نام شما:
ایمیل مقصد:

تمرکز زدایی در مدیریت کشور، سبب بروز مدیران منطقه ای هوشمند و با تجربه خواهد شد/ عطا افشاریان

تمرکز زدایی در مدیریت کشور، سبب بروز مدیران منطقه ای هوشمند و با تجربه خواهد شد/ عطا افشاریان


گروه: مدیریت اقتصاد، رشد و توسعه
تاریخ درج: 1393/12/10
نویسنده: مدیر سایت
تعداد بازدید: 0

گروه مقالات: یکی از مباحث جدي و هميشه مطرح در بين كارشناسان حوزه‌هاي اقتصاد، فرهنگ و... در ايران براي نيل به توسعه و ظهور استعداد و شکوفایی استعدادها، بحث تمرکز زدایی بوده است. از متون دولتهای قدرتمندی چون سلجوقی و صفویه به خصوص مدل مدیریتی، خواجه نظام الملک، بخوبی عدم تمرکز در مدیریت و ایجاد رقابت در اقوام مختلف ایرانی دیده مي‌شود. البته پر واضح است که این رقابت نباید در جهت تفرقه و با تنشهای قومیتی و توهین و تحقیر همراه باشد.

در برخي دولت هاي پيشين در ايران، بنا بر این بود که اختیار استانداری ها افزایش یابد، که البته تا زمان انتخابی نبودن استاندارها چندان کارآمد نیست، و به تبع آن با ایجاد مدیریت یکپارچه در استانها و مدیریت شهری، استانها را در بازشناسی استعدادهای منطقه ای و شکوفایی اقتصادی استانی مبتنی بر تواناییهای آن استان، کمک رساند. در واقع کشور با سرعتی آهسته به سمت اقتصاد بدون نفت حرکت کند و خصوصی سازی و کوچک نمودن حجم دولت به تبع آن صورت گیرد.

در چنین شرایطی رقابت اقتصادی مبتنی بر استعدادهای منطقه ای شکل خواهد گرفت و استانها چشم به بودجه کلان دولتی و نفتی نخواهند دوخت، آنچنان که سالها پیش نفتی در کار نبود و پهنه گسترده فلات ایران از رونق چشم گیر هنر و اقتصاد برخوردار بود. البته این تمرکز زدایی حتی با اصرار رییس جمهور وقت کشور مبنی بر نقل مکان شرکتها به مناطق اقتصادی، هرگز اتفاق نیافتاد و لابی های قدرت و ثروت اجازه ندادند تمرکز موجود در پایتخت که سرمایه های عظیمی را برای آنها ایجاد نموده بود، از بین برود.

تمرکز زدایی در مدیریت کشور، سبب بروز مدیران منطقه ای هوشمند و با تجربه خواهد شد و تمرکز قدرت در تهران، علاوه بر صدماتي كه بر بافت زيستي، اجتماعي و فرهنگي پايتخت وارد كرده، تبعات منفي فراواني براي مجموعه كشور نیز در پی خواهد داشت. بومی‌گزینی و اعتماد به مدیران و جوانان مناطق و ایالتی یا منطقه ای نمودن کشور، رقابتی سالم را میان این مناطق برای جذب سرمایه و ایجاد اشتغال، ایجاد خواهد نمود که نتیجه مستقیم آن حرکت دولت از اقتصاد نفتی به اقتصاد مالیاتی است. به طور حتم خصوصی سازی دیر یا زود باید به صنایع نفتی نیز راه یابد، چرا که نفت ملی به مفهوم شرکت ملی نفت نیست.

ایجاد شرکتهای خصوصی بزرگ در ایران و همچنین واگذاری نفت و پتروشیمی و گاز به بخش خصوصی، علاوه بر ایجاد امنیت ملی پایدار، دولت را نیز در مقابل تحریمهایی از نمونه تحریمهای چند سال اخیر ایزوله مي‌نماید، اگر چه تحریم آنها نیز ممکن خواهد بود ولی آسیب پذیری آنها کمتر خواهد شد. صنعت نفت و گاز ایران و حتی صنایع نیروگاهی کشور طی دوران دولتی خود فرسوده، بزرگ و فاقد کارایی شده است و رانت در آن امری پذیرفتنی است زیرا سیستم دولتی رانت را به همراه خواهد داشت.

حرکت دولت به سمت درآمدهای مالیاتی تنها با ایجاد بنگاههای اقتصادی بزرگ امکان پذیر است. ایجاد بنگاهها و شرکتهای تولیدی و تجاری در گرو کشف استعدادهای گردشگری، تولیدی و صنعتی هر استان و منطقه مي‌باشد که این مهم با انتصاب مدیران غیر بومی و ناآشنا به مناطق و فرهنگ مردمان آنها، ناآشنا به رویکردهای اقتصادی هر منطقه، بدون برنامه ریزی بلند مدت و کارآمد و بازی دادن بخش خصوصی غیر ممکن است.

تنها بخش خصوصی، البته با کاهش روالهای طولانی ایجاد کسب و کار و ایجاد فضای امن برای کارآفرینان، نجات بخش اقتصاد بیمار ایران زمین خواهد بود. گردشگری که قبل از نفت مي‌تواند یکی از منبع های درآمدی ایران باشد، به گونه ای که مردم کشور را از هر گونه درآمد نفت و گاز بی نیاز سازد، متاسفانه مغفول واقع شده است و این غفلت در اثر مدیریت متمرکز منابع، مدیریت و قدرت حاکمه در پایتخت و انتصاب مدیران زودگذر، غیر بومی و فاقد دانش لازم نسبت به استانها و مردمان آنهاست.

با مستقل نمودن استانداری‌ها و واگذاری اختیارات به مردم هر منطقه، اول از همه حس مسئولیت پذیری و باور پذیری در مردم زنده خواهد شد و در مرحله دوم، مردم به این باور خواهند رسید که هیچ منجی در مرکز و یا استانداری برای نجات آنها نخواهد آمد و این به تفکر، دقت و رای مردم به تیم مدیریتی منطقه بستگی خواهد داشت. در این صورت است که روال رای دادن مردم از گرایشهای قومیتی، خانوادگی و قبیله ای به سمت تفکر و خرد و سطح دانش و توانایی تیم مدیریتی سوق داده خواهد شد.

در چنین سیستمی، فرد کارایی خود را از دست مي‌دهد و گروه جانشین آن مي‌شود. در اینصورت استاندار یا منتخب هر ایالت باید مجموعه ای از مدیران کارآمد را در کنار خود داشته باشد تا بتواند در مدیریت منطقه موفق گردد. با وجود تمرکز فعلی در تهران، گرایشهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی به سمت پایتخت خواهد بود، و در چنین فضایی سیاست بازی جایگزین اقتصاد و رشد خواهد شد و سیاست در اقتصاد و مدیریت های منطقه ای نیز نفوذ خواهد کرد. تمرکز سیاسی و اقتصادی در تهران، بار سیاسی و اجتماعی و همچنین هزینه های اقتصادی زیادی را به دولت مرکزی تحمیل خواهد نمود.

مدلهای مستقل مدیریتی در دنیا موفق تر از مدلهای متمرکز قدرت و ثروت عمل نموده و پایدارتر بوده اند. سیستم ایالات متحده آمریکا، سیستمهای فدرالی کشورهای غربی و حتی در تاریخ ایران مدلهای غیر متمرکز صفوی، سلجوقی و هخامنشی نمونه های موفقی از ایجاد قدرت در ساتراپها (ایالتها) و تمرکز زدایی و واگذاری هنر، اقتصاد و فرهنگ به مردم بوده است. مطالعه موردی تمدنهای انسانی نشان مي‌دهد که دولتها هرگز فرهنگ و هنر را ایجاد ننموده اند بلکه آنها زمینه ایجاد رشد مردم و به دنبال آن تمدن سازی بر بال اندیشه غنی مردم، را فراهم ساخته اند.

دولتها و حکومت‌هایی که خود متولی همه امور شده اند، در نهایت با شکست و ناکامی مواجه گردیده اند. در یک ساختار غیر متمرکز و آزاد، بدون دخالت در تمام شوون مردم، رشد استعدادها دو صد چندان خواهد شد. حرکت دولت تدبیر و امید نیز باید در جهت ایجاد قطبهای اقتصادی و فرهنگی مختلف باشد تا در بازه ای میان مدت، قدرت و ثروت از مرکز به مدیریت استانها نقل مکان کند و هر استان بر پایه استعدادهای خود درآمدزایی و هزینه داشته باشد، در اینصورت سرمایه گذاری بخش خصوصی فعال خواهد شد و رشد اقتصادی بدیهی خواهد بود.

بستن http://www.modarair.com/news/مدیریت-و-اقتصاد/تمرکز-زدایی.html
مطالب مرتبطمطالب مرتبط:
بازديد کل : 496091     
تمام حقوق مادی و معنوی محفوظ و متعلق به سايت بنياد مدارا و تدبير مردم ایران ( تأسیس: سال 1384 ) می باشد.
نام شما:
ایمیل مقصد: