نام شما:
ایمیل مقصد:


"دل تنگ مهربانی های پدر"نویسنده:حمیدرضا موحدی زاده/ به مناسبت پنجم آبان ماه سال 1393 و دومین سالگرد رحلت مرحوم "حاج محمود موحدی زاده"


گروه: رویکرد مدارا، مروت و تدبیر
تاریخ درج: 1395/8/5
نویسنده: مدیر سایت
تعداد بازدید: 3

به نام خداوند جان آفرین

وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطَانًا نَصِیرًا (الإسراء/80)

و بگو: « پروردگارا ! مرا ( در هر کار،) با صداقت وارد کن، و با صداقت خارج ساز ! و از سوی خود، سلطان و یاری کننده برایم قرار ده ! "

پنجم آبان ماه سال 1393 روزی که پدر خوب و خوش اخلاق ما مرحوم " حاج محمودآقا موحدی زاده"، پس از 80 سال زندگی پر فراز و نشیب، در زادگاه خویش( قوچان ) دعوت حق را لبیک گفت و این دنیای فانی را به سوی سرای آخرت و جاویدان ترک کرد و ما از نعمت وجود دلگرم کننده "بابای صبور و با اخلاص" محروم شدیم. سال ها قبل از آن، نعمت بی بدیل مادر را که برای ما و آن هایی که او را می شناختند، مظهر شکوه، مهربانی، شکیبایی و زیبایی بود، را از دست داده بودیم و تنها دلخوش به صدای آرام و دلپذیر پدر در کنار او که مانند چشمه ای زلال جاری و ساری بود، زندگی می کردیم. من که از نعمت شیرین وجود پدر و مادر محروم شده ام و 33 سال قبل از آن، از وجود نعمت تنها برادرم " شهید والامقام و دوست داشتنی مجیدرضا موحدی زاده" محروم شده بودم، از اعماق قلب و اندیشه ام به همه کسانی که هنوز از این نعمت های گرانقدر و تکرانشدنی برخوردارند، توصیه دارم که قدر لحظات بودن با آنها و مهرورزی به ایشان را بدانند، که بعداً حسرت آن لحظات زودگذر و شیرین را می خورند و مانند شمع می سوزند و چاره ای جز تحمل غم تنهایی و سازگاری با خاطرات و نقش های آنها را نخواهند داشت.

مرحوم پدر ما مدرک تحصیلی نداشت، اما انسانی صادق و بی ریا بود، که برای فرزندان و نوه ها و آشنایان الگویی در صداقت، یکرنگی و بی ادعایی بود. در طول عمر پربرکتش حتی یک بار ندیدیم و نشنیدیم از کسی غیبت کند، یا زبان به بدگویی دیگران باز کند. در برخی موارد که پیش می آمد، تنها به این جمله بسنده می کرد که " به خدا واگذار می کنم." یکی از تمثیل هایی که همیشه در دوران جوانی اش برای ما به کار می برد، این بود که " یا رب نظر تو برنگردد، برگشتن روزگار سهل است! " همیشه وقتی که گره ای در زندگی ما می افتاد، خیلی مؤمنانه و مطمئن می گفت ان شاالله به وقتش درست میشه!

او نسبت به همسرش بسیار وفادار، عاشق و وابسته بود. در میان اقوام و خویشان معروف به "همسردوستی" کم نظیر بود و 7 سال بعد از فوت نابهنگام و غم انگیز مادرمان، هرگز راضی به تجدید فراش نشد و می گفت " مادرتان برای من جایگزین ندارد و کسی نمی تواند جای او را پر کند و دیدار ما به قیامت خواهد بود." کم هستند در میان انسان های عصر جدید که این گونه فکر کنند، لیکن او به سنت وفاداری به همسر حتی پس از مرگ پایبند و استوار بود. او برای امرار معاش و تأمین زندگی اعضای خانواده، هم دوران های رفاه و رونق نسبی را تجربه کرده بود و هم در فرازهایی از زندگی اش "تلخی و سخت کارکردن" را برای کسب روزی حلال که بسیار به آن اعتقاد داشت، تجربه کرده بود. سال ها در مغازه خوار و بار فروشی اش ما ندیدم او برای کسب درآمد بیشتر دست به احتکار اجناس بزند، یا گرانفروشی کند. برایش این کار برایش بی معنا بود، از آن دوری می کرد و همه را تحت تاثیر جوانمردی و اخلاق کسب و کارش می کرد!

در آستانه دومین سالگرد رحلت جانسوز پدر عزیزمان"مرحوم حاج محمودآقا موحدی زاده"، امید است غفران و رحمت پروردگار بخشنده و مهربان نصیبش گردد و از نعمت همنشینی با صالحین، نیکان و همسر فداکارش " مرحومه حاجیه خانم لیلا ذره پرور آزاد" و فرزند برومند و شهیدش " شهید مجیدرضا موحدی زاده" در باغ های پرنعمت و جاویدان بهشت برین و رضایت حق تعالی برخوردار باشد. خداوند ما را هم ببخشد و بیامرزد و در انتهای زندگی مان از نعمت "مسلمانی و هجرتی عزت آفرین" و ملحق شدن به عزیزانمان برخوردار نماید. ان شاالله

 

بستن http://www.modarair.com/news/مقالات-مدیر-سایت/پدر.html
مطالب مرتبطمطالب مرتبط:
بازديد کل : 496101     
تمام حقوق مادی و معنوی محفوظ و متعلق به سايت بنياد مدارا و تدبير مردم ایران ( تأسیس: سال 1384 ) می باشد.
نام شما:
ایمیل مقصد: