نام شما:
ایمیل مقصد:

سال گذشته موسيقي مقامي خراسان، چندين اسطوره خود را از دست داد و مهرماه 93 استاد غلامعلی پورعطايي بود كه

سال گذشته موسيقي مقامي خراسان، چندين اسطوره خود را از دست داد و مهرماه 93 استاد غلامعلی پورعطايي بود كه "غمش در نهانخانه دل نشست" و ساز و نواي او براي هميشه سكوت كرد.


گروه: موسیقی، شعر، تئاتر و سینما
تاریخ درج: 1394/7/22
نویسنده: مدیر سایت
تعداد بازدید: 0
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)– منطقه خراسان، نفس‌هاي نسل اساتيد بزرگ موسيقي مقامي، ديگر به شماره افتاده. ما در اين يكي دو ساله اخير بسياري را ناباورانه از دست داديم. مهجور بودن اين اساتيد و اسطوره‌هاي موسيقي ارتباط مستقيمي با محجوب بودن آن‌ها دارد.
 
اين اساتيد همچون درختانی پربار، سربه زيرند. هركسي كه از نزديك با استادان بزرگ موسيقي مقامي خراسان برخورد داشته مي‌تواند كاملاً حُجب و وارستگي شخصيتي آن‌ها را درك كند و عارفانه زيستن آن‌ها را به خوبي ببیند.
 
اولين‌بار كه غلامعلي پورعطايي، استاد آواز و نوازندگي موسيقي مقامي خراسان را ديدم چند سال پيش بود؛ آن هم در يك جمع موسيقايي كه مزين به اشعار حضرت مولانا نيز بود.
 
با يك لباس موقر و سپيد و جليقه‌اي مشكي، از همان لباس‌هاي خراساني، سازش را به دست گرفت و پنجه‌هايي كه ريخت و "هو هو"يي كه زد، همه را مدهوش كرد. بعد از آن گاهي با خانواده و خود استاد در ارتباط بودم. خبر بيماري‌اش همه را نگران كرده بود. وقت انتقال او از تربت جام به مشهد با خود استاد تلفني صحبت كردم، دلش براي سازش تنگ شده بود.
 
در حين بيماري اين بزرگمرد، بزرگداشتي در تربت جام براي او برپا شد كه متاسفانه روز بزرگداشت همزمان شد با مرگ ناباورانه‌اش در بيمارستان؛ اما طبق وصيت خود استاد كه در شعري گفته بود "طناب و چوب دارم را بیارید/ غبار کوی یارم را بیارید/ وصیت می‌کند پور عطایی/ شب مرگم دوتارم را بیارید" شب مرگ استاد دوتارها و آوازهاي محلي در تربت جام طنين‌انداز شده بودند.
 
به بهانه سالگشت درگذشت نوازنده دوتار و سرآوازهای عارفانه و عاشقانهٔ خراسان، گفت و گويي با فرزند وي در كنار آرامگاه اين بزرگمرد شهير موسيقي خراسان داشتم.
 
زينب پورعطايي فرزند استاد در گفت‌وگو با ايسنا گفت: در حين بيماري هرچه اصرار مي‌كرديم، استاد اجازه انتقال خود را نمي‌داد؛ حتي يكي از دوستان و طرفداران پدرم از كانادا تماس گرفت و تلاش زيادي كردند كه استاد بروند و آن‌جا درمان شوند ولي ايشان اصلاً قبول نكردند و ما با اصرار خيلي زيادي استاد را به بيمارستان مشهد منتقل كرديم؛ چون استاد هميشه مي‌گفت اصلاً دوست ندارم فرزندانم جنازه‌ام را از غربت بياورند.
 
وي افزود: وقتي پدرم در بيمارستان بستري بود، بسيار دلتنگ سازش مي‌شد. ما ساز را در بيمارستان هم برايش مي‌برديم؛ حتي با وجود بي‌رمق بودنش استاد بازهم دستش را به حالت پنجه بر ساز تكان مي‌داد.
 
پورعطايي ادامه داد: پدرم اكثراً در كنار مردم بود و در حال سفر و اجرا. عشق و علاقه ايشان به موسيقي مقامي بسيار زياد بود و با شعري كه گفته بود و استاد اشاره داشت كه دِيني به گردن هر كسي است كه آن را مي‌شنود "طناب و چوب دارم را بیارید/ غبار کوی یارم را بیارید/ وصیت می‌کند پور عطایی/ شب مرگم دوتارم را بیارید" كه البته خوشبختانه واقعاً هم همين‌طور شد و وصيت ايشان نيز عملي شد.
 
درباره آرامگاه استاد وعده‌ها عملي نشد
 
وی اظهار كرد: هنگام انتقال پيكر استاد كه قرار بود در مشهد دفن شوند، مسئولان وقت تربت جام به ما قول‌هايي دادند كه عملي نشد؛ آن‌ها گفتند كه استاد را در تربت جام بياوريم، يادمان و همچنين موارد ديگري بود كه بنا بود اتفاق بيفتد، اما نشد.
 
در همين رابطه گفت‌وگويي با فرماندار تربت جام داشتم.
 
علي رستمي در گفت‌وگو با خبرنگار ايسنا گفت: تا بعد از فوت ايشان هيچ قطعه‌اي به نام قطعه هنرمندان نداشتيم ولي اكنون آن قطعه شكيل و مناسب ساخته شده و آرامگاه مرحوم پورعطايي هم جانمايي‌اش انجام شد و سنگ‌قبر آن با توجه به مطالب و مضاميني كه خانواده ايشان داشتند، نوشته و حدود 20 روز پيش نصب شد.
 
وي در پاسخ به اين كه قول‌هايي كه مسئولان در آن زمان براي آرامگاه و يا يادمان خود استاد داده بودند، چه شد و چرا عملي نشد، نيز اظهار كرد: وقتي قطعه هنرمندان مي‌سازيد ديگر چيزي به نام يادمان نداريد. قطعه با تيپ مشخص انجام شده و جانمايي سنگ‌قبرهاي ديگر به يك شكل خواهد بود.
 
رستمي ادامه داد: اين كه در آن روزها بحث قطعه نام آوران بوده يا نه و يا قرار بوده يادمان ويژه‌اي براي ايشان بگذارند، من بي‌خبرم؛ اما آنچه اتفاق افتاد در واقع در شوراي فرهنگي، اجتماعي و شهرداري و مسئولان به يك نظر واحد رسيدند كه به جاي اين كه براي يك نفر يادماني شكل گيرد، قطعه‌اي درست كنيم و هنرمندان در آن قطعه باشند. ما در شهرستان به هنرمندان يك نگاه واحد و يك‌نواخت داريم.
 
فرماندار تربت جام افزود: نمي‌توان اگر هنرمند ديگري را از دست داديم برايش يادمان بسازيم؛ در واقع آنچه بايد به آن توجه كنيم اين است كه در بهشت نبي (آرامستاني كه استاد پورعطايي در آن دفن شده است) قابليت اين وجود ندارد كه براي هر يك از هنرمندان يادماني درست شود؛ در نتيجه جمع‌بندي كه اتفاق افتاد به اين ختم شد كه يك قطعه هنرمندان متناسب با نام آوران داشته باشيم و به يك تيپ يك‌نواخت هنرمندان در آنجا دفن شوند ولي اين كه براي كل قطعه يادمان يا تنديس و جانمايي عكسي داشته باشيم، هنوز پرونده و باب آن باز است و ما به جاي نمادسازي براي افراد، قطعه‌اي به نام قطعه هنرمندان داشته باشيم و نماد كلي براي كل قطعه را خواهيم داشت.
 
وي عنوان كرد: در جانمايي قطعه هنرمندان و شكل و شمايل آن ملاحظاتي نيز در منطقه در حوزه مردم متدينين و انقلابيون شهر وجود دارد و بايد متناسب با شأن هنرمند و با نظر به تمام ملاحظات، اين اتفاق بيفتد.
 
به گزارش ايسنا، منطقه خراسان تا يك ماه پيش آرامگاه استاد شهير موسيقي مقامي ايران حتي سنگ قبر نداشت.
 
در اين رابطه نيز فرماندار تربت جام اظهار كرد: منزلت استاد پورعطايي بر كسي پوشيده نيست و البته صبوري و متانت خانواده استاد كه 20 روز پيش سنگ قبر گذاشته شد و علت طولاني شدن بازسازي آن نيز همين ملاحظات بود كه با چالش مواجه بود كه در نتيجه با دستور مستقيم خود من براي سالگرد ايشان به سرانجام رسيد و به نظرم تا همين‌جا نيز كار بزرگي انجام شده است.
 
گزارش از سیمین سلیمانی، خبرنگار ایسنا، منطقه خراسان
بستن http://www.modarair.com/news/موسیقی/1394-07-22-19-31-58.html
مطالب مرتبطمطالب مرتبط:
بازديد کل : 498299     
تمام حقوق مادی و معنوی محفوظ و متعلق به سايت بنياد مدارا و تدبير مردم ایران ( تأسیس: سال 1384 ) می باشد.
نام شما:
ایمیل مقصد: