نام شما:
ایمیل مقصد:

 دبير انجمن روانپزشکان ايران در گفت‌وگو با «مردم‌سالاري» عنوان کرد:  اضطراب زمينه‌ساز خشم، پرخاشگري و عصبانيت در جامعه

دبير انجمن روانپزشکان ايران در گفت‌وگو با «مردم‌سالاري» عنوان کرد: اضطراب زمينه‌ساز خشم، پرخاشگري و عصبانيت در جامعه


گروه: مسائل اجتماعی و فرهنگی
تاریخ درج: 1391/8/11
نویسنده: مدیر سایت
تعداد بازدید: 0

 

 

 

نويسنده : سعيد تهراني

 بيماري رواني براي اکثر افراد پر رمز و راز و گيج کننده است. آيا فشاري که موجب بي‌خوابي شما مي‌شود نتيجه افسردگي است؟ آيا نگراني‌هاي شما طبيعي است و يا اينکه شما به يک اختلال اضطرابي مبتلا هستيد؟

بعضي از اين اختلافات، به اين دليل است که مرز جدا کننده‌اي بين سلامتي رواني و سلامتي جسمي وجود ندارد.
سلامتي جسمي و رواني دو جزو مرتبط با يکديگرند. هر تعريفي که از سلامتي رواني در نظر گرفته شود، تا حدود زيادي منعکس کننده فرهنگ و محيط است. فرهنگ‌هاي مختلف، روش‌هاي متفاوتي براي سازگار شدن با استرس و شرايط دشوار زندگي دارند. رفتاري که در يک فرهنگ، غيرطبيعي محسوب مي‌شود، ممکن است در فرهنگ ديگر کاملا پذيرفته شده باشد.
به طور کلي، سلامتي رواني به عملکرد طبيعي رواني اطلاق مي‌شود که موجب خلاقيت، توسعه روابط اجتماعي، سازگاري؛ تغييرات و مقابله با شرايط دشوار زندگي مي‌شود. بيماري رواني به معني تغيير در تفکر، خلق يا رفتار است که باعث ايجاد پريشاني و اختلال در عملکرد شخص، در زمينه‌هاي گوناگون مي‌شود.
شخصي که از بيماري رواني رنج مي‌برد، با درجات متفاوتي، از انجام فعاليت‌هاي روزانه، مسووليت‌هاي خانواده، روابط، کاريا مدرسه، عاجز است. همانند بيماري‌هاي ديگر، بيماري‌هاي رواني از نظر شدت به نوع خفيف تا شديد تقسيم‌بندي مي‌شوند. علايم به شکل خفيف مثل افزايش تحريک‌پذيري بوده و يا شديد باشد مانند حالتي که شخص در تمام طول روز، در بستر مي‌ماند. بعضي از بيماري‌هاي رواني فقط يک مدت کوتاهي طول مي‌کشند و سپس بهبودي حاصل مي‌شود. مابقي بيماري‌ها، در تمام طول زندگي وجود دارند و به درمان درازمدت احتياج دارند. بيماري‌هاي رواني پايه بيولوژيکي دارند و تحت تاثير استرس‌هاي اجتماعي و رواني قرار مي‌گيرند. حوادث پراسترس زندگي، آسيب‌پذيري شخص را به بيماري رواني افزايش مي‌دهد. براي اينکه استرس، افسردگي و بيماري رواني را بهتر بشناسيم گفت‌وگويي را با دکتر پرويزمظاهري روانپزشک و دبيرانجمن روانپزشکان ايران انجام داديم که بدين شرح است:

استرس چه تاثيري روي سيستم ايمني بدن مي‌گذارد؟
استرس باعث کاهش سيستم سلول‌هاي لنفوسيتي که نقش دفاع از بدن را در مقابل تهاجمات ميکروبي دارند مي‌شود در نتيجه مقاومت بدن کم مي‌شود. در 20 سال گذشته به اين نتيجه رسيدند که يکي از عوامل تشديد و افزايش ميزان سرطان‌ها در تمام دنيا افزايش استرس و اضطراب در بين افراد است و از نظر علمي کاملا به اثبات رسيده است.

استرس کداميک از بيماري‌هاي عفوني را مي‌تواند تشديد کند؟
شايعترين بيماري ايدز است. ابتلاي افراد به ويروس اچ آي وي در اثر روابط جنسي ناسالم و در اثر انتقال خون و خالکوبي و غيره ايجاد مي‌شود و چون استرس‌ها اين لنفوسيت‌ها، سلول‌هاي تي را کم مي‌کند باعث تشديد اين بيماري مي‌شود.
استرس و اضطراب ارتباط با سيستم اعصاب مرکزي دارند و سيستم اعصاب مرکزي در تمامي بخش‌هاي بدن از مغز تا نوک پا رشته‌هاي عصبي وجود دارد در نتيجه اضطراب در تمامي اختلالات مثل زخم معده، بيماري‌هاي قلبي – عروقي، بيماري‌هاي تنفسي، بيماري‌هاي کليوي، بيماري‌هاي مربوط به اسکلت و بيماري‌هاي مغز نقش دارد.

آيا چيزي به نام استرس خوب هم داريم؟
استرس خوب نداريم ما راجع به اضطراب دو تعريف داريم، اضطراب طبيعي و اضطراب بيمارگونه.
استرس طبيعي بخشي از آن دل نگراني‌هاي مردم است که در برهه‌هايي از زندگي با آن سر و کار دارند که باعث مي‌شود از مکانيسم‌هاي مقابله اي استفاده کنند و زندگيشان را ارتقا بدهند. براي مثال دانش آموزي که براي امتحان دچار اضطراب مي‌شود باعث مي‌شود با درس خواندن بيشتر مشکلش را حل کند. اما اضطراب طبيعي متناسب با دقيقا نوع محرک و شدت محرک و علائمي که شخص نشان مي‌دهد است . اگر اين شدت محرک متناسب با ميزان محرک نباشد اضطراب بيمارگونه ناميده مي‌شود. استرس در حقيقت با اضطراب ارتباط دارد.

علائم و نشانه‌هاي استرس از لحاظ جسمي، رواني و رفتاري کدامند؟
دو دسته علائم مهم داريم، علائم جسمي و علائم رواني رفتاري که باهم نام مي‌برم. اضطراب درعلائم جسمي، مثلا علائم قلبي- عروقي، تپش قلب، احساس درد در قفسه سينه. اضطراب در علائم تنفسي،مثل احساس خفگي و افزايش نياز به هوا که شخص دارد و افزايش تعداد تنفس در افراد مضطرب و افرادي که استرس زياد دارند که در نتيجه تعداد تنفس زياد مي‌شود و شخص احساس مي‌کند هوا کم است.
دسته سوم اضطراب در علائم گوارشي است به خصوص مثل مالش رفتن سر دل مثل احساس درد، حالت تهوع ، اسهال، استفراغ. علائم کليوي، تکرر ادرار . اضطراب در علائم اسکلتال مثل سرخ شدن، سفيد شدن صورت، گر گرفتگي پيدا کردن و رنگ پريده شدن، احساس درد در قفسه سينه و خستگي.
علائم رواني اضطراب، اختلال در تمرکز، بيقراري، احساس نگراني، احساس لرزش در بدن، و علائم رفتاري که بيشتر بيقراري است. اصولا مي‌گويند يک آدم مضطرب اگر در يک جامعه ساکن قرار بگيرد و همه آرام باشند، بيقراري او مي‌تواند يک جمع را مبتلا کند به همين دليل هميشه مي‌گويم اضطراب جزو بيماري‌هاي مسري روانپزشکي است يعني خيلي راحت به ديگران تسري پيدا مي‌کند.

آيا علائم رواني- رفتاري از لحاظ اهميت طبقه‌بندي مي‌شوند؟
بله، مهمترين آنها به ترتيب اختلال‌ در تمرکز، بيقراري، تحريک‌پذيري (افراد مستعد تحريک پذيري بالايي دارند و خيلي زود عصباني مي‌‌شوند).
ناگفته نماند که يکي از دلايل خشم، پرخاشگري و عصبانيت در جامعه اضطراب است.

در مورد خودکشي توضيح دهيد و اينکه آيا آماري داريد؟
متاسفانه آماري از خودکشي نداريم چون کار تحقيقي انجام نشده است؛ ولي مي‌توان گفت در بعضي از شهرها و استان‌ها آمار نسبتا بالا است مثلا در استان ايلام بحث خودکشي از طريق خودسوزي بين خانم‌‌ها رايج و شايع‌تر است ولي کار تحقيقي انجام نشده است.
در مورد خودکشي بايد بگويم هر کسي که به مرز نااميدي برسد، فشار و افسردگي در او زياد باشد به نوعي مي‌خواهد رشته حيات خود را پاره کند که به آن خودکشي مي‌گوييم.
خودکشي در سه مرحله است، يک گروه هستند که فکر خودکشي دارند و درصدي از بيماران افسرده فکري از خودکشي دارند ولي به دليل اينکه خودکشي در فرهنگ و مذهب ما مردود است و گناه محسوب مي‌شود يا اين که فکر خودکشي را دارند ولي اقدام به آن نمي‌کنند. گروه دوم افرادي هستند که فکر خودکشي آنها تبديل به اقدام به خودکشي مي‌شود يعني با خوردن قرص و روش‌هاي ديگر سعي مي‌کنند که اين کار را انجام دهند و گروه سوم خودکشي موفق است يعني فرد فکر خودکشي را دارد و اقدام مي‌کند و کاملا هم موفق مي‌شود.

علائم و نشانه‌هايي که مي‌توان احتمال داد که کودک به بيماري رواني مبتلا است کدامند؟
وقتي که کودک رفتارش متناسب با ديگر همسالانش نباشد يعني کودک مبتلا به يکي از اختلالات روانپزشکي است که مي‌تواند اضطراب باشد، افسردگي باشد، اختلال عقب‌ماندگي ذهن باشد، اختلال بيش فعال باشد.
ما هميشه بايد کودک را با بچه‌‌هاي هم‌سن خود در خانواده، فاميل و جامعه مقايسه کنيم و اگر ديديم که رفتارش متناسب با آنها نيست بايد نگران شويم و حتما او را براي مشاوره نزد يک مشاور ببريم.

چه عواملي مي‌توانند در ايجاد بيماري رواني نقش داشته باشند؟
سه دسته از عوامل هستند، عوامل بيولوژيک يا زيستي که شامل ژن است، شامل مسائل بيولوژيک يعني اختلال در تعادل و بالانس بعضي از ناقل‌هاي عصبي مثل اپي‌نفرين، آدرنالين و سروتونين که اينها جزو عوامل زيستي است.
دسته دوم عوامل رواني مربوط به وضعيت رواني و رفتاري خود فرد و تعاملش با محيط اطرافش است و دسته سوم عوامل اجتماعي مربوط به اجتماع است و تاثيري که فرهنگ و اقتصاد مي‌تواند روي زندگي فرد داشته باشد.

رابطه افسردگي را با ساير بيماري‌هاي رواني بيان کنيد؟
افسردگي و اضطراب را به عنوان يک علامت براي ساير اختلالات رواني داريم و بيماري افسردگي در خيلي از اختلالات روانپزشکي ديده مي‌شود و در عين حال اختلال افسردگي هم وجود دارد و نيز اضطراب هم به همين ترتيب است.
رابطه ديگري که وجود دارد اين است که وقتي فرد مبتلا به اختلالات ديگر روانپزشکي است در آن زمان افسردگي هم مي‌آيد و در کنار آن اختلال اوليه و يا سوار بر آن اختلال اوليه مي‌شود به عنوان مثال فردي که دچار اضطراب طولاني مدت است و يا دچار مشکلات رفتاري و اختلال خواب است ،ممکن است بيماري اش منجر به افسردگي هم شود وليکن ما افسردگي را در خيلي از اختلالات به عنوان يک علامت در نظر مي‌گيريم.

چگونه مي‌شود بر اضطراب غلبه کرد؟
با برنامه‌ريزي صحيح در زندگي، با تغذيه خوب و کافي، خواب کافي و ورزش. اين 5 عوامل مي‌تواند به افراد در کاهش اضطراب و استرس کمک کند.

در زنان ايراني شايع‌ترين علائم افسردگي چيست؟
علائم در زنان ايراني با زنان غير ايراني هيچ فرقي با هم ندارد اما تفاوت در افسردگي ميان زنان و مردان است.
مثلا گريه کردن در مردان جزو علائمي است که کمتر ديده مي‌شود ولي در زنان به دليل رقت احساسات گريه کردن بيشتر است.

آيا خانمي که گريه مي‌کند افسردگي دارد؟
بله قطعا همين‌طور است. البته ما گريه شوق هم داريم. خيلي‌ها از شوق گريه مي‌کنند ولي اگر گريه به عنوان بيماري باشد قطعا جزو علائم افسردگي است. شايع‌ترين آن کاهش لذت از زندگي است مثلا خانم خانه‌داري که هميشه خانه را تميز مي‌کرده، غذا مي‌پخته، و از آمدن همسر و فرزندانش به خانه لذت مي‌برده است، وقتي دچار افسردگي مي‌شود ديگر از اين کارها لذت نمي‌برد، با بي‌حوصلگي کارها را انجام مي‌دهد، کارهاي خانه را سرهم بندي مي‌کند. بي‌حوصلگي و احساس عدم لذت از زندگي جزو علائم شايع افسردگي، و در کنار آن علائم بي‌خوابي و بي‌اشتهايي و کاهش عملکرد ديگر علائم شايع افسردگي است.

افسردگي در افراد تحصيلکرده به چه صورت بروز مي‌کند؟
باز هم شخص عملکردش کاهش پيدا مي‌کند ديگر احساس لذت سابق از زندگي را نمي‌برد. مثلا يک پزشک يا مهندس وقتي که به طور عادي کارش را انجام مي‌دهد و هيچ‌وقت هم نگاه به ساعت نمي‌کند که وقت تمام شود و زود به خانه برود وقتي احساس مي‌کند زمان براي او دير مي‌گذرد و بي‌حوصله است و حوصله انجام کارهاي روزمره‌اش را ندارد به طبع اين علائم از علائم افسردگي است.

چگونه يک شخص متوجه مي‌شود که افسرده است؟
شخص خودش مي‌فهمد که نسبت به يک هفته پيش يا يک ماه پيشش تغيير کرده است، روش و عملکردي که قبلا داشته را ديگر ندارد. به او تذکر مي‌دهند، در خودش فرو مي‌رود، با کسي ارتباط برقرار نمي‌کند، سعي مي‌کند بخوابد اما خوابش نمي‌برد، ميل به غذا خوردن ندارد، سر غذا با غذا بازي مي‌کند، همه اينها جزو مجموعه علائم افسردگي است.

علائم هشدار دهنده افسردگي در بزرگسالان کدامند؟
مهمترين علامت آن عدم احساس لذت از زندگي است که شخص آن احساس لذتي که بايد از زندگي روزمره‌اش داشته باشد را ندارد، ديگر علائم هشدارکننده افسردگي کاهش عملکرد، علائم بي‌خوابي، بي‌اشتهايي، بي‌حوصلگي و گريه کردن.

اختلال بيش فعالي در بزرگسالان به چه شکل بروز مي‌کند؟
همه با بيش‌فعالي در کودکي آشنا هستند ولي اطلاع ندارند که اگر 50 تا 70درصد روند درماني بيش‌فعالي در دوران کودکي درمان نشود 50 درصد اين بيماري به سنين بزرگسالي انتقال پيدا مي‌کند که علائم آن در بزرگسالان حواسپرتي، بي‌قراري و زياد صحبت کردن است.

اسکيزوفرني چيست؟
اسکيزوفرني يک اختلال در تفکر فرد است به طوري که فرد دچار يکسري باورهاي غلط و غيرمنطقي مي‌شود که به آن مي‌گوييم هذيان باورهاي غلط و غيرمنطقي که اين هذيان‌ها مي‌تواند هذيان بزرگ‌منشي باشد، مي‌تواند هذيان بدبيني باشد، هذيان سوء‌ظن، خيانت، پوچي، ولي شايع‌ترين هذيان‌هايي که ديده مي‌شود هذيان بدبيني و سوء‌ظن است. حتي احساس توهماتي در کنار هذيان وجود دارد مثلا توهم دارد که کسي او را تعقيب مي‌کند. شخصي که توهم دارد به اين صورت است که مثلا من الان دارم با شما صحبت مي‌کنم و شما مي‌شنويد پس يک محرکي وجود دارد که گوش شما مي‌شنود. گاهي ممکن است محرک وجود نداشته باشد مثلا شخص در يک جايي تنها نشسته صدايي مي‌شنود اين توهم است و يا کسي را مي‌بينيد پس توهم است، اين دو علامت هذيان و توهم در کنار بعضي ديگر از علائم از علائم بارز اسکيزوفرني است.

داروهاي مکمل غذايي، گياهي براي درمان افسردگي کدامند؟
داروها دو دسته هستند داروهاي شيميايي و غيرشيميايي. در بحث مکمل‌هاي غذايي بايد متخصص مربوطه صحبت کند که مدعي هستند که ويتامين‌هاي خاص، املاح خاص در اين مواد وجود دارد که مي‌تواند به افسردگي کمک کند؛ ولي بهترين درمان اين است که شخص بتواند از مواد طبيعي استفاده کند.
وقتي مي‌شود از ميوه و سبزيجات به طور طبيعي استفاده کرد دليلي ندارد که شخص از عصاره آن به صورت شربت يا قرص استفاده کند.

نوردرماني در درمان افسردگي چگونه درماني است؟
ما چنين چيزي نداريم، نوردرماني فقط درماني است که در بچه‌هاي نوزاد مبتلا به زردي استفاده مي‌شود که آنها را زير نور خاص قرار مي‌دهند يا بعضي از بيماري‌هاي ستون فقرات که بيماران را زير نور ماوراءبنفش قرار مي‌دهند.
نوردرماني در روانپزشکي جزو درمان‌هاي روانپزشکي نيست. ولي بايد اين نکته را متذکر شوم چون بعضي‌ها اين اشتباه را مي‌کنند که مثلا کسي که افسرده است دوست دارد در يک جاي تاريک باشد و در را ببندد، به طبع وقتي بيايد در يک فضاي روشن قرار بگيرد بيماريش بهتر مي‌شود ولي ما اين را جزو نوردرماني استفاده نمي‌کنيم.

چند درصد مردم در طول عمر خود به بيماري‌هاي روانپزشکي دچار مي‌شوند؟
22 تا 25 درصد جمعيت کشور در طول عمر به بيماري‌هاي روانپزشکي از جمله وسواس، سردردهاي هيجاني، اضطراب، افسردگي و استرس مبتلا مي‌شوند و نبايد بيماري روانپزشکي را يک «انگ» بد و زشت دانست زيرا اين بيماري نيز مانند بيماري‌هاي قلبي و کليوي تعريف مي‌شود.
البته اين «انگ» بيماري‌هاي روانپزشکي نسبت به 20سال گذشته شرايط بهتري پيدا کرده است، يعني مردم با فراغ بهتري به روانپزشکان مراجعه مي‌کنند. مردم بايد بدانند که بيماري‌هاي روانپزشکي شامل بسياري از معضلات وسواس، سردردهاي هيجاني، اضطراب و افسردگي است و فکر نکنند بيمار روانپزشکي فقط کسي است که آب از دهانش بيرون مي‌آيد و لباس‌هايش را پاره مي‌کند و به ديگران حمله مي‌کند که اين مساله صحيح نيست.
خوشبختانه وزارت بهداشت در ماه‌هاي اخير توجه بيشتري به موضوع سلامت روان کرده است ولي بيشتر مشکل بيماران روانپزشکي به فقدان ارائه خدمات مناسب و ضعف پوشش بيمه‌اي مربوط مي‌شود و حتي براي اينکه خدمات بيماران روانشناسي تحت پوشش بيمه قرار گيرد در برخي مواقع اين بيماران را در قالب بيمارهاي اورژانسي بايد معرفي کرد ولي در مجموع روند نگاه به «انگ» بيماري‌هاي روانپزشکي نسبت به 10 تا 25 سال گذشته بهتر شده است.

اوتيسم چيست و چگونه بروز پيدا مي‌کند؟
اوتيسم را جزو گروه اختلال نافذ مربوط به رشد تقسيم‌بندي مي‌کنيم. بيماري است که از بدو تولد شروع مي‌شود و تا بزرگسالي ادامه پيدا مي‌کند. اين بيماران در دنياي خودشان زندگي مي‌‌کنند، نمي‌توانند زياد ارتباط برقرار کنند، علي‌‌رغم اينکه ممکن است از هوش خوبي بهره‌مند باشند بايد در مراکز خاص، در آموزشگاه‌هاي خاص آموزش بگيرند.

آيا اوتيسم علاج‌پذير است؟
به آن صورت که کاملا خوب شوند خير. ولي مي‌شود کنترل کرد و در خانواده پدر و مادر بايد به آن شخص توجه کنند

 

بستن http://www.modarair.com/news/مسائل-اجتماعی/پرخاشگري-و-عصبانيت.html
مطالب مرتبطمطالب مرتبط:
بازديد کل : 498286     
تمام حقوق مادی و معنوی محفوظ و متعلق به سايت بنياد مدارا و تدبير مردم ایران ( تأسیس: سال 1384 ) می باشد.
نام شما:
ایمیل مقصد: