نام شما:
ایمیل مقصد:

زنان در دولت تدبیر و امید

زنان در دولت تدبیر و امید


گروه: مطالبات زنان، جوانان و نوآوران
تاریخ درج: 1392/6/19
نویسنده: مدیر سایت
تعداد بازدید: 1

«زنان باید در مقدرات اصلی مملکت دخالت کنند.» بعد از گذشت 35سال از پیروزی انقلاب اسلامی که زنان بی‌شک در پیروزی آن نقش چشمگیر ی داشتند تا چه حد این توصیه امام‌خمینی محقق شده است؟ با انتخاب دولت تدبیر و امید و ریاست‌جمهوری که اعتدال را مژده می‌دهد و رفع تبعیض از زنان را جزو اولویت‌های خود عنوان کرده است، امید و نشاط حوزه فعالان زن را فراگرفته است و حتی چندین جلسه هم‌اندیشی برای طرح مطالبات و ارائه راهکارهایی برای کمک به دولت برگزار کرده‌اند. یکی از مطالبات زنان از رییس‌جمهوری جدید حضور زنان فرهیخته و فعال در کابینه بود که جامه عمل نپوشید. ریاست جمهوری در توجیه کارش به این خواسته به‌حق زنان، در دفاع از کابینه خود در مجلس به‌قولی که در مبارزات انتخابی داده بود اشاره و تاکید کرد که در سطوح معاونان وزیر، حتما زنان به کار گرفته خواهند شد.

در این نوشته قصد دارم به نکته‌ای اشاره کنم که هم دولت تدبیر و امید و هم پاره‌ای از فعالان حوزه زنان باید به آن توجه کنند. اصرار فعالان حوزه زنان برای انتصاب مدیران زن در مناصب سیاستگذاری و تصمیم‌گیری سهم‌خواهی نیست. این تصور که از 18وزیر و چندین معاون ریاست جمهوری باید چند نفر هم زن باشند تا سهم زنان داده شده باشد مطالبه اصلی فعالان زن نیست. انتصاب زنان به‌عنوان مدیر توجه به نیازها، مطالبات، انتظارات، امید‌ها و چالش‌های نیمی از جامعه است. آشکار است که پرداختن به ابعاد مغفول نیمی از افراد جامعه به هماهنگی و همت و همکاری سه قوه‌مجریه، مقننه و قضاییه نیاز دارد.
اگر وظیفه هر نهاد و وزارتخانه را ارائه خدماتی خاص به مردم بدانیم سوال این است که چطور می‌توانیم مطمئن باشیم به نیازها و مشکلات50درصد این مردم که زنان هستند توجه می‌شود. آیا برای جبران این کمبود، حضور زنانی که خود در این زمینه تخصص و تجربه دارند ضروری و لازم نیست. اصرار بر انتصاب زنان در پست‌های تصمیم‌گیری و مدیریتی به این جهت نیست که چند زن هم از مزایای مدیربودن بهره‌مند شوند و وقتی مدیر شدند، کسانی که ایشان را به‌کار گمارده‌اند خود را مدافع حقوق زنان بدانند و خود این زنان هم رسالت خود را تمام‌شده بدانند که بر مسند مدیریت نشستن پایان آغاز است نه آغاز پایان. بدیهی است که مدیریت یا وزارت یا وکالت یک زن تازه شروع کار است. این وظیفه اوست که در حوزه‌های کاری خود در هر طرح و برنامه‌ای امور مربوط به زنان را رصد و اطمینان حاصل کند که به نیازها و مطالبات زنان توجه شده است. اگر او این وظیفه را جزو مسئولیت‌های خود نمی‌داند، پس برای این پست مناسب نیست. برای مثال در حوزه وزارت آموزش‌وپرورش اگر وضعیت آموزشی زنان در حوزه سوادآموزی، مهارت‌های شغلی و آموزش‌های تکمیلی، بعد از چند دوره وزارت یک وزیر زن بر این وزارتخانه بهبود پیدا نکند، پس چه نیازی است که ما اصرار بر وزارت زنان داشته باشیم.
در همین راستا از دولت تدبیر و امید و از تمامی وزرای کابینه روحانی که به توصیه ایشان به بکارگیری زنان در معاونت‌های خود ملزم شده‌اند انتظار می‌رود در این انتصاب‌ها به وجود نگرش جنسیتی و داشتن دغدغه حل مشکلات زنان در انتخاب همکاران خود، اعم از زن یا مرد، توجه داشته باشند. متاسفانه همان‌طور که قبلا شاهد بوده‌ایم بعضی از زنانی که در پست‌های بالا خدمت کرده‌اند خود به تقویت مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان اعتقادی نداشته‌اند. شاید سکوت زنان نماینده در مجلس در جلسات رای اعتماد به وزرای کابینه یازدهم موید همین نکته باشد که آن‌ها فقط زن بودند بی‌آن‌که دغدغه مسائل زنان را داشته باشند. هیچ‌یک از آن‌ها از برنامه وزیری درباره زنان سوال نکردند؛ حتی یک‌نفر برنامه پیشنهادی وزیری را در ارتباط با زنان به چالش نکشید؛ مثلا حتی یک‌نفر درباره سهمیه‌بندی جنسیتی در دانشگاه از وزیر پیشنهادی علوم سوال نکرد. پس فقط حضور چند زن در پست‌های مدیریتی جهت ساکت‌کردن جامعه زنان و فعالان زن کافی نیست. زنانی باید در رده‌های مدیریتی به خدمت گرفته شوند که از دانش، تجربه و تخصص بالایی برخوردار باشند و با مسائل حوزه زنان به خوبی آشنا باشند و خود را نماینده 35‌میلیون عضو این جامعه بدانند. در همین راستا نقش معاون رییس‌جمهوری و رییس مرکز امور زنان و خانواده نیز بسیار حائز اهمیت است. روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود قول ارتقای مرکز را به سطح وزارت زنان داد.
ان‌شاءالله تا تحقق این وعده و فراهم‌شدن سازوکار آن با انتصاب زنی توانمند و دردآشنا به امور زنان بتوانند حضور زنان در کابینه را از یک نقش تزیینی خارج کنند و ایشان را پیگیر مسائل و مشکلات زنان در کل دستگاه‌های اجرایی کنند. پس صرف انتصاب یک زن حتی با تحصیلات بالا ولی در حوزه غیرمرتبط مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه می‌تواند آسیبی جدی و غیرقابل جبران به این حوزه وارد می‌کند. زنان امید بسیاری به دولت تدبیر و امید بسته‌اند؛ به‌همین دلیل لازم است دغدغه‌های زنان مطرح شود.
چون قرار است همه همکاری کنیم تا جامعه‌ای بهتر و آینده‌ای روشن‌تر برای زنان و مردان این مزروبوم فراهم آوریم. در پایان لازم به ذکر است این‌که معاونت یا مدیریتی از بالا به زنان داده شود چندان دردی را دوا نمی‌کند؛ بلکه لازم است سقف‌هایی شیشه‌ای که در اکثر موسسات و نهادهای دولتی بر سر راه پیشرفت زنان وجود دارد برداشته شود؛ در این‌صورت زنان خودبه‌خود در اثر شایستگی‌های خود به‌طور منطقی ارتقا خواهند یافت و با توانایی‌های خود نردبان‌های ارتقای شغلی را خواهند پیمود. آنچه در بسیاری نهاد‌ها اتفاق می‌افتد این است که زنان به‌دلیل زن‌بودن و نداشتن ارتباطات و وابستگی‌های سیاسی و گروهی با یک سقف شیشه‌ای و نامریی در ارتقای شغلی روبه‌رو هستند. وظیفه وزرا و مدیران دولت تدبیر و امید است که در برداشتن این سقف‌هایی شیشه‌ای و ایجاد فرصت‌های برابری برای ارتقای زنان در حوزه کاری خود اطمینان حاصل کنند تا در آینده نزدیک شاهد معرفی زنان شایسته برای وزارت یا مدیریت‌های کلان باشیم.
*مدیر اجرایی دانشنامه اسلام معاصر

 

بستن http://www.modarair.com/news/1391-07-15-14-20-48/1392-06-19-19-21-31.html
مطالب مرتبطمطالب مرتبط:
بازديد کل : 494539     
تمام حقوق مادی و معنوی محفوظ و متعلق به سايت بنياد مدارا و تدبير مردم ایران ( تأسیس: سال 1384 ) می باشد.
نام شما:
ایمیل مقصد: