نام شما:
ایمیل مقصد:

 سلامت و حقوق زنان / نويسنده : معصومه اسکندري*

سلامت و حقوق زنان / نويسنده : معصومه اسکندري*


گروه: مطالبات زنان، جوانان و نوآوران
تاریخ درج: 1391/8/11
نویسنده: مدیر سایت
تعداد بازدید: 0

 

ما همواره سلامت را مرتبط با مراقبت‌هاي بهداشتي و بيمارستان‌ها مي‌دانيم. هر چند که اين تصور درست است، اما سلامت گستره و سطح وسيعي از عوامل و ابعادي را در بر مي‌گيرد که مي‌تواند ما را در داشتن زندگي سالم کمک کند. در واقع توجه به سلامت فردي، ذهني و اجتماعي اين مفهوم را در ذهن تداعي مي‌کند که شرط مهمي براي موجوديت و سالم‌ بودن بشر است. برخوردار شدن از سلامت، همان برخورداري از ابعاد سلامتي است. سلامتي که مي‌تواند در معاني گوناگوني بيان شود. از اينرو امروزه دستيابي بشر به سلامتي و مراقبت از آن و به نوعي برخورداري از اين حق يکي از موضوعات نگران کننده جامعه بشري به شمار مي‌آيد. اما اينکه چطور سلامتي مي‌تواند بر حقوق زنان اثر داشته باشد بايد گفت؛ اين همان نکته‌اي است که اين مقاله ضمن توجه به سلامت زنان، بدان مي‌پردازد. از آنجايي که ميان پيشرفت‌هاي انساني و وضعيت سلامت جامعه بشري ارتباط مستقيمي وجود دارد و با ارتقا و ارائه سيستم‌هاي بهداشتي و رفاهي، دنيا به سمت برخورداري از يک جامعه سالم گام بر مي‌دارد، از اينرو اگر سلامتي را به عنوان يکي از حق‌هاي بشري در نظر بگيريم، با بهبود وضعيت کلي سلامت در جامعه ساير حقوق بشري نيز تضمين مي‌شود چرا که دستيابي به شاخص‌هاي کلي سلامتي، سعادت و بهزيستي در ساير عرصه‌هاي زندگي افراد را فراهم مي‌آورد. در واقع در سلامت جامعه به منظور حفظ و ارتقاي سلامت تاکيد بر توانمندسازي افراد است. اگر سلامتي را برخورداري از رفاه کامل جسمي، رواني، اجتماعي و معنوي تعريف کنيم، بنابراين دستيابي به سلامت زنان و توانمندسازي آنان به عنوان نيمي از جمعيت بشر که نقش موثري را در شکل‌گيري فرهنگ، سعادت و ارتقاي جامعه ايفا مي‌کنند، از اهميت ويژه‌اي برخوردار مي‌گردد. در واقع زنان با وضعيت مطلوب سلامتي، از توانمندي و سطح کيفي(زندگي) بالاتري برخوردارند و از آنجايي که حقوق به هم وابسته و مرتبط‌اند، به تناسب از حقوق اساسي بيشتري نيز برخوردار خواهند بود. در نتيجه مطمئن‌ترين راه در ايجاد توسعه و ارتقاي کيفيت زندگي براي همه انسان‌ها(جامعه) به شمار مي‌روند. چرا که زنان در توليد و توسعه نسل‌هاي آتي و فعلي(تولد فرزند سالم و تربيت آنان) و هم در توليد اقتصادي اثرگذار خواهند بود و به نوعي سلامت زنان ارتباط کاملا واضحي با پيشرفت‌هاي انساني و وضعيت سلامت جامعه دارد. از اينرو شناخت بيماري‌هاي مختص زنان و توجه به موانع و محدوديت‌هاي پيش‌روي سلامت زنان، قدم موثري در پيشگيري و ارتقاي سلامت جسمي و رواني‌ آنان و به تناسب ساير حقوق آنان است. در حقيقت سلامت جلوه‌اي از عدالت و توسعه جامعه از نظر اقتصادي، اجتماعي، سياسي و انساني است که دولت‌ها نقش مهمي در ايفاي آن دارند. به عبارتي بهبود شرايط اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي زمينه‌ساز سلامت محسوب مي‌شود. واقعيت اين است که عوامل متعددي امروزه سلامت جسمي و رواني زنان را تهديد مي‌کند که عدم توجه به موقع مسوولين يا نهادهاي قانونگذاري آسيب‌هاي جدي و متعددي را براي تمام سطوح زندگي چه به لحاظ فردي و چه از لحاظ اجتماعي و فرهنگي و حتي اقتصادي به دنبال خواهد داشت. از اينرو ضروري است که به عواملي چون عوامل اقتصادي اجتماعي و فرهنگي توجه شود. چرا که اين عوامل خود موانعي همچون خشونت، تبعيض و ابتلا به بيماري‌هاي عفوني چون ايدز و... را به همراه دارند و سبب بروز فقر، عدم اشتغال و استقلال اقتصادي و به ويژه مانع کسب آموزش و مهارت‌هاي لازم در زنان مي‌شوندکه در نتيجه اين موارد خود انزواي اجتماعي و محدوديت‌هاي بسياري را در ارتقاء سلامت جسمي و رواني زنان به وجود مي‌آورند. از سوي ديگر وجود ساختار فرهنگي اجتماعي و آداب و سنن مرسوم و رايج در جامعه (تعصبات و تبعيض) نه تنها بر وضعيت اقتصادي زنان اثر سوء مي‌گذارد و مانع مشارکت زنان در جامعه و امور خود مي‌شود بلکه بر سلامت و نابرابري‌ها ونيز عدم دستيابي به خدمات درماني و پيشگيرانه در زنان نيز دامن مي‌زند که بعضا مشکلات جدي و خطرناکي براي سلامتي زنان و فرزندان آنان ايجاد مي‌کند. که در نتيجه زنان بيمار يا فاقد سلامتي، به تناسب کمتر از ديگر حق‌هاي موجود در زندگي خود بهره‌مند مي‌شوند (از جمله؛ حق‌کار، آموزش، مسکن و تغذيه مناسب، حق رفاه اجتماعي، امنيت و...) که اين خود مشکلات و موانع زنان را مضاعف مي‌کند و نيز باعث ابتلاي بيشتر به بيماري چه جسمي و چه رواني مي‌شود. بنابراين شايد بتوان در کنار عامل مهم اقتصادي، مهمترين چالش پيش‌رو در برابر سلامت زنان را که خود نيز به نوعي از اين عامل نشات مي‌گيرد در فقدان آموزش و عدم آگاهي زنان درباره وضعيت سلامتي و مراقبت از آن و حتي در عدم آگاهي اطرافيانشان درباره سلامتي آنان دانست که اين امر ضرورت توجه بيشتر به امر اطلاع‌رساني و آموزش به زنان را دو چندان مي‌کند. به‌ هرروي شناخت بيمارهاي مختص زنان و عوامل موثر در آن، گام موثري در پيشگيري و ارتقاي سلامت جسمي و رواني آنان و به تناسب ساير حقوق آنان است. البته بهسازي و آموزش مستمر در امر تحقق و ارتقاء سلامت جسمي و رواني زنان گرچه با يک برنامه عملي هماهنگي از سوي دولت مقدور است وليکن اين برنامه‌ريزي و سياستگذاري بدون حل معضلات اقتصادي و ايجاد زمينه توسعه اجتماعي و دستيابي به فرصت‌هاي برابر براي تمام اقشار جامعه به ويژه زنان، آن هم براي زنان کم درآمد و داراي موقعيت‌هاي پايين جامعه، چيزي جزو برنامه‌ريزي نخواهد بود که از کارکرد و نتيجه مطلوبي برخوردار نخواهد شد. بدين دليل که تا هنگامي که مشکلات اوليه زنان برطرف نشود، نيازهاي فرهنگي مانند آموزش و فعاليت‌هاي سياسي و اجتماعي به صورت عرف در نخواهد آمد. از اينرو در کنار توجه به مسايل اقتصادي مي‌توان بر ساير موانع سلامتي و ديگر حق‌هاي زنان فائق آمد و با برنامه‌ريزي‌هاي بلند مدت، آن هم در چارچوب حمايت‌هاي قانوني موثر و نيز اقدام رسانه‌ها در از بين بردن سنت‌هاي غلط در ايجاد يک شرايط برابر جهت ارتقاي سلامت زنان و هم ساير حقوق آنها (توانمندي زنان) تلاش کرد. در نتيجه با رفع بي‌عدالتي‌ها بر مبناي جنسيت، زنان مي‌توانند به موقعيت‌ها و فرصت‌هاي برابري دست يابند. از اينرو زنان توانمند با داشتن درک صحيحي از حقوق اساسي و انساني خود قادر خواهند بود در هر زمينه از فعاليت و مراقبت‌هاي بهداشتي خود منشا تصميم‌گيري باشند که ثمره آن مي‌تواند کاهش مرگ و مير مادران و نوزادان، بهبود وضعيت سلامت مادران و به تعبيري توسعه انساني باشد. در واقع توانمندي زنان (توسعه انساني) نه تنها ارتقاء مطلوب سطح زندگي و حقوقي زنان را به همراه خواهد داشت بلکه مي‌تواند موجبات ارتقاي سطح کيفي همگان و جامعه را رقم زند و توسعه اجتماعي را ايجاد کند.

*کارشناس ارشد حقوق بين‌الملل

بستن http://www.modarair.com/news/1391-07-15-14-20-48/سلامت-و-حقوق-زنان.html
مطالب مرتبطمطالب مرتبط:
بازديد کل : 496063     
تمام حقوق مادی و معنوی محفوظ و متعلق به سايت بنياد مدارا و تدبير مردم ایران ( تأسیس: سال 1384 ) می باشد.
نام شما:
ایمیل مقصد: