نام شما:
ایمیل مقصد:

دکتر محمدرضا عارف : کسي نمي تواند رابطه بين من و آقاي خاتمي را برهم بزند

دکتر محمدرضا عارف : کسي نمي تواند رابطه بين من و آقاي خاتمي را برهم بزند


گروه: اخبار ووقایع استان خراسان رضوی
تاریخ درج: 1391/10/21
نویسنده: مدیر سایت
تعداد بازدید: 0

دکتر محمدرضا عارف اگر چه مي گويد که دوست ندارد او را فقط با وجهه سياسي اش بشناسند اما بدون شک نمي توان حالا که نامش در فهرست نامزدهاي احتمالي انتخابات رياست جمهوري يازدهم قرار دارد، شخصيت سياسي اش را ناديده گرفت. محمدرضا عارف اکنون که ۴ ماه به ثبت نام در انتخابات زمان مانده مي گويد اگر نامزد انتخابات شود براي «برد» مي آيد.وي در گفت وگو با هفته نامه مثلث به بيان صريح برخي مواضع خود در انتخابات پرداخته است که بخشي ازاين مصاحبه راپس از حذف سوالات مي خوانيد.

عارف:کسي نمي تواندرابطه بين من و آقاي خاتمي را برهم بزند
خراسان شمالي - مورخ پنج‌شنبه 1391/10/21 شماره انتشار 18314
دکتر محمدرضا عارف اگر چه مي گويد که دوست ندارد او را فقط با وجهه سياسي اش بشناسند اما بدون شک نمي توان حالا که نامش در فهرست نامزدهاي احتمالي انتخابات رياست جمهوري يازدهم قرار دارد، شخصيت سياسي اش را ناديده گرفت. محمدرضا عارف اکنون که ۴ ماه به ثبت نام در انتخابات زمان مانده مي گويد اگر نامزد انتخابات شود براي «برد» مي آيد.وي در گفت وگو با هفته نامه مثلث به بيان صريح برخي مواضع خود در انتخابات پرداخته است که بخشي ازاين مصاحبه راپس از حذف سوالات مي خوانيد.
هنوز فضاي سياسي کشور به خصوص دانشگاه ها انتخاباتي نشده است. دانشگاه ها را با دوره هاي قبل مقايسه کنيد. الان بايد در دانشگاه يک شور بالاي انتخاباتي باشد، از دعواها و چالش هاي دانشجويي، حضور افراد و خبرگان، تحليل درباره اوضاع کشور، تحليل فضاي انتخابات و مسائل ديگر خبري نيست. بنابراين هنوز برداشتي روشن از انتخاباتي شدن فضاي کشور احساس نمي شود. من نگران هستم که فضا به سمت مشارکت حداکثري نرود و اين براي کشور نامطلوب است. در اين مرحله حضور نامزدهاي مختلف مفيد است. بالاخره هر کسي عقبه اي دارد. در زمينه اي کار مي کند و ممکن است کمکي به فضاي انتخاباتي کند بنابراين از تکثر نامزدها در دو جناح اصلي نگران نيستم و فکر مي کنم کار خوبي است اما بايد در نهايت به سمت معقولي برود با تعداد محدودي نامزد. مردم براي تصميم گيري نهايي بايد کمک شوند، به عبارت ديگر با سازوکارهايي که فعالان سياسي و گروه ها و احزاب انتخاب مي کنند بايد به سمت يک تعداد محدود نامزد رفت.
من هميشه سعي کرده ام در موضع اعتدال در جريانات سياسي قرار بگيرم. به نظرم همواره به اعتدالي در موضع گيري ها و برخوردها نياز داريم، به همين دليل زماني که يک جريان سياسي حاکم بود، مرا متهم به جريان رقيب مي کردند، ولي هيچ گاه جواب نمي دادم. در کل تفکر اصلاح طلبي را قبول دارم که آقاي خاتمي آن را نمايندگي مي کرد و به دوم خرداد ۷۶ منجر شد. اصلاح طلبي در داخل نظام و براي پاسداري از ارزش ها و آرمان ها و اجراي کامل قانون اساسي است. البته اصلاح طلبان مثل همه جريانات سياسي ممکن است مشکلاتي در تندروي داشته باشند. اگر تندروي را در هر دو جناح کنار بگذاريم،دو جريان را اصيل و ريشه دار در انقلاب مي دانم که در پيروزي و تثبيت انقلاب سهيم بودند. بارها هم مطرح کرده ام؛ اشتباه است که يکي از اين دو جريان فکر کند مي تواند جريان ديگري را حذف کند. اين موضوع امکان ندارد، بنابراين بهتر است به جاي تفکر حذف و نگاه کوتاه مدت، بياييم واقعاً در يک فضاي سالم رقابت کنيم و بعد از رقابت و پيروزي، رفاقت کنيم. يعني در زمان انتخابات هيچ اشکال ندارد به صورت جدي با هم رقيب باشيم، اما بعد از انتخابات تا دور بعد رفيق باشيم و با هم همکاري کنيم. هميشه اين نگاه را داشته ام. مشکل برخوردهاي حذفي که وجود دارد را بايد خود اين جريان هاي سياسي حل کنند. متاسفانه بعد از پيروزي يک جريان، تازه تسويه حساب ها شروع مي شود. اين موضوع حکايت از آن مي کند که ما به بلوغ سياسي نرسيده ايم و اخلاق انتخاباتي را رعايت نمي کنيم، حال آن که فراتر از آن، ما در چارچوب يک نظام اسلامي مشغول کار هستيم. بنابراين بايد اخلاق اسلامي را رعايت کنيم و ويژگي هاي يک مسلمان متعهد را داشته باشيم. بايد بعد از انتخابات مسائل تمام شود و همه وارد مرحله رفاقت وهمکاري شوند. متاسفانه فضاي دانشگاه هم همين طور است. دانشجو احساس مي کند در انتخابات سال ۸۸ تلاش کرده، وقت گذاشته و حتي نمره درسش به دليل نداشتن فرصت براي مطالعه بد شده، اما بعد هزينه داده و بعضا با برخوردهاي انضباطي رو به رو شده است. برخي از آن ها مي گويند ديگر نمي آييم. براي چه هزينه بدهيم، اين رويگرداني به علت آن است که وقتي به يک نامزد غيرپيروز راي داده، بعد از انتخابات با او تسويه حساب شده، اين بد است و بايد اصلاح شود. گاهي در گزينش ها سوال مي شود که در انتخابات ۸۸ به چه کسي راي داده ايد؟
اولويت کشور در حال حاضر برطرف کردن مشکلات اقتصادي است. در کنار اصلاح اقتصادي منزلت اجتماعي بسيار مهم است، وفاداري به آرمان هاي انقلاب و قانون اساسي جزو منش انتخاباتي بايد باشد. ما کسي را اصلاح طلب مي دانيم که نظام را قبول دارد و به آرمان هاي انقلاب وفادار است.
طبيعي است در هر جريان سياسي اختلاف نظرها و تندروي هايي وجود دارد، نمي شود اگر يکي تندروي کرد يا از خط قرمز عبور کرد بقيه را هم به خاطر او محکوم کنيم. گرفتاري ما اين است که جريان حاکم به خصوص چون همه تريبون ها در اختيارش بوده هر تهمت و هر حرفي خواسته عليه جريان اصلاح طلب زده است. ما اصلاح طلبي راخط امام و پايبندي به قانون اساسي و ارزش ها مي دانيم، بر همين اساس اگر کسي بگويد من اصلاح طلب هستم ولي دنبال براندازي باشد را اصلاح طلب نمي دانيم.
من نمي خواهم وارد انشعاب وچنددستگي شوم. اگر اين شود گرفتاري پيش مي آيد، ضمن آن که همين اتهام ها را مي توان به اصول گراها هم زد.
من هيچ وقت برچسب نمي زنم، آن ها در مقطعي موضعي گرفتند. امام(ره) هم برخورد کردند و تمام شد. به عبارت ديگر اين که يک خطايي انجام شد بياييم انشعابي را پي گيري يا همه جريان را محکوم کنيم کار درستي نيست.
تعريف خودم از اصلاح طلبان را گفتم، آن ها پيرو تفکر خط امام(ره) هستند، آقاي خاتمي اين تفکر را نمايندگي کرد و طي هشت سال هم دستاورد ارزشمندي براي کشور داشت. هر کس اين تفکر را در چارچوب ارزش ها و قانون اساسي قبول دارد اصلاح طلب است.
يکي از شعارهاي ما آزادي بيان است. اگر آزادي بيان براي افراد نخبه و کساني که در حاکميت نقش داشتند، قائل نباشيم که ديگر واي به حال مان است. مردم در پي آزادي هستند پس بايد به حقوق شان احترام بگذاريم. وقتي شعار دموکراسي و آزادي مي دهيم نمي توان نظر يک اصلاح طلبي را که مخالف مان است تحمل نکنيم. خير، من هيچ وقت پاسخ نخواهم داد. آقاي موسوي خوئيني ها جايگاه ويژه اي در اصلاح طلبان دارد. از چهره هاي شاخص قبل و بعد از انقلاب است. وقتي ايشان در مسجد نياوران قبل از انقلاب نماز مي خواند به ايشان ارادت داشتم و گاهي در نماز جماعت ايشان شرکت مي کردم، البته هيچ گاه با هم همکاري نزديک نداشتيم، ولي بنا نيست که به محض اين که يک عزيزي، بزرگي يا فردي نظري خلاف من بدهد با او برخورد کنيم و عکس العمل نشان دهيم. گرفتاري کشور را ناشي از اين روش مي دانم که به محض اين که کسي حرفي زد به او حمله شود.
نقل قولي از من درباره آقاي خاتمي عنوان کردند که به هيچ عنوان صحت نداشت. رابطه من و آقاي خاتمي هميشه بالاتر از رابطه ميان دو همشهري است. من از قبل انقلاب ارادت خاصي نسبت به آيت ا... خاتمي (پدر آقاي خاتمي) داشتم، چون ايشان را جزو روحانيون روشنفکر مي دانستم. البته بيش از دو بار قبل از انقلاب به ديدار ايشان موفق نشدم. در کل آيت ا... خاتمي را دوست داشتم و بعد به پسر ايشان (محمدآقا) ارادت پيدا کردم.
زماني که آقاي خاتمي وزير ارشاد بود، من هم معاون وزير علوم بودم و طبعاً همديگر را مي ديديم. از آن زمان کوچکترين مسئله اي بين ما تاکنون نبوده است. جلساتي با هم داريم و مرتب همديگر را مي بينيم. زماني که آن صحبت در رسانه ها آمد، مشغله هاي من طوري بود که سه، چهار هفته اي اصلاً همديگر را نديده بوديم. آن زمان اين نقل قول ها شايع شد. کسي نمي تواند رابطه بين من و ايشان را به هم بزند. ممکن است من و آقاي خاتمي در برخي مسائل اختلاف نظر داشته باشيم که اين طبيعي است. من براي اختلاف نظر ارزش قائلم، چون حرکت ايجاد مي کند ولي اختلاف نظر هيچ ربطي به رفاقت و صميميت ندارد. بنابراين گاهي حرف هايي زده مي شود و نقل مي کنند که هم ايشان به آن نقل قول ها مي خندد و هم من و هيچ کدام از ما بنا نداريم حتي الامکان به اين قبيل صحبت هاي دروغ و دور از اخلاق اسلامي جواب دهيم. مردم هم بداخلاقي ها و اخبار و شايعات کذب را باور نمي کنند.
فعلاً اردوگاه رقيب اردوگاه به هم ريخته اي است. نامزدهاي مختلف در بخش هاي مختلف حاضر هستند و اين طبيعي است. براي اصلاح طلبان هم اين وضعيت در سال ۸۴ پيش آمد. به عبارت ديگر جرياني که در حاکميت است تعداد نامزدهاي بيشتري دارد. الان چون اصلاح طلبان در حاکميت نيستند به نظرم فرصت خوبي است تا روي يک ساز و کار روشن به اجماع برسند، اگر آن ها با يک نامزد بيايند، شانس موفقيت را خواهند داشت. در هشت سال گذشته مديريت کشور به صورت يک پارچه در اختيار اصولگرايان بود. البته اصولگرايان هم اکنون مي خواهند حساب خود را از دولت جدا کنند و اين امکان ندارد که بگويند دولت اصولگرا نبوده است.
اصلاح طلبان سال ۷۷ با نفت هشت دلار کشور را اداره کردند. هزينه اي که ما براي تک نرخي کردن ارز داديم هزينه خيلي بالايي بود، سال ۸۰ که من در سازمان مديريت بودم بحث تک نرخي کردن ارز را با مرحوم آقاي دکتر نوربخش (خدا رحمتش کند) مطرح کرديم. او گفت: براي آن که تک نرخي کردن پايدار بماند دولت بايد حدود شش ميليارد دلار براي ما تفاوت ال سي هاي بخش هاي دولتي و خصوصي هزينه کند و ما آن را دو سال در بودجه لحاظ کرديم و پرداختيم و ارز تک نرخي شد، از آن تاريخ به بعد مردم براي چند سال به جاي آن که از بانک ارز بخرند از صرافي مي خريدند. حتي ارز در صرافي ها گاهي يکي، دو تومان ارزان تر بود.
اين دستاورد اصلاح طلبان بود، اصلاحات ساختاري در حوزه اقتصادي و ديگر بخش ها، حساب ذخيره ارزي که بعداً به صندوق توسعه ملي تبديل شد نيز دستاورد بزرگي بود، چون درآمد نفت درآمد دولت نيست، درآمد ملي و متعلق به نسل هاي آينده هم است. ما حق داريم بخشي از آن را تبديل به سرمايه هاي ديگر کنيم. بر همين اساس در برنامه سوم ديده شد که وابستگي بودجه جاري کشور به نفت سال به سال کمتر شود تا اين حساب ذخيره وضعيتش بهتر شود و بخش خصوصي بيشتر بتواند از اين حساب استفاده کند.
شرکت در انتخابات هم وظيفه و هم حق است. بنابراين بايد وظيفه مان را انجام دهيم. ضمن آن که حق ما هم هست که اين کار را بکنيم. اصلاحات يکي از جريان هاي اصيل انقلاب است. شايد اصلاح طلبان در مقطعي بر اساس تشخيص خود براي انتخابات نامزد معرفي نکنند، اما حضور در صحنه انتخابات را يک ضرورت مي دانم؛ البته بايد شرايط براي مشارکت همه گروه ها از جمله اصلاح طلبان فراهم شود، بخشي از اين نگراني را بايد جناح حاکم برطرف کند.
من معتقدم نظام ما، نظام شرط پذيري نيست و بايد طبق قانون جلو برويم. بر همين اساس شرط نمي گذارم؛ به هر حال اين ذهنيت و فضا بايد اصلاح شود چون اتهام زدن ها هيچ نتيجه و فايده اي در دراز مدت ندارد. نمي خواهيم چهار سال حکومت کنيم بعد برويم کنار، معتقديم اين حکومت بايد به حکومت حضرت مهدي(عج) وصل شود. پس بايد به جاي ايجاد کدورت و تسويه حساب با نگاه مثبت کار کرد، يعني يک مقدار نگاه مان به آينده و حل مسائل باشد. شرط نمي گذاريم، اما اميدواريم حل مسائل شامل کاهش کدورت ها و حتي الامکان آزادي زندانيان سياسي باشد. برخي از اين زندانيان را من مي شناسم و افراد متدين و وفادار به آرمان ها و انقلاب هستند که ممکن است خطايي انجام داده باشند، ولي بايد با نگاه به آينده و براي رسيدن به يک همدلي و همراهي همه نيروهاي وفادار به نظام و دلسوز براي پيشرفت و توسعه کشور و براي رسيدن به يک فضاي شاداب در انتخابات، مسائل جاري به صورتي مطلوب حل و فصل شود. اميدوارم انتخابات آينده پرشور برگزار شود.
اولاً که من نماينده ايشان«آقاي خاتمي» نيستم تا از سوي ايشان صحبت کنم. انتقاد ايشان به جناح حاکم بود. وقتي روز بعد از انتخابات به معترضان و مردم خس و خاشاک لقب داده مي شود، چه کار بايد کرد و چه بايد گفت؟ من به دلايلي نخواستم به ميدان بيايم ولي آدم عذاب مي کشد از اين که جريان پيروز به جاي آنکه تقدير کند از مردم و از رقباي شکست خورده دلجويي کند، به آن ها اين طور مي گويد. حالا آقاي خاتمي و امثال ايشان چه موضعي بايد مي گرفتند؟
همان طور که گفتم جريان سنتي اصولگرا فعال است، ائتلاف سه نفره بينابين عمل مي کند و طيف دولت و حاميان آن، جبهه پايداري- که بخشي از آن خود را همسوي دولت مي داند. اميدوارم نظري که در مورد اصلاح طلبان براي اجماع دارم براي اصولگرايان هم رخ دهد، اگر دو جناح اصلي هر کدام يک نفر را معرفي کنند مردم در مقام انتخاب بر اساس برنامه اقدام خواهند کرد و انتخابات پرشور مي شود. با اين حال برخي اصولگرايان تحليل شان اين است که طرفداران دولت ترجيح مي دهند تا تکثر نامزدها در انتخابات رياست جمهوري رخ دهد، چون در اين شرايط رقابت به دور دوم کشيده مي شود و چون امکانات رسانه، مالي و تشکيلاتي در اختيار دولت است، در اين صورت شانس پيروزي نامزد طرفدار دولت بيشتر مي شود.
براي نامزدي در انتخابات رياست جمهوري، وضعيت خودم را خاکستري مي دانم و نمي خواهم فعلاً به آن ها(مقامات ارشد نظام )زحمت بدهم. طبيعي است بعد از رسيدن به يک جمع بندي روشن تر، اين کار( مشورت با مقامات ارشد نظام) را خواهم کرد.* قبلاً مطالب را خدمت شما عرض کردم و عين حقيقت بود. در تمام عمرم يک کلمه دروغ نگفته ام و ياد نگرفته ام وارد بازي باخت شوم. من همه بازي هايي که در آن شرکت کردم بازي برد-برد بوده، يعني اگر آقاي خاتمي و ديگران بگويند بيا اما تحليلم اين باشد که اگر بيايم به هر دليلي رأي نمي آورم، نمي آيم. ضمن آن که آقاي خاتمي در اين زمينه با من تاکنون صحبت نکرده و مرا از آمدن منع نکرده است، چون اصولاً ايشان آدم منفي باف و منفي گويي نيست.
تا به حال با هيچ مقامي در اين باره صحبت نکرده ام، البته با دوستان در شوراي عالي انقلاب فرهنگي يا در مجمع تشخيص گعده مي کنيم، ولي هنوز با هيچ مقام رسمي در هيچ سطحي از حاکميت درباره انتخابات صحبتي نکرده ام و اين را با صراحت مي گويم.

دولت به تنهايي نمي تواند کارها را انجام دهد. بايد همه قوا و همه نهادها پشت برنامه دولت قرار گيرند و در رأس اين نهادها مقام معظم رهبري هستند. بنابراين همراهي و تفاهم يک امر بديهي و يک اصل است

بستن http://www.modarair.com/news/مرکز/دکتر-محمدرضا-عارف.html
مطالب مرتبطمطالب مرتبط:
بازديد کل : 498352     
تمام حقوق مادی و معنوی محفوظ و متعلق به سايت بنياد مدارا و تدبير مردم ایران ( تأسیس: سال 1384 ) می باشد.
نام شما:
ایمیل مقصد: