نام شما:
ایمیل مقصد:

 کنکاشی در موضوع ” اعتیاد و مواد مخدر

کنکاشی در موضوع ” اعتیاد و مواد مخدر " در استان خراسان شمالی ( بررسی علل، ریشه ها و راهکارهای عملی برای مواجهه با آن ) نویسنده و محقق: حمیدرضا موحدی زاده


گروه: رویکرد مدارا، مروت و تدبیر
تاریخ درج: 1393/10/19
نویسنده: مدیر سایت
تعداد بازدید: 3
 بادرود فراوان به دوستداران سلامت جامعه و همه ایثارگرانی که با جان و مال خویش از کشور، انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران، امنیت و حقوق مردم دفاع کرده اند. دیار و سرزمینی که از آن سخن یه میان آمده است یعنی استان خراسان شمالی، در کنار استعدادها و قابلیت های فراوانی که در زمینه های کشاورزی، باغداری، دامپروری، صنایع غذایی، پتروشیمی،قند، سیمان، فولاد، کشت و صنعت مکانیزه، جاذبه های گردشگری و ...دارد و از همه مهم تر این که مردمانی سخت کوش، صادق، بانشاط و اعتدال گرا را در خود جای داده است، هم چون دیگر نقاط کشور در معرض آسیب های اجتماعی و فرهنگی نظیر اعتیاد به مواد مخدر، بزهکاری، بیکاری، فقر فرهنگی و معیشتی و ... قرار گرفته است.
 پرواضح است که ریشه یابی و چاره اندیشی برای مهار این آسیب ها وظیفه تک تک مدیران، مسئولان و در کنار آن مراکز تحقیقات دانشگاهی، آموزش و پرورش و اقدامات بازدارنده دولت خدمتگزار و سازمان های وابسته می باشد و عزم ملی و بسیج همه امکانات کشور و نظام را طلب می کند. ضمن ارج نهادن به تلاش ها و فداکاری نیروهای انتظامی و امنیتی در برخورد با سوداگران مرگ و نیستی و قاچاقچیان مواد مخدر، تجربه 35 سال گذشته از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون و دیگر جوامع و کشورها در مدیریت و کنترل پدیده های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، به نظر می رسد تنها برخورد فیزیکی، زندان، اعدام و... راه حل مبارزه با مسائل فوق الذکر نمی باشد، زیرا اگر غیر از این بود می بایستی تاکنون حل شده بود، لیکن واقعیت تلخ وجود بیش از یک و نیم میلیون معتاد و میلیون ها خانواده ایرانی که تحت تأثیر این بلای خانمان سوز قرار گرفته و بعضأ متلاشی شده اند، ضرورت ایجاب می نماید عقلأ و منطقأ برنامه جامعی در راستای نحوه مواجهه با اعتیاد و اقدامات پیشگیرانه، ارتقای بینش و آگاهی مردم و خانواده ها، هم چنین فرهنگ سازی و ایجاد رونق اقتصادی و تدابیر اجتماعی و نشاط آفرینی را در دستور کار قرار داد. از این فرصت استفاده می کنیم و ضمن اشاره به علل و عوامل گسترش اعتیاد و بزهکاری در جامعه ایران اسلامی و به خصوص شهرستان های بجنورد، شیروان، فاروج، اسفراین و...در استان حاصل خیز خراسان شمالی به ارائه برخی راهکارهای عملی و اقدامات پیش گیرانه و کاهش دهنده می پردازم.
 پیشنهاد دارم کمیسیونی مستقل و ملی مأموریت بررسی و تدوین طرح جامع مدیریت و مهار آسیب های اجتماعی با تمرکز بر روی پدیده اعتیاد و مواد مخدر و مشارکت نهادهای مرتبط با اعتیاد و مواد مخدر را عهده دار و آن را به دولت محترم، نمایندگان محترم مردم در  مجلس شورای اسلامی، مقامات محترم دستگاه قضایی و نیروی انتظامی ارائه و برای تصویب و اجرای آن متعهدانه و دلسوزانه تلاش و سعی وافر و مستمر نماید.
امروزه اعتیاد به عنوان یک آسیب مهلک اجتماعی همواره افراد و سازمانهای گوناگون را به پژوهش و ریشه یابی جهت به دست آوردن یک راه حل عملی و قابل اجرا برانگیخته است. اگر اعتیاد پدیده ای مخرب تلقی می گردد. به این دلیل است که مسبب محو و نابودی گرانمایه ترین و با ارزش ترین بخش جوامع انسانی یعنی جوانان می باشد و آنان را در چنگال عوارض سوء خودگرفتار می کند.
صرفاً معتادین، آسیب پذیر نیستند بلکه خانواده های معتادین نیز با آسیب های مختلف جسمی، روانی، اقتصادی و اجتماعی و معضلات پیچیده و اساسی دست به گریبانند. جامعه ناسالم، خانواده آسیب پذیر و فرد کج رفتار را در خود می پروراند و فرد معتاد خانواده و جامعه را در خطر تباهی قرار می دهد و ما ناچار از پذیرش این واقعیت می شویم که ارزش والای انسانیت در رابطه با یک فرد بنام «معتاد» به ذلت کشیده نمی شود بلکه با شعاع گسترده، دامن خانواده و اجتماع را گرفته و آسیب های بسیاری را به دنبال دارد.
امروزه مواد مخدر شکل های گوناگونی پیدا کرده و به عنوان یک خطر در کمین جوانان عزیز ما می باشد و به ویژه انواع جدید روان گردان ها مورد توجه گروهی از آنان قرار گرفته است. اثرات تخریبی این مواد، بر جسم و روح جامعه بسیار گسترده بوده است. بنابراین مهم ترین روش مقابله با این مواد آشنایی افراد با انواع عوارض آنها (پیشگیری اولیه) و تقویت اراده می باشد که از طریق آموزش می توان به این هدف دست یافت.
 
عوامل مؤثر در آسبب شناسی سوء مصرف و اعتیاد، که در تعامل با یکدیگر منجر به شروع مصرف و سپس اعتیاد می گردد شامل عوامل زیر می باشد:
 
1- عوامل اجتماعی و اخلاقی: شامل معاشرت با رفقای معتاد و منحرف، طرد شدن از طرف اطرافیان، نداشتن تفریحات سالم و دسترسی آسان به مواد مخدر در جامعه و فشارهای ناشی از محیط ، عدم شناخت جامعه از توانایی ها و استعدادهای افراد و کمبود امکانات و تجهیزات کافی برای گذراندن اوقات فراغت.
2- عوامل فردی: شامل کمبود اعتماد به نفس، تمایل به اعمال زشت و خلاف، درد یا بیماری جسمی، نظر مثبت به مواد مخدر، مورد خشونت قرار گرفتن، لذت جویی، ناپایداری عاطفی و احساسی، عدم اعتماد به آینده و ... می باشد.
3- عوامل خانوادگی: شامل مصرف مواد توسط اعضای خانواده، تشنج ودرگیری در خانواده، عدم رعایت مسائل دینی و اخلاقی در خانواده، از هم گسیختگی کانون خانواده و ... می باشد.
4- عوامل اقتصادی: شامل فقر کامل یا رفاه کامل، نابرابری های اقتصادی و تبعیض طبقاتی، بیکاری و سودجوئی و خرید، فروش مواد مخدر.
5- عوامل فرهنگی: بی سوادی و کم سوادی، پائین بودن فرهنگ مطالعه، کم توجهی به مسائل دینی و اخلاقی، عدم اطلاعات و آگاهی لازم مخصوصاً در مورد مواد مخدر.
 
در مورد راهکارهای اصلاح و بهبود آسیب های اجتماعی هم دیدگاه های مختلفی وجود دارد. عده ای روش انکار و پرده پوشی را تجویز می کنند و عده ای دیگر به روش های پلیسی و برخوردهای شدید فیزیکی اعتقاد دارند. جوامعی هم وجود دارند که به این مسائل نگرشی علمی و منطقی دارند و سعی می کنند با قبول وجود این آسیب ها، علت آن ها را با استفاده از روش های تحقیقاتی و علمی بشناسند و برای حذف یا به حداقل رساندن آن ها از روش های منطقی سود ببرند. این جوامع، آنهایی  هستند که در آن ها انباشت علمی صورت گرفته و در اثر ارتباط با فرهنگ های مختلف به سطحی از آگاهی رسیده اند که به حق عدالت، آزادی و برابری انسان ها و حق برخورداری تمامی انسان ها از حقوق مادی ومعنوی اعتقاد داشته باشند.
 آن چه در مورد آسیب های اجتماعی در جامعه خودمان می توان گفت این است که آسیب های اجتماعی علاوه بر این که مسئله ای اجتماعی شمرده می شوند، بار ارزشی نیز دارند. یعنی یک آسیب که در یک جامعه ی با سیاست معقول، تنها یک جرم و یا بیماری محسوب می شود، در کشور ما علاوه بر جرم بودن، گناه نیز به شمار می رود. این نگرش خاص به مسئله ی اجتماعی باعث می شود که مجرم، بیمار یا منحرف بیشتر از آن که جامعه و روابط حاکم بر آن را عامل انحراف خود بداند، خودش را گناه کار می بیند و این می تواند یکی دیگر از آسیب های فردی و اجتماعی باشد.
در جوامع پیشرفته امروز تمایل بر این است که این سیاست ها هرچه بیشتر توسط نهاد آموزش و پرورش و نهاد خانواده به جامعه تزریق شده و نهاد سیاست حداقل دخالت را در این امور داشته باشد. اما در جوامعی که در آن ها نهاد سیاست قدرتمندتر است، این سیاست ها توسط این نهاد وضع و در جامعه اجرا می شود. تجربه نشان داده است که جوامع نوع اول در مهار بحران های اجتماعی موفق تر عمل کرده اند. چون مردم متشکل در شوراها و پارلمان های محلی راهکارهای مقابله با آسیب های اجتماعی را وضع و از آن ها حمایت می کنند. اما در جوامعی که سیاست های اجتماعی را نهاد سیاست وضع می کند، لاجرم باید ضمانت های اجرایی آن ها را هم تعیین کند که در این حال استفاده از نیروهای حافظ قوانین و حامی نظم و امنیت جامعه و حکومت مانند پلیس ضرورت پیدا می کند.
در این مجال کوتاه به برخی از ریشه های اعتیاد به مواد مخدر می پردازم :
1- فقر، مسائل و مشكلات معيشتي:
فقر در واقع مادر تمام آسیب های اجتماعی است. فقر با بسیاری مسائل زیر پا از جمله ضعف تندرستی و افزایش مرگ و میر ، بیماری روانی ، شکست تحصیلی ، جرم و مصرف دارو رابطه دارد. در ميان علل و عوامل پيدايش بزهكاري و ارتكاب انحرافات اجتماعي، عامل فقر و مشكلات معيشتي و اقتصادي از جايگاه ويژه اي برخوردار است. عدم بضاعت مالي خانواده ها و ناتواني در پاسخگويي به نيازهاي طبيعي و ضروري مانند فراهم ساختن امكان ادامه تحصيل حتي در مقطع متوسطه، تأمين پوشاك مناسب، متنوع و متناسب با سليقه و روحيه آنان و... زمينه ساز بروز دل زدگي، سرخوردگي، ناراحتي هاي روحي، دل مشغولي، افسردگي و انزواطلبي را در فرزندان فراهم مي سازد.
اين امر موجب مي شود تا اين افراد براي التيام ناراحتي هاي ناشي از مشكلات خود از طريق مستقيم و يا غيرمستقيم، به اقداماتي دست بزنند و خود درصدد حل مشكل خويش برآيند. در نتيجه، بسياري از اين افراد براي رهايي از بند گرفتاري ها، دست به ارتكاب اعمال ناشايست مي زنند.
2- بیکاری:
بیکاری معضل اجتماعی دیگری است که هم آسیبهای جدی فردی و هم آسیبهای قابل ملاحظه اجتماعی را در دامن دارد. بیکاری بویژه در نسل پر انرژی و جوان که انرژی و قدرت و نیروهای آنها راکد و بی‌مصرف باقی می‌ماند نمود بیشتری پیدا می‌کند و زمینه را برای انوع انحرافات اجتماعی فراهم می‌سازد. وجود فرصتهای همیشه خالی ، عدم تحمل بیکاری ، فقدان قدرت تأمین نیازها به دلیل نداشتن درآمد، زمینه‌هایی آماده برای کاشت بذر جرم و انحرافات می‌باشند.
3- گسترش حاشیه نشینی و مهاجرت بی رویه به شهرها:
 شهرنشيني لجام گسيخته، گسترش حاشيه نشيني و فقر، اتلاف منابع و انرژي را به دنبال دارد. حاشيه نشيني در شهرها، با جرم رابطه مستقيم دارد. تنوع و تجمل، اختلاف فاحش طبقات اجتماعي ساكن شهرهاي بزرگ، تورّم و گراني هزينه هاي زندگي، موجب مي شود تا افراد غير كارآمد كه درآمدشان زندگي ايشان را كفاف نمي دهد، براي تأمين نيازهاي خود، دست به هر كاري هر چند غير قانوني بزنند. از ديگر عوامل محيطي جرم، مي توان فقر، بيكاري، تورّم و شرايط بد اقتصادي نام برد كه بر همه آحاد جامعه، اقشار، گروه ها و نهادها تأثير گذاشته و آنان را تحت تأثير قرار مي دهد.
4- عدم پاي بندي خانواده ها به آموزه هاي ديني:
 مطالعات و تحقيقات نشان مي دهد تا زماني كه اعضاي جامعه پاي بند به اعتقادات مذهبي خود باشند، خود و فرزندانشان به فساد و بزهكاري روي نمي آورند. در پژوهشي كه توسط مركز ملي تحقيقات اجتماعي كشور مصر در سال 1959 صورت گرفته است، 72 درصد نوجوانان بزهكار، كه به دليل سرقت و دزدي توقيف و يا زنداني شده بودند، نماز نمي گزاردند و 53 درصد آنان در ماه رمضان روزه نمي گرفتند. به هر حال، اين انديشه كه كاهش ايمان مذهبي يكي از علل عمده افزايش نرخ جرم در جوامع پيشرفته و غربي است، نظري عمومي است. تحقيقات صورت گرفته در كشور نيز مؤيد همين نظريه است.
5- طرد اجتماعي:
چگونگي برخورد دوستان، افراد فاميل و همسايگان با فرد بزهكار، در نوع نگاه متقابل وي با ديگران تأثير بسزايي دارد. در مجموع، اگر اين برخوردها قهرآميز و به صورت طرد فرد از محيط اجتماعي باشد، جدايي وي از جامعه سرعت بيشتري مي يابد. اين نوع برخورد، همواره به عنوان هزينه ارتكاب هر جرمي مدّنظر است. علاوه بر اين، افرادي كه داراي منزلت و پايگاه اجتماعي پاييني هستند و يا از نقص عضو، بيماري جسمي، روحي، و مشاغل پايين خود يا والدين شان رنج مي برند، نيز از سوي افراد جامعه مورد بي مهري قرار گرفته و ناخواسته طرد مي شوند. اين گونه افراد براي جبران اين نوع كمبودها، و شايد هم براي رهايي از اين گونه بي مهري ها و معضلات، دست به ارتكاب جرايم و انواع انحرافات اجتماعي مي زنند.
علاوه بر اين، مشاغل داراي اعتبار و منزلت اجتماعي پايين و كم درآمد نيز موجب مي شود كه فرد صاحب چنين شغلي براي جبران هزينه هاي زندگي و افزايش اعتبار و يا منزلت خويش به شغل هاي دوم و سوم روي آورده، و ناخواسته از خانه، كاشانه، زن و فرزندان و تربيت آنان غافل شده، موجبات گسست، تلاشي خانواده و انحرافات آنان را فراهم آورد. در يك پژوهش از ميان سارقان، بالاترين تراكم مشاغل افراد سارق، مربوط به مشاغل كارگري، رانندگي و دامداري بوده است. عموماً مشاغل افراد سارق، از نوع مشاغل سطح متوسط به پايين جامعه است. اين نوع مشاغل عموماً پرزحمت و كم درآمد مي باشد. 
6-  فقر فرهنگي و تربيت نادرست:
از ديگر عواملي كه موجب سوق يافتن جوانان به سوي انحرافات اجتماعي است، فقر فرهنگي و محدوديت ها و تبعيض هاي ناشي از فقر فرهنگي مي باشد. از عوامل مهم پيدايش بزهكاري، سطح و طبقه اجتماعي و فرهنگي خانواده هاست. چنان كه سطح تحصيلات (بي سوادي و يا كم سوادي اعضاي خانواده)، سطح پايين و نازل منزلت اجتماعي خانواده، ناآگاهي اعضاي خانواده به ويژه والدين از مسائل تربيتي، اخلاقي و آموزه هاي مذهبي، عدم همنوايي خانواده با هنجارهاي رسمي و حتي غيررسمي جامعه، هنجارشكني اعضاي خانواده و اشتهار به اين مسئله و مسائل ديگري از اين دست مؤلفه هايي هستند كه در قالب فقر فرهنگي خانواده در ايجاد شوك هاي رواني و روحي بر فرزندان نوجوان و جوان مؤثر است و انگيزه ارتكاب انواع جرايم آنان را دوچندان مي كند.
نتیجه گیری، پيشنهادها و راهکارهای اجرایی:
با عنایت به مواردی که در مقدمه و متن این کنکاش اشاره نمودیم و سایر تجارب تلخ و شیرینی که در طول سالیان گذشته به دست آورده ایم به ارائه برخی از راهکارهای اجرایی و عملیاتی در مواجهه و مبارزه با مهم ترین آسیب اجتماعی یعنی اعتیاد و مواد مخدر می پردازیم. امید آن که مورد توجه دست اندرکاران، سایر نهادهای حاکمیت، دولت خدمتگزار، نیروهای مسلح و انتظامی، دستگاه قضایی و مجلس محترم شورای اسلامی قرار گیرد. انشاالله
1- مراقبت بعد از درمان و خروج از زندان یک امر مهم و ضروری است ونیاز به توجه جدی دارد.آمارها نشان می‌دهد که 70 درصد معتادین برای کسب درآمد اقدام به خرده‌فروشی و سرقت می‌کنند و تحقیقات نشان می‌دهد که سرقت و فروش مواد ارتباط مستقیمی با اعتیاد دارد. در سطح جهانی در بهترین شرایط، 30 درصد معتادان پاک می‌مانند که این میزان در کشور ما حدود 20 درصد است به همین منظور برنامه‌های کارسازی باید تدوین شود تا بتوانیم معتادان را پاک نگه داریم.
2- در اولین اقدام در کنار موضوع درمان، بحث روان شناختی نیز با کمک مددکاران و روان شناسان را بایستی پیگیری کرد. هم چنین در گام بعدی بایستی جامعه را آماده پذیرش این افراد نماییم؛ هم چنین دستگاه‌ها و ادارات مختلف را باید موظف کرد تا افراد بهبود یافته و پاک شده را به جریان زندگی وکار بازگردانند.
3- بایستی با بالا بردن سطح شناخت و آگاهی مردم فرهنگ جامعه و مردم را نیز تغییر داد و به مردم قبولانده شود که معتادان بیمار هستند و پس از درمان سلامت خود را به دست می‌آورند و می توانند دوباره به جامعه و محل کار خود بازگردند و از احترام لازم برخوردار باشند.
4- صیانت از پاک شدگان، خانواده معتادان در دو حوزه جامعه‌پذیر کردن آنها و صیانت مادی. در این راستا پیشنهاد می شود صندوقی با کمک بسیج، وزارت تعاون و ... تأسیس شده تا کمک‌های مالی و تسهیلات را در اختیار معتادان بهبود یافته قرار دهند هم چنین نقش وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی ،کمیته امداد و بسیج مهم است.
5- اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر بایستی یکی از اهدف اصلی و مهم در وزارت کشور قلمداد شود.مدت‌ها با رویکرد امنیتی به بحث مبارزه با مواد مخدر نگاه کردیم و حاصل این نگاه وضعیت فعلی است که با آن ‏مواجه شده‌ایم به طوری که روز به روز تبعات این آسیب اجتماعی پیچیده‌تر و ورود مواد مخدر صنعتی با عناوین و ‏اسامی متفاوت رو به افزایش است. آگاه‌سازی و ‏انتشار اطلاعات حق مردم است تا با آثار و تبعات این پدیده آشنا شوند.تجربه نیز ثابت کرده که در هرکجا مردم به کمک دولت، حاکمیت و نظام آمده و در حل معضلات اجتماعی ‏مشارکت کرده‌اند موفقیت‌های خوبی داشته‌ایم و تجربه‌های مختلف 34 سال گذشته پس از انقلاب اسلامی از جمله دفاع ‏مقدس نمونه روشنی از پای کار آمدن مردم و کمک به حاکمبت ودولت است.‏رویکرد و سیاست درست اجتماعی شدن موضوع مبارزه با مواد ‏مخدر که با مشارکت مردم پیش خواهد رفت می توان شاهد کنترل و کاهش اعتیاد در جامعه باشیم و روزی را شاهد باشیم که ‏کشور عاری از گرفتاری‌های اعتیاد باشد.‏ نقش ائمه جمعه، روحانیون، مداحان، ورزش کاران، هنرمندان، اساتید دانشگاه و فرهنگیان و مراکز تحقیقاتی و ... بایستی بازتعریف و تدوین گردد.
6- استحکام و تقویت مرزهای شرقی کشور، از آن جا که استان های خراسان بزرگ و سیستان و بلوچستان با کشور افغانستان به عنوان بزرگ‌ترین تولید کننده مواد مخدر در جهان هم مرز بوده و باعث شده مسیر اصلی قاچاق این مواد به سمت اروپا باشد و ما در مبارزه با این موضوع شهدای زیادی تقدیم کشور، انقلاب و نظام نموده ایم و هزینه‌های زیادی بر کشور تحمیل شده است. ضرورت داردبرنامه رونق بخشیدن به شهرهای مرزی و اشتغال مرزنشینان در دستور کار مسئولان ذیربط قرار گیرد.
7-  اهمیت و جایگاه پیشگیری از اعتیاد و تاکید بر ضرورت و تقویت آموزش جهت راهنمایی مردم.
تفویض اختیار و تخصیص اعتبارات ستاد مبارزه با مواد مخدر به استان‌ها و شهرستان ها از سوی استانداری و فرمانداری ها، برگزاری منظم جلسات، پیگیری‌های لازم در خصوص این نوع تخصیص اعتبارات در شهرستان خود و از طریق شورای استان انجام شود . نداشتن جنبه قهرآمیز بارزترین ویژگی و مفهوم اصلی پیشگیری است و باید توجه داشته باشیم كه پیش گیری زمانی موثر است كه پیش از ارتكاب جرم صورت گیرد. باید تلاش كنیم تا در زمان معین با تعیین اولویت ها و انتخاب تاكتیك های مناسب، مسائل و آسیب های حاصل از اعتیاد و موادمخدر را با مردم در میان بگذاریم تا در راه پیشگیری و مبارزه از نقش حساس و حیاتی جامعه و خانواده ها بهره مند شویم.
برگزاری كلاسها و دوره های آموزشی و اطلاع رسانی درست، از مصادیقی است كه برای جلب مشاركت هر چه بیشتر مردم می تواند موثر باشد. خانواده ها به عنوان كوچك ترین نهاد اجتماعی نقشی بسیار تعیین كننده در پیشگیری از اعتیاد دارند و می توانند با سبك تربیت دینی و اخلاق مدارانه در كنار آموزش مهارت های زندگی فرزندان و عزیزان خود را از دام اعتیاد و مواد مخدر مصون بدارند.مدرسه و دانشگاه به عنوان دومین پایگاه اجتماعی فرزندان ما می توانند نقش مهمی داشته باشند، همین طور از تمامی رسانه ها بویژه رسانه ملی انتظار می رود كه با آگاه سازی و اطلاع رسانی مناسب خود، حساسیت موضوع را در بین مردم و مسئولان بالا ببرند.استفاده از پتانسیل پایگاههای بسیج به عنوان ظرفیت های اجتماعی فعال و كنترل بر صنوف بویژه در حوزه گیاهان دارویی و عطاریها از دیگر ضروریات مهم در این حوزه محسوب می شود.
8- تشکل های غیر دولتی ظرفیت خوبی در حوزه مبارزه با مواد مخدر هستند
تشکل‌های غیر دولتی نبایستی رقیب دستگاه های دولتی تلقی شوند، لذا باید از این ظرفیت استفاده کرد. اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر بدون شک مستلزم استفاده از تمامی فرصت‌ها و ظرفیت‌های موجود در جامعه از جمله تشکل‌های غیر دولتی و مردم است .دانش و تجارب ارزشمندی در حوزه مبارزه با مواد مخدر وجود دارد که در صورت تعامل دو سویه می‌توانند در چرخه سیاست‌گذاری، هماهنگی و نظارت برای کشور مفید واقع شود. باید زمینه‌ای فراهم کرد تا این تشکل‌ها در سیاست‌گذاری و نظارت در کنار اجرا حضور یابند.
تشکل‌های غیر دولتی در راستای کنترل و کاهش مواد مخدر می‌توانند دولت را در انجام وظایف خود در این حوزه یاری کنند. امیدواریم این باور در تمام سطوح جامعه نیز نهادینه شود.انتظار می رود همه دستگاه‌ها در سطوح مختلف ملی، استانی و شهرستانی، زمینه را برای حضور و ارائه خدمات تشکل‌هایی که دارای مجوز فعالیت در حوزه مبارزه با مواد مخدر اعم از پیگیری، درمان و حمایت اجتماعی هستند، فراهم کنند. بعد از آمریکا، مصر و هایتی، ایران چهارمین کشوری است که توانسته مجوز فعالیت انجمن معتادان گمنام را ثبت کند و بدون شک این نشان از فضای باز کشور برای فعالیت تشکل‌های غیر دولتی است
9- ارتقاء آگاهی و سطح اطلاعات و دانش مردم مهم ترین راه مواجهه و مقابله با مسأله اعتیاد است
مسأله اشتغال و اعتیاد جزء بالاترین مطالبات مردمی و دغدغه عمومی است و با توجه به آمار یک میلیون و 325 هزار معتاد در کشور و تعداد 6 میلیون خانواده‌های درگیر مسئله اعتیاد، می‌بایست به مسئله اعتیاد از نگاه اجتماعی توجه داشت.با توجه به فراگیری موضوع اعتیاد و علی‌رغم تمام زحمات نیروهای انتظامی و امنیتی تنها راه مقابله با مسئله اعتیاد، ارتقاء آگاهی و سطح اطلاعات و دانش مردم است.این آموزش‌ها و اطلاعات می‌بایست به تناسب سطح مخاطبان برای آنها ارائه شده و قابل فهم باشد.
 2 برابر شدن میزان اعتیاد زنان در جامعه فاجعه‌ای است که باید تمام زنگ‌های خطر را به صدا درآورد چرا که زنان هسته اولیه تعلیم، تربیت و صیانت از خانواده هستند.رواج فروش فرزندان و مسائل خلاف عفت از جمله معضلات برخی خانواده‌های درگیر اعتیاد است. این که چه نهادی تامین‌کننده و حامی خانواده‌های معتادان است؟ باید برای رهایی معتادان پس از اعتیاد نیز چاره‌ای اندیشید و این مسئله نیازمند تحقیقات و مطالعات بسیاری است. فعالیت در بخش رمان، داستان، فیلمنامه، نمایشنامه، شعر و بهره‌گیری از این مباحث می تواند جنبه فریبندگی و جذابیت مواد مخدر میان نسل جوان و بزرگسال را کاهش دهد و از این راه نیز نسبت به مقابله با اعتیاد و مبارزه با مواد مخدر تلاش موفقی را می توان سامان داد.تشکل‌های مردمی به مباحث پیشگیری، درمان و اشتغال اهمیت زیادی می‌دهند و باید میان این سه هماهنگی مناسبی باشد و به هر سه آنها توجه وی‍ژه‌ای شود. این تشکل‌ها هر چقدر متکی بر توانمندی‌های مردم باشند، بهتر و بیشتر نتیجه خواهند گرفت.بدیهی است آسیب‌های اجتماعی بدون کمک و مشارکت مردم حل نخواهد شد.
 10- ایجاد نمایشگاه دائمی پیشگیری از اعتیاد، آموزش مداوم و مستمر نیروهای شاغل در مراكز درمانی و ایجاد هماهنگی بین دستگاه قضایی و نیروی انتظامی استان از مواردی است كه باید در دستور كار شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان قرار بگیرد.امروز با گذشته متفاوت است و جامعه دیگر آن طور که ما می خواهیم پندپذیر نیست. جوانان از نصیحت اشباع شده‌اند و به راحتی از اندرز شانه خالی می‌کنند. باید با پیام غیرمستقیم به افراد آموزش پیشگیری از اعتیاد داد تا فرد خود به نتیجه عوارض اعتیاد برسد نه اینکه نتیجه را به آنان القاء کنیم. هم چنین پیام غیر مستقیم سبب می شود نگرش‌ها به بینش تبدیل شود و پس از آن رفتارهای صحیح در جامعه نهادینه شود.
محققان بر این باورند که نبود شادی سبب افسردگی می‌شود. باید زمینه‌های شادی و شاد زیستن را در جامعه به منظور کاهش گرایش به اعتیاد به دلیل افسردگی توسعه داد. در حال حاضر مراکز زیادی برای مسائل غیرشادی و گریاندن مردم از طریق انواع مداحان داریم ولی در زمینه شادی خلاء وجود دارد. نهادینه‌سازی فرهنگ شاد زیستن در جامعه ضرورت دارد.باتوجه به اینکه شادمانی بخشی از غذای روحی افراد است و هرچه در این حوزه تلاش شود اعتیاد و خشونت کاهش می‌یابد، باید فضای جامعه را به سمت شادی و نشاط پیش ببریم. در دین مبین اسلام این موضوع در زندگی توصیه شده و فلسفه مناسبات اجتماعی اسلام نیز شادمان کردن انسان‌هاست.
 بر اساس بررسی کارشناسان هر چقدر افسردگی در جامعه بیشتر باید میزان اعتیاد و طلاق و پدیده‌های آسیب شناختی بیشتر می‌شود لذا باید اوقات فراغت مفرح برای جوانان و افراد جامعه ایجاد کرد. در این رابطه می‌توانیم از تجربه سایر کشورهای دیگر نیز الگوهایی را برای برنامه‌ها استفاده کنیم. هم چنین در رابطه با اوقات فراغت باید موضوع بودجه خانواده‌ها را در نظر گرفت و نهادهای فرهنگی کمک و همیاری کنند تا تفریحات ارزان قیمت در پارک‌ها و مجامع عمومی بیشتر شود. به امید نجات جوانان و خانواده های گرفتار در گردونه اعتیاد به مواد مخدر و روان گردان های مخرب روح، جسم و شخصیت انسان ها که اشرف مخلوقات جهان آفریده شده است. انشاالله
بستن http://www.modarair.com/news/مقالات-مدیر-سایت/مواد-مخدر.html
مطالب مرتبطمطالب مرتبط:
بازديد کل : 497928     
تمام حقوق مادی و معنوی محفوظ و متعلق به سايت بنياد مدارا و تدبير مردم ایران ( تأسیس: سال 1384 ) می باشد.
نام شما:
ایمیل مقصد: