تقلیل در "تنوع آرا"، "شجاعت بیان" و "پویایی نظر"، عوامل اصلی رکود تفکر سیاسی در حوزه/ سروش محلاتي |
✅ تنوع و تکثر با شرایطی که امروز وجود دارد، مثل گذشته نیست؛ یعنی در گذشته این امکان وجود داشت که شخصی مثل حاج شیخ عبدالکریم بهراحتی در درس خود بگوید ما حکومت اسلامی نداریم؛ اما امروز چنین حقی به فقها محول نشده و چنین اتفاقی نمیتواند بیفتد و اگر هم فقیهی احیاناً چنین نظری داشته باشد، ترجیح میدهد سکوت کند. حتی میراث گذشتهای هم که از پیشینیان داشتیم قابل ارائه و عرضه نیست؛ مثلاً کتابی که دربارهی درسهای آیتالله حائری در این زمینه چاپ شده است ـ به قلم آیتالله اراکی شاگرد بزرگ و برجسته ایشان ـ وقتی به این موضوع رسیده، بیست صفحه را حذف و بعد منتشر کردند! یعنی زمانی میشد این حرف را در حوزه درس گفت؛ اما دیگر نمیشود. آیتالله وحید خراسانی ـ یکی از علما و مراجع بزرگوار معاصر ـ چند سال پیش در مسجد اعظم کتاب بیع را درس میدادند؛ وقتی میرسند به بحث اولیا و اینکه چه کسانی دارای ولایت هستند، به اینجا که رسیدند این بحث را حذف کردند؛ در حالیکه نظم طبیعی بحث فقهی اقتضا میکند که در بحث اولیای امور این بحث مطرح شود که چه کسی دارای ولایت است؟ فقیه ولایت دارد یا نه؟ این سیرِ تعریفشدهی درس است؛ اما ایشان این درس را چند سالی که مطرح میکردند میگفتند: «این قسمت را ما مطرح نمیکنیم» و سراغ مسائل بعدی میرفتند. در گذشته چنین اتفاقی نمیافتاد؛ هر کسی با هر دیدگاهی میتوانست نظر خود را مطرح کند؛ در واقع کسی تعیین تکلیف نمیکرد و خود شخص هم محدودیتی از درون احساس نمیکرد و مانعی نیز برای طرح دیدگاههای خود نمیدید. ✅ صراحت و شفافیت هم رو به تقلیل است؛ زیرا افراد سعی میکنند که اگر حرفی و نکتهای دارند، خیلی روشن و آشکار مطرح نکنند. خدا رحمت کند مرحوم آیتالله موسوی اردبیلی را؛ ایشان در نظام صاحب مسئولیت بودند؛ بعد به قم آمدند و در جایگاه مرجعیت قرارگرفتند. استفتائی از ایشان شد بدین مضمون: «نظرتان را درباره ولایت فقیه و مطلقه بودن آن بیان کنید». پاسخ ایشان: «اصل ولایت مسلم است؛ تفصیل آن در اینجا میسر نیست». خیلی جاها دیده میشود که میگویند از من نپرسید. اجمالاً این است که من کلیتش را قبول دارم و بیشتر از این میسر نیست مطرح شود. بنابراین یک بخشی از مسائل ناگفته باقی میماند که اتفاقاً همان بخشی است که به سیاست مربوط میشود. چند سال قبل در نجف در محضر آیتالله سیستانی بودم و با ایشان همین مسأله را مطرح کردم؛ پرسیدم نظر شما در این زمینه چیست؟ ایشان فرمودند: «من دراینباره نه خودم چیزی گفتهام و میگویم و به دفتر هم توصیه کردهام که هیچ سؤالی را در این زمینه پاسخ ندهند» ✅ زایش و تغییر و تحولی هم که وجود داشت ـ به ضرورتِ یافتن پاسخهای جدید برای مسائل جدید ـ دیگر بدان صورت وجود ندارد و ما در همان وضعیت گذشته، توقف کردهایم. سوژهها و بحثهای خوبی در گذشته مطرح بوده که الآن میتواند مورد بحث قرار بگیرد؛ مثلاً بعضی مسائل، آخرین بار در سال ۱۳۶۸ و هنگام تجدید نظر در قانون اساسی مطرح شدهاند؛ آنجا مطرح شد که نظارت بر قدرت چگونه باید مشخص شود و تمام شد. ✅ پس از این حوادث و وقایع در این دو دهه اخیر، حداقل در حوزهی علما و فقها، ما دچار یک رکود شدهایم. این وضعیت کنونی ما به شکل غالب است؛ هرچند در میان علمای ما بوده و هستند کسانی که در عین حال نظرات خود را ابراز میکنند؛ ولی در شرایطی که تفکر هزینه داشته باشد، قهراً آسیب جدی به آن وارد میشود |
- قلمرو مدارا، تساهل و تسامح درنظر شهید استاد مرتضی مطهری
- خداوند به پیامبر میفرماید با مردم مدارا کن و نباید با آنها با خشونت رفتار کنی: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك»
- سید محمد علی ایازی: حجاب امری اجتماعی نیست که مجازات داشته باشد
- آغاز هفته وحدت؛ یک استاد حوزه علمیه: لازمه وحدت، رفاقت و برادری بین مذاهب است/ امیرالمومنین علی(ع) با دشمنان و مخالفین خود در کمال مدارا، صبر و تحمل رفتار میکردند
- آیتالله سید مصطفی محقق داماد: به عنوان یک روحانی شرمندهام که نتوانستیم جامعه را اخلاقی کنیم/ اجتهاد باید مبتنی بر کرامت بشری باشد
- بازخوانی یک همایش/ آیت الله هاشمی رفسنجانی در همایش پیامبر رحمت و مدارا: باید همدلی و همراهی را در جامعه تقویت کنیم
- واكنش آهنگران به متن جواد امام: من آنچه از روش و منش و بينش اصلاح طلبي فراگرفته ام آن است كه نقد و حتي تخطئه، لازمه رسيدن به يك جامعه توسعه يافته است
- عدل چهار شعبه دارد و برای اینکه بدانیم کسی عادل است باید فهم عمیق داشته باشد، دانش و دانایی را دنبال کند، قضاوت و داوری خوب و مناسبی داشته باشد و حکمت و دانایی را در خودش راسخ کرده باشد.
- ناگفته های حجت الاسلام والمسلمین محمد علی رحمانی دستور دوجانبه امام خمینی برای مذاکره با صدام و آمادگی ارتش قبل از آغاز جنگ و عملکرد یکسویه دولت موقت و بنی صدر
- «مؤمن، مؤمن نگردد مگر آنکه در او سه خصلت باشد: سنتی از پروردگارش و سنتی از پیامبرش و سنتی از امامش. سنت پروردگارش «رازپوشی» است و سنت پیامبرش «مدارا با مردم»، اما سنت امامش «شکیبایی» در سختی و تنگی است.»