نام شما:
ایمیل مقصد:

در هشتاد و پنجمین نشست ماهانه بنیاد باران، «جایگاه زنان در ایران پس از انقلاب اسلامی» بررسی شد.

در هشتاد و پنجمین نشست ماهانه بنیاد باران، «جایگاه زنان در ایران پس از انقلاب اسلامی» بررسی شد.


گروه: اخبار ووقایع استان خراسان رضوی
تاریخ درج: 1393/12/23
نویسنده: مدیر سایت
تعداد بازدید: 0

 

در هشتاد و پنجمین نشست ماهانه بنیاد باران، «جایگاه زنان در ایران پس از انقلاب اسلامی» بررسی شد.
به گزارش باران، در این نشست که با حضور حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی و اعضا برگزار شد، دکتر الهه کولایی نشستی را مدیریت کرد که دکتر مقصود  فراستخواه، دکتر مرضیه موسوی و  دکتر زهرا شجاعی  به  بحث درباره مسئله " جایگاه زنان در ایران پس از انقلاب اسلامی " پرداختند. کولایی در ابتدا عنوان کرد: انقلاب اسلامی  که انقلابی به نام خدا، دین و استفاده از ظرفیت های توسعه در کشورها بود تجربه جدیدی را به جامعه بشری عرضه کرد و یکی از ابعاد آن تجربه، حضور اجتماعی زنان بود.
وی افزود: این تحول در نقطه ای از جهان رخ داد که همواره آزادی های گوناگون زنان مورد سوال قرار می گرفت و به نام دین محدودیت های گوناگونی به زنان اعمال می شد یک رهبر انقلابی و مذهبی صاحب فتوا نه تنها مجوز حضور اجتماعی زنان، بلکه الزام حضور آنان را مطرح کرد. بنابراین با یک تحول در روند جامعه ایران مواجه شدیم که در سایر کشورهای منطقه ادامه پیدا کرد و  الگویی جدید ار منظر حقوق اجتماعی و مدنی زنان که در پیمان ها و اسناد بین المللی در مورد زنان به تصویب رسیده است شکل گرفت. این تلاش ها به نام دین انجام گرفت و توجه داریم که این تحول ایران را از کشورهای پیرامونی جدا نمی کند، بلکه بسیاری از تحولات ایران در کشورهای منطقه کمابیش ادامه یافت و دولتها برنامه های گوناگونی برای به میدان آوردن زنان در عرصه اجتماع آغاز کردند.
دکتر کولایی یادآور شد: در کشورهای منظقه خاورمیانه در طول چند دهه گذشته سرمایه گذاری های عظیمی در حوزه آموزش صورت گرفته که در کشور ما این مساله قابل توجه است و در عین حال فراز و فرودهایی داشته است.
وی با بیان اینکه ما با سایر جوامع هم پیوندها و مشترکاتی داریم و هم ویژگی هایی داریم که مختص ایران است، ادامه داد: الزامات انقلاب و جنگ ما را مانند بسیاری از کشورهای جهان مانند آمریکای پس از جنگ و اروپای بعد از جنگ می سازد و فرصتی برای تغییر نگرش به زنان و تن دادن جامعه به استفاده از ظرفیت های زنان ایجاد می کند که پیامدهای خاص خودش را دارد.
در ادامه این نشست دکتر مقصود فراستخواه استاد دانشگاه شهید بهشتی که در خصوص تحول در «یادگیری و آموزش زنان پس از پیروزی انقلاب» سخن می گفت، با بیان اینکه با پیروزی انقلاب وضع انسان ایرانی عوض شد، گفت:  مهم تر از دین، خود انسان و وضعیت و موقعیت او در هستی است. پیش از آن ما دین داشتیم اما وضع انسان ایرانی -دینی و غیر دینی- تحول و بهبود پیدا کرد و در اینجا بود که ظرفیت «آغاز» جامعه ایرانی خود را نشان داد.

وی افزود: جهان اجتماعی بهترین جهانی نیست که ساخته می شود و ساخته شده است؛ بلکه جهان «بر ساخت» اجتماعی است و

مساله این است که این جهان به بهترین شکل ساخته نشده است. جهان اجتماعی برای بهود نیازمند تحلیل انتقادی است؛ ما نیاز به روشنگری و نقد داریم. نقد میارک است و اگر نقد نباشد به فساد و تباهی و فرورفتگی و زوال پیش می رویم.

فراستخواه با تأکید بر اینکه جهان انسانی تک جنسیتی ساخته شده است و بیشتر مرد وار است، گفت: در اینجا یک دیدگاه انتقادی شکل می گیرد که این جهان، انسانی نیست و یک سره مذکر است. سیمون دوبووار می گوید «زنان زن زاده نمی شوند؛ زن می شوند»؛ یعنی این جامعه است که جنس دیگری به نام زن با حقوق و فرصت و بخت های اجتماعی محدودتر ایجاد می کند. لذا حوزه عمومی در اختیار مرد قرار می گیرد و حوزه خصوصی آلوده به روابط قدرت یک جنس می شود و زن جنس دوم، ضعیفه و پرده نشین می شود و نمی تواند قابلیت های انسانی خود که تجلی آفرینش است را نشان دهد.
وی یادآور شد: در معماری دوران قاجار، اندرون و بیرون وجود دارد که این معماری برساخته اندیشه ها و رویکردهای آن دوره است. بعدها این مدل از ظاهر معماری ایران به حاشیه می رود اما بقایای آن فکر کم و بیش در جامه ایران باقی می ماند. به عنوان مثال در برنامه ریزی های آموزشی و نحوه تدریس  بصورت پنهانی تک جنسیتی دیده می شود و قدرت مردها به طرز مرموزی به وجود می آید و سوژه (فاعل شناسایی) مرد و ابژه(موضوع شناسایی) زن شکل می گیرد. یعنی حوزه معرفت عمیقا مردانه شکل می گیرد که منحصر به ایران نیست و در جهان هم این دیدگاه دیده می شود که یک نگاه مردانه به جهان است.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: برای توصیف مسائل اجتماعی، در کنار مفاهیمی چون طبقه، جنسیت را هم باید لحاظ کنیم که بدون آن نمی توانیم مفاهیم انسانی را به خوبی توضیح دهیم. اینجا یک راهبرد اجتماعی بوجود می آید و آن، انقلاب آرام و مسالمت آمیز یادگیری است. در یکی دو دهه اخیر انقلاب آرام زنان رخ داد که یکی از ابعاد آن، انقلاب یادگیری به عنوان رمز رهایی زنان بود. در زیر پوست جامعه ایران پویش هایی از طریق آن رهایی ها به وجود آمد که در نتیجه امکان بروز خود فهمی زن و ایجاد پویش های اجتماعی برای عادلانه تر و انسانی تر شدن جامعه فراهم شد.
وی با بیان اینکه هنوز فضای اموزشی ما مشکل دارد و عادلانه نیست، افزود: مثلا در دوره های ابتدایی و راهنمایی بی عدالتی جنسیتی در شاخص نرخ ناخالص ثبت نام مشاهده می شود و هنوز دختران در آموزش و پرورش ما به رغم تمام پوشش ها و پیشرفت ها و به دلیل تحجرها و تصلب ها دچار نابرابری هستند. لذا باید توجه مان را به اصلاحات نهادی جلب کنیم، زیرا دنیا به این نتیجه رسیده است که باید اصلاحات نهادی راه حل توسعه است.

فراستخواه در ادمه آمار مربوط به وضعیت یادگیری زنان در ایران گفت: در نرخ کودکان خارج از مدرسه در هر سه مقطع نرخ دختران بیشتر است و در تمامی سالهای مورد بررسی ما به جز سال 1386 پسران امید به زندگی مدرسه ای بالاتری از دختران داشته اند. نرخ باسوادی زنان نیز در تمام سالها پایین تر ز مردان بوده است. البته نرخ رشد خوب است اما قدر مطلق خوب نیست و پیشرفت فعلی کفایت نمی کند.

وی در پایان گفت: در دانشگاهها گرچه تعداد دختران و پسران مساوی است اما در تحصیات تکمیلی تعداد آقایان بیشتر است که در مقطع دکترا این شکاف بیشتر است.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: انقلاب آرام زنان در ورود به دانشگاه هوشمندی زنان در زیست جهان جامعه ایران، نشان می دهد که چگونه برای بهبود پایگاه اجتماعی خودشان تلاش می کنند.
در ادامه این جلسه دکتر مرضیه موسوی استاد دانشگاه طی سخنانی با بیان اینکه درباره چگونگی مشارکت زنان در سازمان های مردم نهاد اطلاعات زیادی نداریم خاطرنشان کرد: پس از اجلاس پکن و بعد از سال 76 یک ضرورت بیرونی فعالان حوزه زن را واداشت تا وضعیت زنان را رصد کند اما از همان سال ها تحقیقات و اطلاعات اندکی در رابطه با مشارکت مدنی زنان انجام گرفت.
وی در ادامه افزود: اکنون اطلاعات کافی در اختیار ما نیست تا بتوانیم براساس آن شرایط زنان را بعد از انقلاب تحلیل کنیم. بحث های جنسیتی بحث های غریبی برای ما نیست. چه در ایران و چه در سطح جهان گزارش هایی در رابطه با نابرابری جنسیتی،‌ شکاف جنسیتی ،‌ تبعیض جنیستی و توسعه جنسیتی داریم اما در همه این گزارش ها متوجه می شویم که اطلاعات مربوط به مشارکت مدنی زنان بسیار اندک است.
موسوی همچنین با اشاره به اینکه علی رغم بهبود وضعیت زنان در شاخصه های توسعه جنسیتی در ایران، زنان در شاخص‌های توانمندی جنسیتی در رده‌های بسیار پایین قرار دارند گفت: ما اکنون در این زمینه به رده های آخر جداول گزارش های بین المللی درباره فعالیت‌های مدنی زنان رسیده‌ایم. در حالی که مشارکت مدنی زنان و حضور آن‌ها در عرصه‌های عمومی و سازمان های مردم نهاد یکی از مولفه های مهم سرمایه اجتماعی است و سرمایه اجتماعی هم نوعی دارایی برای زنان به شمار می‌رود بنابراین بسیار مهم است که زنان در جامعه فرصت دسترسی به این سرمایه را داشته باشند.
وی در ادامه با اشاره به اینکه در پژوهش های انجام گرفته بحث مشارکت یک امر مبتنی بر آگاهی و امری اختیاری و برخاسته از احساس ضرورت است گفت: انگل‌ هارت در رابطه با علت‌های مشارکت های مدنی از جمله مشارکت مدنی زنان مطالعاتی دارد. در مطالعات او مشارکت مدنی بر حسب نوع جوامع متفاوت است. وی کشورها را به سه دسته فراصنعتی، صنعتی و  پیشاصنعتی تقسیم می کند و به این نتیجه می رسد که به مراتبی از سطح کشورهای فراصنعتی به سمت کشورهای پیشاصنعتی حرکت کنیم سطح مشارکت از جمله زنان کاهش می یابد و این مشارکت با موانع بیشتری مواجه می‌شود.

 

وی معتقد است نابرابری جنسیتی یعنی تفاوت مشارکت زنان و مردان در کشورهای فراصنعتی بسیار کم و در کشورهای پیشاصنعتی زیاد است.
این پژوهشگر مسائل زنان در ادامه خاطرنشان کرد: در مطالعاتی که ما انجام داده‌ایم متوجه شده ایم که میزان مشارکت زنان در محلات مرفه زنان نسبت به محلات فقیر بیشتر است و شکاف های جنسیتی هم هرچه از محلات پایین به محلات مرفه حرکت می‌کنیم کاهش می‌یابد. مشارکت مدنی در تهران بسیار پایین است و فقط 12 درصد زنان عضویت اجتماعی داشته یا مشارکت اجتماعی فقط شامل 20 درصد از زنان می‌شود اما تهران با همین آمار خود وضعیت بسیار بهتری نسبت به شهرهای دیگر دارد.
موسوی در پایان با بیان اینکه انگل هارت معتقد است موانع مشارکت مدنی زنان موانعی ساختاری بوده و کنش‌گران کمتر می توانند این موانع را جابجا کنند خاطرنشان کرد: اگر سیاست گذاران کشور ما تدبیری نیاندیشند و برای مشارکت مدنی زنان برنامه‌ریزی نکنند ما همچنان شاهد سطوح پایین مشارکت مدنی زنان خواهیم بود.
دکتر زهرا شجاعی رئیس مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در دولت اصلاحات آخرین سخنرانی این نشست بود.
وی در سخنان خود با اشاره به ضرورت نظریه پردازی در حوزه زنان گفت: باید آمار، ارقام و تحلیل‌های حوزه زنان براساس نظریه انجام گیرد.
وی با بیان اینکه خداوند اولین نظریه پرداز در حوزه زنان بوده و در سوره نساء این نظریات را بیان می‌کند اظهار کرد: خداوند هیچ گاه جنسیت را ملاک برتری قرار نداد و در مجموعه آموزه های دینی ما هیچ گاه جنسیت ملاک برتری نبوده بلکه علم ، تقوا و جهاد ملاک برتری افراد بوده است.
این فعال حوزه زنان در ادامه با بیان اینکه با گذشت نزدیک به 4 دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ما فاقد یک نظریه و الگوی بنیادین ، جامع نگر ، روزآمد،‌کارآمد و روش‌مند نسبت به نقش زنان در جامعه هستیم اظهار کرد:‌ ما کتاب ها ، مقالات زیادی در حوزه زنان داریم اما هنوز به مرحله نظریه‌پردازی نرسیده‌ایم.
شجاعی در ادامه خاطرنشان کرد: ما وقتی صحبت از واژه زن می کنیم افراد برداشت های مختلفی از این واژه دارند کسانی تحصیل زنان را یکی از بلایای جامعه می دانند و دغدغه کسانی هم حضور زنان در ورزشگاه‌هاست بنابراین زن در ذهن مخاطبان مختلف متفاوت است ما وقتی صحبت از زن می کنیم باید منظورمان از زن را بیان کنیم ایا منظور ما زن روستایی،‌زن عشایری،‌خانه دار ،‌دانشجو یا سرپرست خانوار است ؟ وقتی از زن می‌گوییم به کدام دوره زندگی زن اشاره می‌کنیم؟ آیا همه زنان متاهل هستند؟ وجه مشترکی در همه زنان وجود دارد ولی وقتی دنبال مطالعه زن یا بررسی حقوق زنان هستیم باید زن را تعریف کنیم.

وی با بیان اینکه عده‌ای مطرح می کنند که چرا مساله زن جداگانه مطرح می شود و این جداسازی توهین به زن است خاطرنشان کرد: ما

باید بپذیریم عالم براساس جفت آفریده شده که این جفت با هم تفاوت دارد پس باید به این تفاوت‌ها پرداخت و براساس آن‌ها برنامه‌ریزی کرد. ما دنبال جداسازی و تفکیک زن و مرد نیستیم. ما باید این تفاوت‌ها و نه تبعیض را به رسمیت بشماریم.

این پژوهشگر مسائل زنان در ادامه با بیان طرح این سوال که براساس کدام چارچوب های نظری این تفاوت ها مطالعه و براساس آن برنامه‌ریزی انجام می گیرد افزود: نقطه مطلوب ما در امور زنان کجاست‌؟‌چند درصد از نمایندگان ما زن باشند برای ما خوب است؟ نرخ اشتغال مطلوب ما برای زنان چقدر است؟ میزان حجاب زنان باید چقدر باشد؟ آیا در این زمینه جمهوری اسلامی نظریه ای داشته است ؟ ما فقط در چارچوب نظریه می توانیم این مسائل را حل کنیم درحالی که ما به جای پرداختن به نظریه به ایجاد ساختار برای زنان رو آوردیم در حالی که فاقد نظریه بودیم.
شجاعی در ادامه افزود: ما در زمینه فقه زنان به صورت متمرکز کتابی نداریم در حالی که چنین کتابی در میان اهل سنت وجود دارد ما اکنون به بازآرایی فقه زنان نیازمندیم.
وی همچنین با بیان اینکه موضوع زنان موضوعی جدیدی است که هنوز مسئولان به صورت جدی به آن نپرداخته‌اند گفت: ما فقط زمان انتخابات به فکر زنان می‌افتیم از سوی تعارض بین نگرش ها نسبت به زن زیاد بوده و جنبه سیاسی هم پیدا کرده است. ما فاقد سیستم جامع برای مطالعات زنان بوده و خود زنان هم به صورت جدی در این زمینه ورود نکرده‌اند.
شجاعی در پایان افزود: ما باید نظریاتی جامع، به روز و کارآمد و براساس اصول دین در حوزه زنان طراحی کنیم و حرکت‌های بعدی خود را براساس این نظریه اجرا کنیم.
بستن http://www.modarair.com/news/مرکز/1393-12-23-14-02-02.html
مطالب مرتبطمطالب مرتبط:
بازديد کل : 497433     
تمام حقوق مادی و معنوی محفوظ و متعلق به سايت بنياد مدارا و تدبير مردم ایران ( تأسیس: سال 1384 ) می باشد.
نام شما:
ایمیل مقصد: