نام شما:
ایمیل مقصد:

پژوهشگر موسیقی نواحی ایران : بازی‌های آیینی شب یلدا روبه فراموشی است

پژوهشگر موسیقی نواحی ایران : بازی‌های آیینی شب یلدا روبه فراموشی است


گروه: موسیقی، شعر، تئاتر و سینما
تاریخ درج: 1391/10/2
نویسنده: مدیر سایت
تعداد بازدید: 0

 

هوشنگ جاوید می گوید در ابتدای فصل زمستان مراسم متفاوتی در مناطق مختلف ایران انجام می‌شد که به فراموشی سپرده شده است
 
 هوشنگ جاوید گفت: در ابتدای فصل زمستان و در آستانه شب یلدا مراسم متفاوتی در مناطق مختلف ایران انجام می‌شده که یکی از آنان بازی‌های آیینی است. این بازی‌ها که با ترانه خوانی همراه بوده بیشتر در فارس و مناطق مرکزی ایران رایج بوده است.
این محقق و پژوهشگر موسیقی نواحی ایران در گفت و گو با پایگاه خبری فریادگر ضمن بیان مطلب فوق افزود: در این مراسم که به فال «چهل بیتو» شهرت دارد هر زنی نشانه ای از خود را در کوزه ای که در میان جمع گذاشته شده می‌اندازد سپس دختر نابالغی با ترانه ای که به مناسبت فرا رسیدن زمستان خوانده می‌شود، از داخل کوزه یکی از نشانه‌ها را در می‌آورد. وی ادامه داد: نشانه متعلق به هر کدام از زنان باشد شروع به شعر خوانی و ترانه خوانی می‌کند؛ چرا که مردم این منطقه معتقد نذر و حاجت این زن برآورده می‌شود. جاوید درباره بازی دیگری که در اولین روز زمستان برگزار می‌شده است گفت: یک بازی آیینی به نام برفی کردن در این روز برگزار می‌شد. در این مراسم اهالی بی خبر با مقداری در مشت یا در ظرف به در خانه همدیگر می‌رفتند و به محض این که صاحب خانه در را باز می‌کرد او را برفی می‌کردند. این محقق اظهار داشت: این افراد در حالی که ترانه می‌خوانند از محل دور می‌شوند، اما صاحب‌خانه باید به دنبال آن‌ها بدود و آن‌ها را با ذغال سیاه کند. جاوید درباره مراسم شب چله گفت: با تاریک شدن هوا، اهالی خانواده گرد هم جمع می‌شدند و به شعرخوانی و روایت خوانی می‌پرداختند. او افزود: این بازی‌ها از رسوم قدیم ایران نشات گرفته و نسل به نسل ادامه پیدا کرده اما متأسفانه این روزها شاهد بی اعتنایی به این بازی‌ها و کمرنگ شدن و رو به فراموشی گذاشتن آن‌ها در سیستم شهر نشینی امروزی هستیم .

 

 

آیینی فراموش نشدنی‌ به نام شب یلدا
کد مطلب: 17007
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۱۶:۰۰
 
شب یلدا بلندترین شب سال،رسم دیرین ایرانیان است
 

شب یلدا، طولانی‌ترین شب سال نامیده می‌شود اما نه به دلیل چند ثانیه ای که از شب‌های دیگر بیشتر دارد بلکه به دلیل ریشه ای که در سنت‌ها و باروهای دیرین ایرانیان داشته و دارد. 
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، «اگر به گذشته های دور تاریخ قوم ایرانی باز گردیم با اندیشه های پویایی روبرو می‌شویم که تضّاد طبیعت را خوب می‌فهمید. گرما، روشنی و تاریکی و نیکی و بدی. این‌گونه بود که برای هر قطب، سالاری برگزید و یکی را اهریمن و دیگری را اورمزد نامید. در این میان سرما هم زاده اهریمن بود. »
«یلدا» واژه ای سریانی و به معنی زادروز است و این شب را به این نام می‌خوانند زیرا بر اساس اندیشه ایرانیان کهـن، از فـردای شـب یلدا از مدت شب یعنی پلیدی سیاهی و اهریمنی کاسته می‌شود و بر مدت روز افزوده و خورشید (اهورا مزدا) از نـو زاده می‌شود.
زایش خورشید و آغاز دی را، آیین‌ها و فرهنگ‌های بسیاری از سرزمین‌های کهن آغاز سال قرار دادند (رسم شب یلدا ویژه‌ی آریایی‌هاست)، به شگون روزی که خورشید از چنگ شب‌های اهریمنی نجات می‌یافت و روزی مقدس برای مهر پرستان بود.
در این شب که بلندترین شب از شب‌های سرد سال است خانواده های ایرانیان گرد هم تا صبح در کنار نور و روشنی بیدار می‌نشستند تا از پلیدی اهریمن در امان باشند. در قدیم که آتش، روشنی بخش خانه‌ها بود همگی تا صبح در کنار آتش می‌نشستند و از خاموش شدن آن جلوگیری می‌کردند چرا که معتقد بودند در خاموشی، ارواح زیانگر به خانه‌ها می‌تازند.
گفته‌اند «در زمان ابوریحان بیرونی به دی ماه، »خورماه (خورشید ماه) نیز می‌گفتند که نخستین روز آن خرّم روز نام داشت و ماهی بود که آیین‌های بسیاری در آن برگزار می‌شد. ابوریحان بیرونی می‌گوید : دی ماه را خور ماه نیز می‌گویند. نخستین روز آن خرّم روز است و این روز و این ماه هـر دو به نام خدای بزرگ اسـت. از آن جا که خرّم روز، نخستین روز دی ماه، بلندترین شب سال را پشت سر دارد، پیوند آن با خورشید معنایی ژرف می‌یابد. از پس بلندترین شب سال که یلدا نامیده می‌شود خورشید از نو زاده می‌شود و طبیعت دوباره آهنگ زندگی ساز می‌کند و خرّمی جهان را فرا می‌گیرد. ایرانیان، هندوانه را به عنوان نمادی کروی که برونش سبز و درونش قرمز است و سمبل خورشید محسوب می‌شود، به عنوان مهم‌ترین میوه بر سر سفره چله قرار می‌دهند. ایرانیان قدیم شادی و نشاط را از موهبت‌های خدایی و غم و اندوه و تیره دلی را از پدیده‌های اهریمنی می‌پنداشتند. مراسم نوروز، جشن مهرگان، جشن سده، چهارشنبه سوری و شب یلدا و سنت‌های دیگر در واقع بیانگر این حقیقت است که ایرانیان پس از رهایی از بیدادگری و ستم به شکرانه بازیافتن آزادی، جشن برپا می‌ساختند و پیروزی نیکی بر بدی و روشنایی بر تاریکی و داد بر ستم را گرامی می‌داشتند.
یلدا در استان‌های مختلف
استان خراسان:
شب یلدا در خراسان به «شب چله» معروف و دارای پیشینه دیرینه‌ای است و مردم در این شب با شرکت در شب‌نشینی‌های طولانی و خوردن انواع میوه و تنقلات سعی در بهتر گذراندن طولانی‌ترین شب سال دارند. مردم این منطقه برای استقبال نخستین روز از سردترین فصل سال تا آنجا که توان مالی دارند، در خرید میوه‌های مخصوص شب یلدا مانند هندوانه، انار و خربزه کوتاهی نمی‌کنند.
یکی از آیین‌های ویژه شب یلدا در استان خراسان جنوبی برگزاری مراسم «کف زدن» است. در این مراسم ریشه گیاهی به نام چوبک را که در این دیار به «بیخ» مشهور است، در آب خیسانده و پس از چند بار جوشاندن، در ظرف بزرگ سفالی به نام «تغار» می‌ریزند. مردان و جوانان فامیل با دسته‌ای از چوب‌های نازک درخت انار به نام «دسته گز» مایع مزبور را آنقدر هم می‌زنند تا به صورت کف درآید و این کار باید در محیط سرد صورت گیرد تا مایع مزبور کف کند. کف آماده شده با مخلوط کردن شیره شکر آماده خوردن شده و پس از تزیین با مغز گردو و پسته برای پذیرایی مهمانان برده می‌شود. در این میان گروهی از جوانان قبل از شیرین کردن کف‌ها با پرتاب آن به سوی همدیگر و مالیدن کف به سر و صورت یکدیگر شادی و نشاط را به جمع مهمانان می‌افزایند.
استان گیلان :
مردم شهرها و روستاهای شرق گیلان در شب یلدا هنگام بریدن هندوانه شعری را با مضمون «امشب شب چله / خانم جیر (زیر) پله / چاقو بزنیم / هندوانه کله (سر)» می‌خوانند.
«آوکونوس» یکی دیگر از خوردنی‌هایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه می‌شود. در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره می‌ریزند، خمره را پر از آب می‌کنند و کمی نمک هم به آن می‌افزایند و در خم را می‌بندند و در گوشه‌ای خارج از هوای گرم اطاق می‌گذارند. در گیلان در خانواده‌هایی که در همان سال پسرشان را داماد یا نامزد کرده‌اند رسم است که طبقی برای خانواده نوعروس می‌فرستند. در این طبق میوه‌ها و خوراکی‌ها و تنقلات ویژه شب چله به زیبایی در اطراف آراسته می‌شود و در وسط طبق هم یک ماهی بزرگ (معمولاً ماهی سفید) تازه و خام همراه با تزیین سبزیجات قرار می‌گیرد که معتقدند باعث خیر و برکت و فراوانی روزی زوج جدید و همچنین سلامت و باروری نوعروس می‌گردد.
استان مرکزی:
استان مرکزی با توجه به قدمت و تاریخ کهن خود، سرشار از آداب و رسوم و عقاید مذهبی و اجتماعی است.
آیین شب یلدا در استان مرکزی از دیر باز در سه شب متوالی با عناوین شب «چله بزرگه»، «چله وسطی» و «چله کوچیکه» برگزار می‌شده و خویشان و دوستان سفره‌ای از مهر را می‌گشودند و از هر دری سخنی می‌گفتند. زنان و دختران روستایی در سینی‌های قدیمی مسی در فضای دوده گرفته آشپزخانه های قدیمی، انواع میوه و تنقلات به ویژه هندوانه، انگور، تخمه و نخودچی کشمش، و خرما را مهیا می‌کردند. یکی دیگر از مراسم شب چله مردم این استان کشتن گوسفند مخصوصی به نام «اتلیک» است. روستاییان این نوع گوسفند را در فصل تابستان از بین گوسفندان خود جدا می‌سازند و به خوبی آن‌ها را پروار می‌کنند تا برای زمستان خوب چاق و فربه شوند. به محض این که زمستان فرا رسید، گوسفندان پروار را سر می‌برند و از آن غذای بسیار لذیذی برای شام شب چله تهیه می‌کنند. این شام را در اصطلاح محلی «اتلیک شامو» می‌نامند. در ضیافت این شام معمولاً هر خانواده همسایه‌ها و بستگان نزدیک خود را دعوت می‌کند.
استان آذربایجان غربی:
از قدیمی‌ترین رسم‌های منطقه آذربایجان در شب چله برگزاری جشن خدر نبی و قورتولوش بایرامی (عید نجات) است که ریشه در باورهای ایرانیان باستان دارد که تا حدودی از بین رفته ولی خاطرات آن هنوز در اذهان مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها به جا مانده است. در عید خدر نبی جوانان دم بخت هر روستا حبوباتی نظیر نخود، گندم، ذرت، تخم هندوانه و خربزه از منازل اهالی روستا جمع می‌کردند و پس از پختن و خشک کردن، همراه نمک در هاون می‌کوبیدند که در اصطلاح محلی «قووت» نامیده می‌شود. هر یک نفر از جوانان به اندازه هفت ناخن از این قاووت را زیر زبان خود گذاشته و می‌خوابیدند و خواب‌هایی که می‌دیدند توسط بزرگ‌ترها تعبیر می‌شد.
همچنین دختران دم بخت از حبوبات جمع آوری شده آش پخته و بین همسایه‌ها تقسیم می‌کردند. که در واقع نوعی نذری برای باز شدن بختشان بود. 
استان فارس :
اکثر خانواده‌ها در شیراز همانند شهرهای دیگر ایران، این شب را به شب زنده‌داری می‌پردازند، آن‌ها از دوستان و آشنایان خود دعوت می‌کنند و برای پذیرایی میهمانان سفره‌ای رنگین مشایه سفره «هفت سین» می‌گسترانند.
همچنین در حاشیه آن در ظرفی زیبا مقداری اسپند می‌گذارند و روی آن را آتش می‌ریزند تا بوی آن در اتاق بپیچد. از میوه‌ها انار و مرکبات و به ویژه هندوانه باید در سفره باشد. غذای ویژه سفره شب یلدا هویج پلو است.
شیرازی‌ها معتقدند که عموم مردم یا گرم مزاجند یا سرد مزاج و در شب یلدا آن‌ها که گرم مزاجند باید حتماً انواع خنکی‌ها مانند هندوانه بخورند تا طبعشان برگردد و سرد مزاج شوند و آن‌ها که سرد مزاجند، باید در این شب از انواع گرمی‌ها مانند: خرما، رنگینک، انجیر و ارده شیره بخورند تا مزاج آن‌ها نیز به گرمی برگردد.
استان اصفهان:
آیین برگزاری شب چله در اصفهان به دو نام «چله زری» (ماده) و «عمو چله» (نر) تقسیم می‌شود زیرا از گذشته تاکنون همه موجودات و اشیاء را بر اساس جنس مذکر و مونث تقسیم می‌کردند. اصفهانی‌ها دوشب را به عنوان شب چله برپا می‌کردند و آیین‌های مخصوص به این شب را به جا می‌آوردند. آیین شب چله در شهر اصفهان خانوادگی برگزار می‌شده است و خانواده‌های اصفهانی با پهن کردن سفره‌یی با عنوان «سفره شب چله»، این شب را گرامی می‌داشتند. هندوانه به‌عنوان نمادی کروی که برونش سبز و درونش قرمز است و سمبل خورشید محسوب می‌شود، به عنوان مهم‌ترین میوه بر سر سفره چله قرار می‌گیرد. از دیگر بخشهای این آیین در اصفهان قدیم پهن کردن تمام البسه و رخت خواب‌ها در هوای آزاد به ویژه در مقابل خورشید با هدف خوش آمدگویی به «عمو چله» و «چله زری» بوده است.
تهران قدیم :
یلدای تهران قدیم نیز با میوه‌های تازه فصل پاییز، میوه‌های خشک شده تابستان آجیل مخصوص، شیرینی و هندوانه به صبح می‌رسید. از سنن یلدای تهران، صرف میوه‌های تابستانی از جمله هندوانه است که به دلیل نزدیکی این مراکز کشاورزی با تهران، میوه هندوانه در خوراکی‌های شب یلدای تهرانیان قرار گرفته است. آجیل شب یلدا نیز از دیگر مصروفات تهرانی‌ها است که ترکیب آن نشانی از اعتقاد و تجربه اهالی تهران قدیم به خواص گوناگون میوه‌های خشک شده است که با عنوان «آخشیج» (تضادها) کاربرد داشته است. ولی تهرانی‌ها شب یلدا را همه ساله جشن می‌گیرند تا سنت‌های زیبای قدیم در لابلای زندگی مدرنیته شهرنشینیشان حفظ شود.
اما در این میان چیزی که حلقه اتصال کلیه رسومات و سنن قدیم ایران زمین در کلیه مناطق، روستاها و شهرها واستانهای کشور به شمار می‌آید آن است که خانواده‌ها در این شب‌نشینی شب یلدا تفالی نیز به دیوان حافظ می‌کنند که این‌کار هم معمولا توسط بزرگ خانواده صورت می‌گیرد. آنان دیوان اشعار لسان‌الغیب خواجه شیراز را با نیت بهروزی و شادکامی می‌گشایند و فال و مراد دل خود را از او طلب می‌کنند. بازگویی خاطرات، قصه‌گویی پدر بزرگ‌ها و مادر بزرگ‌ها نیز یکی از مواردی است که یلدا را برای خانواده‌ها دلپذیرتر می‌کند.
این روزها شاید دیگر کمترکسی به یاد بیاورد که این رسم از ایران باستان با چه دلیل و به چه معنایی انجام می‌شده اما همه این است که این رسم دیرینه از گذشتگان تا به امروز دوران‌های گوناگونی را سپری کرده تا به امروز برسد و هرگز گذشت زمان، گرد فراموشی بر آن نپوشانده و ایرانیان با تکیه بر رسوم پیشنیانشان، این آیین را نسل به نسل با خود حفظ کرده و سینه به سینه به فرزندان خود انتقال داده‌اند.

گزارش: صبا رادمان

موسیقی یلدایی کجاست؟
29 آذر 1391 ساعت 20:02

شب یلدا بلندترین شب سال است كه بسیاری از مردم بر اساس آداب و رسومی كه در ایران وجود دارد تا پاسی از شب بیدار می‌مانند و بلند‌ترین شب سال را در كنار هم می‌گذرانند. موسیقی هم همواره جزئی از این مراسم‌ بوده است. قصه‌گویی، فال حافظ، دور هم‌نشینی و خوردن «شب‌چَره» یا خوراکی‌های یلدا، حضور در پای کرسی و سفره نمادین یلدا، صحبت از فلسفه یلدا و اجرای برنامه‌های شاد و مفرح، بخش‌هایی از این مراسم پرطرفدار ایرانیان بوده وهست. 
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، اما در میان نقل و قصه گویی و دورهمنشینی، موسیقی یلدا که خود به دو بخش موسیقی سازی و موسیقی آوازی که بیشتر آوازی است تقسیم می‌شود از جایگاه ویژه ای درمیانِ دیگر آداب و سنن این شب طولانی برخوارد بوده و هست. این موسیقی که قدمتی به درازای طول تاریخ دارد از زمان‌های گوناگون گذشته و به این جا رسیده و اگرچه در برخی از مناطق و شهرهای بزرگ ایران به دلایل مختلف جای خود را به موسیقی‌ای داده که به ما تعلق نداشته و عمر چندانی نیز ندارد اما در بسیاری از شهرهای کوچک‌تر ایران همچنان آداب و سنن موسیقایی یلدا از جایگاه وِیژه ای برخوردار است. در زیر نگاهی گذرا می‌اندازیم به این نوع موسیقی در نواحی گوناگون ایران از قول موسیقی دانان و خوانندگان آن موسیقی در آن ناحیه :
شعر و موسيقي شب چله در لرستان
«غلام سبزعلي»، خواننده محلي لرستان به گونه‌اي موسيقي که با آواز همراه است و همزمان با شب يلدا (که «اول قاره» نامیده می‌شود) در لرستان و خصوصا خرم آباد اجرا مي‌شود، اشاره می‌کند و می‌گوید : موسيقي محلي در تمام مناطق ايران با ادبيات و شعرهاي فولکلوريک درآميخته است؛ به‌ويژه اگر بخواهد يک اتفاق مهم را روايت کند. از اين‌رو همزمان با شب يلدا در کنار اجراي موسيقي و نمايش، بزرگان خانواده، اشعاري از کتاب قديمي «فلک ناز» که در ميان عشاير لرستان از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است مي‌خوانند؛ اما مهم‌ترين مسئله در ادبيات بومي لرستان، اجراي شعرهاي محلي با مقام موسيقايي است که به آن «چهل سرو» مي‌گويند و لُرهاي خرم آباد و حومه، آن را به صورت آوازي و لک‌ها با تنبور مي‌خوانند.
اين خواننده با اشاره به نقش پررنگ شعرخواني در شب يلدا مي‌گويد: در بسياري موارد اين شعر خواني‌ها که به صورت آوازي است با رقص‌هاي محلي لرستان درهم مي‌آميزد؛ گرچه امروز، جايگاه موسيقي مناطق ايران با ورود رسانه‌هاي مختلف و مدرن شدن فضاهاي شهري تنزل يافته و بسياري آيين‌ها از بين رفته‌اند.
سبزعلي ادامه می‌دهد: شب يلدا در لرستان بسته به اعتقاداتي که از گذشته وجود دارد، با سنت‌هاي خاص خودش همراه است به طوري که در کنار شب‌نشینی‌ها و خواندن حافظ، آييني به نام «گل وني» يا «گل بندي» توسط نوجوانان اجرا می‌شود؛ بچه‌ها در اين آيين با رفتن به پشت بام خانه‌ها ريسماني به نام «سربندي» را به داخل حيات خانه‌ها آويزان مي‌کنند و با خواندن شعري که به «اول قاره» معروف است و لهجه لري دارد از صاحب خانه طلب روزي مي‌کنند.
استان آذربایجان‌شرقی
حسینقلی کاتبی در بخشی از کتاب «آذربایجان و وحدت ملی» می‌نویسد: «فصل زمستان در آذربایجان بسیار طولانی و سرد است و یکی از آیین‌های ویژه آن شب چله است. مردم استان آذربایجان شرقی نیز به عنوان یکی از خطه‌های زرخیز ایران‌زمین برای زنده نگه داشتن این شب به یادماندنی برای خود آداب و رسوم ویژه‌ای دارند.»
در تبریز نیز در موسم یلدا «عاشیق‌ها» مى‌نوازند. عاشیق‌ها خنیاگران محلى هستند که اشعار و موسیقى آنان برگرفته از موسیقى مردمى است. آن‌ها در حین اجراى برنامه داستان می‌خوانند، فى البداهه شعر مى‌سرایند و ساز مى‌زنند. قصه‌هایى که عاشیق ها در شب یلدا می‌گویند ریشه در افسانه‌هاى کهن ایرانى دارد. قصه‌هایی مثل «کوراوغلو» و قصه هاى مهر و محبت شبیه «قربانى و پرى» از قصه‌هاى مشهور عاشیق هاست.
استان کرمان
فواد توحیدی، پژوهشگر موسیقی کرمان در این باره می‌گوید: شب یلدا بلندترین شب سال است كه بسیاری از مردم بر اساس آداب و رسومی كه در ایران وجود دارد تا پاسی از شب بیدار می‌مانند و بلند‌ترین شب سال را در كنارهم می‌گذرانند، موسیقی هم همواره جزئی از این مراسم‌ است. این پژوهشگر می‌افزاید: در جنوب کرمان در شب یلدا داستان‌ها و شاهنامه خرم و زیبا را به همراه ساز قیچک (چنگ) اجرا می‌کنند، همچنین مراسم دیگری با عنوان «دیهو» به شب چله اختصاص دارد که در این مراسم شعرهای کوتاه چهار کلمه ای خوانده می‌شود.
وی خاطرنشان می‌کند: در کرمان در شب یلدا از سازهایی از قبیل سه تار، دپ (دف) یا ترکیب تنبک و تار استفاده می‌شود و با این سازها بلندترین شب سال را جشن می‌گیرند. از دیگر مراسم ویژه کرمانی‌ها در این شب رسم «چل بیتو خوانی» است که در ابتدا یک نفر نیت می‌کند و می خواند و سپس خواننده‌ها به ترتیب یک بیت آواز می‌خوانند و زمانیکه به چهلمین بیت رسید بر اساس شعر مشخص می‌شود که فال هر کسی خوب یا بد است.
فواد توحیدی تاکید می‌کند: همچنین بسیاری از مردم در این شب به «اسونه خوانی» یا (افسانه خوانی) می‌پردازند و قصه‌هایی از جمله گیس گل، نمه کو، اسب چل کره، کک و مورچه، دختر نارنج و ترنج، باغ گل زرد و... توسط بزرگان خوانده می‌شود. این پژوهشگر در ادامه تصریح کرد: از دیگر مراسم مردم کرمان این است که در شب چله، بزرگان، مثنوی، شاهنامه، دیوان شاه نعمت الله ولی و حافظ را با صدای بلند می‌خوانند، همچنین ترانه های مناظره ای به صورت سوال و جواب با شعر بین دو گروه خوانده می‌شود. فواد توحیدی در پایان می‌افزاید: در کرمان اقوام مختلف وجود دارند اما این به معنای این نیست که تشابهات فرهنگی بین این اقوام وجود ندارد بلکه هر منطقه موسیقی خاصی اجرا می‌کنند و این تشابهات فرهنگی سبب شده است تا کرمان موسیقی خاص خودش را داشته باشد.
ترکمن‌ها
طواق سعادتی، از بخشی‌های ترکمن می‌گوید: ترکمن‌ها درشب یلدا شعرهای «مختومقلی فراغی» را می‌خوانند. سرپرست گروه «مقام چیلر» ادامه می‌دهد : اما بدبختانه د روزگار کنونی، حوصله و زمانی برای مردم باقی نمانده تا حماسه کوراوغلو بشنوند و ساعت‌ها به داستان‌های عاشقانه بخشی‌های ترکمن گوش دهند؛ جوانان ترکمن، موسیقی غربی و ارگ و گیتار را به دوتار ترجیح می‌دهند چراکه با این سازها آشناترند.  بنابراین نه به دنبال این هستند که با داستان‌ها و حماسه‌های بخشی‌های ترکمن آشنا شوند نه دلشان می‌خواند نواختن دوتار را یاد بگیرند. افراد مسن هم به خاطر پاره‌ای تعصبات، موسیقی بخشی‌ها را حرام می‌دانند و نه به صدای آواز و ساز ما گوش می‌دهند نه ما را به عروسی‌هاشان دعوت می‌کنند.
چنین است که دیگر شب‌های یلدا نوایی از سازهای قدیم ایران بلند نشده و برای شنیدن نوای ایران زمین باید کفش آهنین برپای کرده و گوشه گوشه شهرهای ایران را گشت و گشت تا شاید در جایی، مکانی، گوشه ای، که هنوز موسیقی‌های به اصطلاح امروزی جایگزین نواهای قدیم آشیخ های آذربایجان و اسونه خوانی کرمان و اول قاره خوانی‌های لرستان نشده باشد یافت و ساعت‌ها با نوای دلنشین آن به روزهایی فکر کرد که هنوز این موسیقی از لابه لای درزهای پنجره‌ها به بیرون سرایت می‌کرد و به نام کشورهای دیگر در یونسکو ثبت نشده بود.
گزارش: صبا رادمان

بستن http://www.modarair.com/news/موسیقی/1391-10-02-11-29-46.html
مطالب مرتبطمطالب مرتبط:
بازديد کل : 496074     
تمام حقوق مادی و معنوی محفوظ و متعلق به سايت بنياد مدارا و تدبير مردم ایران ( تأسیس: سال 1384 ) می باشد.
نام شما:
ایمیل مقصد: