیدن به یک وحدت فراگیر باید تنوع فکری و تکثر فرهنگی موجود را به رسمیت بشناسیم و محترم داریم.
فرهنگ و هنر هیچ گاه به خودش آسیب نمی رساند
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه فرهنگ و هنر اغلب دستاویز سیاست و اقتصاد بوده است تأکید کرد: فرهنگ یا نمودهای فرهنگی در کوتاهمدت به فرهنگ لطمه نمیزند؛ متأثر میسازد اما آسیب نمیرساند.
وی ادامه داد: نمودهای فرهنگی و هنری اجزایی کوچک هستند که تا رنگ و لعاب بروندادهای فرمی و محتوایی آنها بر بخش غالب بدنه اجتماع نشیند و فراگیر نشود نمیتواند دگرگونی ایجاد یا لطمه وارد کند.
این مدرس دانشگاه گفت: بدنه اجتماع یا شاکله فرهنگ را هم من و شما و آحاد مردم به عنوان کنشگران عام فرهنگی میسازیم نه هنرمندان و طراحان و نویسندگان و ناشران و سینماگران و... به عنوان کنشگران خاص فرهنگی.
وی خاطرنشان کرد: از حدود نیم قرن جولان فرهنگی حکومت پهلوی، مردم ما بستر یک انقلاب فرهنگی را شکل دادند اما آن زمان هم سیاستها و مدیریت فرهنگی- هنری کشور برآمده از بدنه اجتماع نبود و امروز هم در جهتی دیگر به بستر اجتماعی فرهنگ و هنر کمتوجهی میشود.
مسبوق اضافه نمود: هرجا انحراف و آسیبی در حوزه فرهنگ و هنر مشاهده میشود باید پسزمینههای سیاسی و اقتصادی آن مورد واکاوی قرار گیرد. فرهنگ و هنر از آزادی، آسیب نمیبیند بلکه توسعه مییابد؛ فرهنگ و هنر بیش از هر چیز از منفعتهای سیاسی و اقتصادی، از محتوماندیشیهای طیفی و سلیقهای لطمه میبیند.
سیاستهای اعمال شده در فرهنگ و هنر آن را آسیبپذیرتر کرده است
وی ضمن لزوم گرامی داشت تنوع آرا و تکثر آداب از سوی نهادها، مدیران و برنامهریزان فرهنگی- هنری و مومن بودن آنها به قدرت خدادادی آزادی اندیشه و بیان در تحولات فرهنگی- هنری و تأثیر شگرف آن در جذب افکار عمومی جهان و صدور اندیشههای متعالی، تأکید کرد: سیاستها و رویکردهای اعمالشده در حوزه فرهنگ و هنر نه تنها ره به جایی نبرده و نمیبرد بلکه ما را در برابر تقابل و تهاجم دیگران آسیبپذیر و کمبنیه میکند.
این مدرس دانشگاه با اشاره به دامنه کوتاه و تیراژ کم تولیدات فرهنگی- هنری کشور عنوان کرد: اغلب میبینیم انحرافات مالی و اقتصادی و سوءاستفادههای سیاسی اینقدر حساسیت ما را تحریک نمیکند که در برابر برخی از تولیدات فرهنگی و هنری موضعگیریهای تند صورت میپذیرد؛ تولیداتی که به عنوان یک جزء، اصلاً توانایی و شرایط نشست بر بستر فرهنگی- اجتماعی معتقد کشور را ندارند.
وی در ادامه گفت: بهتر و شایستهتر آن است که در برابر برخی از نمودهای نامطلوب فرهنگ اجتماعیمان که متأثر از منفعتها و رویکردهای غلط سیاسی و اقتصادی است موضعگیری شفاف نماییم و نگران گسترش روزافزون برخی از بداخلاقیها و ناهنجاریهای ویرانکننده فرهنگی باشیم.
مسبوق با برشمردن ناهنجاریها و سیئاتی همچون ریاکاری و نفاق، چاپلوسی، فریبکاری، منفعتطلبی و دروغگویی، بیاعتمادی و بیهویّتی ادامه داد: حتماً پیمایش یا پژوهشهایی در این موارد صورت گرفته است که من از نتایج آماری آن بیاطلاعم؛ اما با یک مشاهده میدانی ساده هم میتوان بروز و ظهور این سرطانهای فرهنگی- اجتماعی را به وضوح دید.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: امروز آمار جرم و جنایتهایی که ریشه فرهنگی- اجتماعی دارد در کشور ما نگرانکننده است و بیاعتمادی و منفعتطلبی هر روز گستردهتر میشود و هویت فرهنگی- اجتماعی ما مخدوش شده است.
وی گفت: گناهان بزرگی چون نفاق و دروغگویی، استراتژی موقعیت شغلی و اجتماعیمان شده است و قبح سواستفادههای مالی، تجملگرایی و فخرفروشیهای اجتماعی بهویژه در سالهای اخیر از بین رفته است.
مسبوق تصریح کرد: شاید بتوان مشکلات سیاسی و اقتصادی را ظرف یکیدو سال یا یکی دو دهه مرتفع نمود ولی برخی از ضعفهای فرهنگی و ناهنجاریهای اجتماعی گریبان یک یا چند نسل را میگیرد.
وی در پایان با طرح این سوال که چه نقصی در سیاستگذاریها و رویکردهای ما بوده است که منِ نوعی پرورشیافته در فضای فرهنگی- اجتماعی دهههای اخیر نسبت به پدر و پدربزرگم، دروغگوتر و منفعتطلبتر و ریاکارتر شدهام؟ تاکید کرد: امروز برای درمان بیماریهای فرهنگی، هنری و اجتماعیمان چارهای نداریم جز اینکه حوزه فرهنگ و هنر را از منفعتهای اقتصادی و سیاسی پاکسازی کنیم و گردهم آییم و با گفتوگو و محترم شمردن تمام جریانهای فکری و فرهنگی به یک وحدت فراگیر برسیم.