مديريت همواره يکي از پرچالش‌ترين مشاغلي است که بشر تاکنون به آن پرداخته است . شايد به جرأت بتوان گفت که در ميان فعاليت‌هاي اجتماعي ‌هيچ فعاليتي به اهميت مديريت نيست؛ به اين دليل که وظيفه اصلي و اساسي تمام مديران در تمام سطوح و در کليه موسسات و سازمان‌ها عبارتست از طراحي‌، حفظ و نگهداري محيطي که در آن افراد بتوانند به صورت گروه‌هاي کاري به هدف‌ها و ماموريت‌هاي از پيش تعيين شده با حداقل هزينه و حداکثر کارائي دست يابند . اگر بخواهيم تعريفي مختصر و گذرا از مديريت ارائه دهيم بايد گفت که مديريت يعني‌، فرآيند برنامه‌ريزي‌، سازماندهي‌، هدايت‌، کنترل و ارزشيابي عمليات زير مجموعه به منظور دستيابي به يک هماهنگي مطلوب ميان منابع انساني و منابع مادي که در نيل به هدف‌ها بطور کارا و اثربخش مورد نياز است. مديريت يک دانش است ولي کاربرد صحيح و مطلوب آن در موقعيت‌هاي متفاوت يک هنر يا فن است . به عبارت ديگر تنها انباشتن اطلاعات مربوط به سازمان و شناخت رفتار کارکنان و روش‌هاي هماهنگ کردن منابع هدف نهائي يک مدير نيست، بلکه تشخيص زمان و مکان درست کاربرد اين اصول‌، به طوريکه بالاترين بهره‌وري همراه با بيشترين رضايت کارکنان را به دنبال داشته باشد‌، هنرمندي است‌، که وجه تمايز مدير لايق و موفق را از مدير نالايق و ناموفق نشان مي‌دهد . بطور مثال هر گاه سه عنصر طبيعت‌، سرمايه ونيروي کار که از مهمترين عوامل توليد هستند در اختيار يک مدير لايق و کارآمد قرار گرفته‌اند‌ تبديل به نتايج و آثار عظيم و ارزشمندي شده‌اند‌. مدير لايق همچون اکسيري است که مي‌تواند مس ساير عوامل توليد را به طلاي ناب بهره‌وري مبدل سازد و بالعکس مدير نالايق غير از به هم‌ريختن کارها و به هدر دادن سرمايه‌هاي انساني و مادي‌، کاري نخواهد کرد . از بارزترين ويژگي‌هاي قابل ذکر در يک مدير موفق مي‌توان به تعهد‌، مسووليت‌پذيري‌، سخت‌کوشي‌، منش و شخصيت‌، داشتن عقايد مثبت‌، فعاليت بيش از حد وظيفه‌، انجام درست وظائف‌، تلاش درافزايش دانش و مهارت‌هاي نوين مديريتي‌، پاکدامني و استقامت اشاره کرد. در مقابل نيز، مهمترين شاخص‌هاي ‌مديران ناموفق‌، بي‌برنامگي‌، فقدان استقامت‌، خودخواهي‌، طمع‌ورزي‌، لذت‌طلبي مقطعي‌، دنبال راه‌هاي آسان بودن‌، نداشتن اعتقاد راسخ‌، عدم درک قوانين و مقررات‌، درس نگرفتن از اشتباهات گذشته‌، عدم تشخيص فرصت‌ها‌، ترس و ترديد‌، دليل تراشي‌، نداشتن نظم در زندگي‌، عزت نفس پائين‌، استفاده نابجا از هوش و توان فردي‌، عدم استفاده از دانش و مهارت‌هاي نوين مديريتي است. بنابراين مديران افرادي هستند که مي‌بايستي هم داراي ويژگي‌هاي ذاتي خاصي باشند و هم علم و تکنيک به روز شده‌اي را به کار گيرند. ‌چنانچه روند‌ها نشان مي‌دهند در سال 2020 ميلادي هر هفتاد روز حجم دانش بشري دو برابر مي‌شود‌.‌ اين مطلب نشان‌دهنده سرعت کهنه شدن مطالب علمي‌در سال‌هاي پيش رو است. مديريت نيز مثل هر پديده ديگر اجتماعي در مسير تحولات بزرگ جهاني قرار گرفته است . امروزه ماهيت و حجم تحولات به گونه‌اي است که نگاه چند بعدي و عميق را به مسائل اجتناب‌ناپذير کرده و انسان را در جستجوي راه‌حل‌هاي عميق‌تر و فراگيرتر از هميشه ترغيب کرده است‌.‌ ترديدي وجود ندارد که مديريت نوين يکي از عواملي است که به همراه ساير عوامل باعث شد تا بشر در آغاز قرن بيستم ميلادي پا به عرصه نويني از زندگي و تمدن بگذارد و در طول فقط يکصد سال تحولاتي را پديد آورد که بزرگي و شدت آن از مجموع دستاوردهاي بشر تا قبل از قرن بيستم بيش‌تر باشد . بي‌شک اين مديريت نوين علمي‌بود که بستر مناسب و لازم را براي حرکت فوق العاده سريع قطار تمدن بشري ايجاد کرد و بدون آن‌، رسيدن به اين جايگاهي که اکنون در آن ايستاده‌ايم هرگز ميسر نبود . اگر امروز کشورهائي نظير ژاپن‌، چين‌، آلمان‌، برزيل و ترکيه در صحنه رقابت‌هاي اقتصادي‌، و به تبع آن در عرصه سياسي‌، نقش مهم و اساسي را بازي مي‌کنند بدان‌روست که تحول مديريت نوين را با تمام وجود باور کرده و آنرا در تمامي اجزاي پيکره سازمان‌ها و جامعه خود تزريق نموده‌اند و بر خلاف آن‌، يکي از عوامل مهم ضعف و عقب‌ماندگي کشورهاي موسوم به جهان سوم نيز به وضعيت نابسامان و سوء مديريتها در اينگونه جوامع مربوط مي‌شود‌. در واقع مديران پيروزمند آينده‌، گروهي هستند که همواره گوش به زنگ تحولات نوين مديريتي بوده‌، و خود و زير مجموعه‌شان را براي روياروئي با چالش‌هاي فردا آماده مي‌کنند. به عبارت ديگر در دنياي امروز‌، يک مدير بايد در جريان آخرين تحقيقات مديريت و پيشرفت‌هاي حاصل شده در زمينه علوم و تکنولوژي‌اي که بر فرايند مديريت تأثير مي‌گذارد باشد و در عين حال که خود را مجهز به علوم و فنون مربوط به مديريت مي‌کند. بايد روانشناس‌، جامعه شناس و خلاصه فردي بصير و آگاه و داراي قدرت تجزيه و تحليل نسبت به اوضاع کشور و جهان بوده تا بتواند در جريان برنامه‌ريزي و تصميم‌گيري و هدايت سازمان‌، به بهترين راه‌حل‌هاي ممکن جهت حل مسائل و رفع موانع و رسيدن سريع‌تر و کاراتر به هدف‌ها دست پيدا کند‌. البته اين نکته را نيز بايد يادآور شد که نمي‌توان نتايج تمام تحقيقات بعمل آمده در زمينه مديريت را به دلائل متعدد بدون پالايش لازم در کشور اسلامي مان بکار گرفت . از جمله اينکه انسان غربي به گونه‌اي مي‌اند‌يشد و رفتار مي‌کند و آن چنان نگرشي به جهان و ماوراء جهان دارد که با انسان اسلامي‌ به ميزان قابل توجهي متفاوت است . لذا اساتيد محترم ايراني مي‌بايستي ره‌آوردهاي علوم انساني کشورهاي ديگر را به خصوص کشورهاي غربي که در تحقيقات مديريت و تکنولوژي پيشرفته و پيشتازند‌، پالايش و تا حد امکان با الگوهاي ارزشي و اخلاقي و شرائط فرهنگي‌، اجتماعي‌، سياسي و اقتصادي جامعه تطبيق داده و آنگاه براي پرورش مديران لايق و کارآمد بهره‌برداري کنند. زيرا ‌مديران مهمترين عامل رشد يا نابودي زير مجموعه خود هستند. حضرت علي (ع) مي‌فرمايند‌، مدير چون ميخ وسط آسياب است. بايد ساکن و استوار باشد تا تشکيلات به درستي حول آن محور طي طريق کند . مدير‌، روند حرکت از وضع موجود به سوي وضعيت مطلوب را هدايت مي‌کند و در هر لحظه‌، براي ايجاد آينده‌اي بهتر در تکاپوست . گذشته با تمام اهميت و آموختني‌هايش و با تمام تأثيري که مي‌تواند بر آينده داشته باشد‌، اتفاق افتاده است و هيچ نيروي بشري نمي‌تواند آن را دوباره به گونه‌اي متفاوت بيافريند‌، ولي آينده در راه است و قسمت مهمي از آن به آنچه امروز مي‌گذرد مربوط است . ما بايد سهم فرزندان اين سرزمين را از آينده جهان معلوم کنيم و براي اين منظور به عزمي ملي نياز داريم .

عزم جامعه را مجموعه مديريت کشور هدايت مي‌کند‌، لذا مسئله مديريت مهمترين مولفه اي است که بايد براي رشد و تعالي فرهنگي‌، اقتصادي‌، صنعتي و سياسي جامعه مورد توجه قرار گيرد . امروزه کارگزاران‌، مديران و انديشمندان نظام جمهوري اسلامي براي سربلندي اسلام و روياروئي با استکبار جهاني بايد به شيوه‌هاي ديگري به مسائل نگاه کرده و امروز را تداوم ديروز ندانسته و براي فردائي سر افراز غير از ديروز و امروز با توانمندي و خلاقيتي که خداوند متعال در ما به وديعه نهاده طرحي نو دراندازند . پس گروهي که دست به کار شده و سازمان و کشورشان را براي روياروئي با چالش‌هاي فردا آماده مي‌کنند‌، رهبران پيروزمند آينده هستند . اما کسانيکه دست روي دست بگذارند و به انتظار گرم شدن تنور دگرگوني‌ها بنشينند‌، به احتمال زياد براي هميشه از پيشتازان عقب خواهند ماند‌.