نام شما:
ایمیل مقصد:

سازمان مدیریت و برنامه ریزی و لطمات اقتصادی انحلال آن

سازمان مدیریت و برنامه ریزی و لطمات اقتصادی انحلال آن


گروه: مدیریت اقتصاد، رشد و توسعه
تاریخ درج: 1391/8/30
نویسنده: مدیر سایت
تعداد بازدید: 0

در زمان فعالیت سازمان مدیریت و برنامه ریزی سابق کارشناسان اقتصادی چه در درون سازمان برنامه و چه در دانشگاه ها نقدهایی هم به طرز عمل سازمان و هم احیانا به جهت گیری های سیاستی کوتاه مدت و بلندمدت مورد نظر سازمان وارد می کردند، همه نقدها برای خود یک وظیفه و رسالت در نظر گرفته بودند و آن رسالت هم این بود که چرخ های اقتصاد ملی بهتر بچرخد.

فرشاد مومنی صاحب نظر اقتصادی در شرق نوشت:
در این میان خود نقدها نیز اغلب موجب گفت وشنودهای رسمی و غیررسمی بین کارشناسان سازمان و دانشگاهی ها می شد و این امر طبیعتا برای هر دو گروه فواید بسیاری داشت. از سال 84 به بعد و به بهانه همان نقدها بر عملکرد سازمان، به تدریج زمینه هایی فراهم شد برای اینکه اساسا سازمان مدیریت و برنامه ریزی وجود نداشته باشد. در همان زمان هم کارشناسان مرتبط تذکر می دادند و می گفتند، نقدهایی که به عملکرد سازمان برنامه وارد می شد تنها بهانه ای بود برای انحلال این سازمان. مشاهده شده پس از انحلال سازمان این افراد در برابر مجلس شورای اسلامی نیز ایستادگی کردند و حتی سطح بسیار نازل نظارت های مجلس را نیز بر نتافتند. این در حالی است که عملکرد اقتصاد ایران در سال های اخیر به وضوح نشان داده است، اغلب نقدهایی که به سازمان وارد می شد، نقدهایی بود که کم و بیش وارد بوده اما نقدهای براندازانه ای نبود.
 
ولی برخوردهای براندازانه با این نقدها شد که در نهایت کارنامه عملی اقتصاد ایران نشان داد که این برخوردها چه لطمه های بزرگی به کشور وارد کرد و اختلال های معناداری فرآیند توسعه کشور را تحت تاثیر قرار داد. بر این اساس به نظر می رسد در حال حاضر نفس توجه به اینکه در غیاب یک سازمان برنامه ریزی، نظام ملی چه هزینه های جبران ناپذیری پرداخت خواهد کرد در جای خود ارزشمند است اما اگر در جریان احیای سازمان مدیریت، به طیف متنوعی از دیدگاه ها توجه نشود، این احتمال وجود دارد که با یک سازمان برنامه ریزی ناقص روبه رو باشیم و دوباره موضوعات گذشته مطرح شود.
 
در این میان، ممکن است این موضوع مطرح باشد که دولت نشان داده، نظارت پذیر نیست و با احیای دوباره سازمان نیز نظارت را نمی پذیرد؛ این موضوع می تواند درست باشد اما نباید فراموش کرد که تجربه سال های اخیر نشان داده که چه دستگاه های نظارتی در درون خود قوه مجریه و چه در فعالیت های دستگاه های نظارت سایر قوا در هر سطحی که بر موازین قانونی پافشاری شده، توانسته است قوه مجریه را قانع کند که از قانون تمکین کند. اگر یک مجموعه مسایل جدی در جریان برنامه ریزی در ایران به صورت نظام وار مورد توجه قرار نگیرد آن وقت این نگرانی وجود دارد که در شرایط حضور یک دستگاه برنامه ریزی و نظارتی بر عملکرد دستگاه های اجرایی با مشکلاتی روبه رو شویم که بر همین اساس این بار باید بسیار هوشمندانه و با وسعت نظر بیشتری مساله احیای دستگاهی برنامه ریز مورد توجه قرار گیرد.
 
این ضرورت را می توان با مثالی عینیت بخشید. می توانیم مجموعه منابع انسانی، مادی و ارزی به کار گرفته شده در سال های دوره برنامه سوم را با کارنامه ای که در آن دوره رقم خورد، با متغیرهای مشابه در سال های برنامه چهارم مقایسه کنیم. تردیدی نیست که در چارچوب برنامه سوم در آن دوره اشکالات جدی وجود داشت اما وقتی کارنامه ها را مقایسه می کنیم به طور نسبی در دوره برنامه سوم هم دستاوردهای کلان اقتصادملی بیشتر بوده و هم هزینه ها در مقایسه با دوره بعدی کمتر بوده است. این امر نشان می دهد اصل وجود سازمانی برنامه ای می تواند کارساز باشد؛ هم به اعتبار شرایط خطیری که داریم و هم به دلیل هزینه های زیادی که به صورت اقتصادی و غیراقتصادی در غیاب دستگاه برنامه ریزی متحمل شده ایم. ضرورت های احیا در چنین شرایطی باید از سوی کارشناسان و دانشگاهیان مطرح شده و در جریان بازسازی سازمان برنامه ریزی مورد توجه قرار بگیرد.

بستن http://www.modarair.com/news/مدیریت-و-اقتصاد/سازمان-مدیریت-و-برنامه-ریزی.html
مطالب مرتبطمطالب مرتبط:
بازديد کل : 498088     
تمام حقوق مادی و معنوی محفوظ و متعلق به سايت بنياد مدارا و تدبير مردم ایران ( تأسیس: سال 1384 ) می باشد.
نام شما:
ایمیل مقصد: