نام شما:
ایمیل مقصد:

نامه کريم سنجابي، شاپور بختيار و داريوش فروهر به محمدرضا پهلوي : تنها راه خلاصي از تنگنا‌ها ترک حکومت استبدادي است

نامه کريم سنجابي، شاپور بختيار و داريوش فروهر به محمدرضا پهلوي : تنها راه خلاصي از تنگنا‌ها ترک حکومت استبدادي است


گروه: اخبار و چشم انداز ایران
تاریخ درج: 1391/7/30
نویسنده: مدیر سایت
تعداد بازدید: 1

 

فزايندگي تنگنا‌ها و نابساماني‌هاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي کشور چنان دورنماي خطرناکي را در برابر ديدگان هر ايراني قرار داده که امضا‌کنندگان زير بنا بر وظيفه ملي و ديني، در برابر خلق و خدا با توجه به اينکه در مقامات پارلماني و قضايي و دولتي کشور کسي را که صاحب تشخيص و تصميم بوده، مسئوليت و مأموريتي غير از پيروي از«منويات ملوکانه» داشته باشد نمي‌شناسيم و در حالي که تمام امور مملکت از طريق صدور فرمانها انجام مي‌شود و انتخاب نمايندگان ملت و انشاء قوانين و تأسيس حزب و حتي انقلاب در کف اقتدار شخص اعليحضرت قرار دارد که همه اختيارات و افتخار‌ها و سپاس‌ها و بنابراين مسئوليت‌ها را منحصر و متوجه به خود فرموده‌اند، اين مشروحه را علي‌رغم خطرات سنگين تقديم حضور مي‌نمائيم.

در زماني مبادرت به چنين اقدامي مي‌شود که مملکت از هر طرف در لبه‌هاي پرتگاه قرار گرفته، همه جريانها به بن‌بست کشيده نيازمندي‌هاي عمومي به خصوص خواروبار و مسکن با قيمت‌هاي تصاعدي بي‌نظير دچار نايابي گشته، کشاورزي و دامداري رو به نيستي گذارده، صنايع نوپاي ملي و نيروهاي انساني در بحران و تزلزل افتاده، تراز بازرگاني کشور و نابرابري صادرات و واردات وحشت‌آور گرديده، نفت اين ميراث گران‌بهاي خدادادي به شدت تبذير شده، برنامه‌هاي عنوان شده اصلاح و انقلاب ناکام مانده و از همه بد‌تر ناديده گرفتن حقوق انساني و آزادي‌هاي فردي و اجتماعي و نقض اصول قانون اساسي همراه با خشونت‌هاي پليسي به حداکثر رسيده و رواج فساد و فحشا‌ و تملق فضيلت بشري و اخلاق ملي را به تباهي کشانده ‌است.حاصل تمام اين اوضاع، توام با وعده‌ها و ادعاهاي پايان‌ناپذير و گزافه‌گويي‌ها و تبليغات و تحميل جشن‌ها و تظاهرات، نارضائي و نوميدي عمومي و ترک وطن و خروج سرمايه‌ها و عصيان نسل جوان شده که عاشقانه داوطلب زندان و شکنجه و مرگ مي‌گردند و دست به کارهايي مي‌زنند که دستگاه حاکمه آن را خرابکاري و خيانت و خود آنها فداکاري و شرافت مي‌نامند.

اين همه ناهنجاري در وضع زندگي ملي را ناگزير بايد مربوط به طرز مديريت مملکت دانست، مديريتي که بر خلاف نص صريح قانون اساسي و اعلاميه جهاني حقوق بشر جنبه فردي و استبدادي در آرايش نظام شاهنشاهي پيدا کرده ‌است.

در حالي که «نظام شاهنشاهي» خود برداشتي کلي از نهاد اجتماعي حکومت در پهنه تاريخ ايران مي‌باشد که با انقلاب مشروطيت داراي تعريف قانوني گرديده و در قانون اساسي و متمم آن حدود «حقوق سلطنت» بدون کوچک‌ترين ابهامي تعيين و«قواي مملکت ناشي از ملت» و«شخص پادشاه از مسئوليت مبري» شناخته شده است.

در روزگار کنوني و موقعيت جغرافيايي حساس کشور ما اداره امور چنان پيچيده گرديده که توفيق در آن تنها با استمداد از همکاري صميمانه تمام نيروهاي مردم در محيطي آزاد و قانوني و با احترام به شخصيت انسان‌ها امکان‌پذير مي‌شود.

اين مشروحه سرگشاده به مقامي تقديم مي‌گردد که چند سال پيش در دانشگاه‌هاروارد فرموده‌اند: «نتيجه تجاوز به آزادي‌هاي فردي و عدم توجه به احتياجات روحي انسان‌ها ايجاد حس سرخوردگي است و افراد سرخورده راه منفي پيش مي‌گيرند تا ارتباط خود را با همه مقررات و سنن اجتماعي قطع کنند و تنها وسيله رفع اين سرخوردگي‌ها احترام به شخصيت و آزادي افراد و ايمان به اين حقيقت‌ است که انسان‌ها برده دولت نيستند و بلکه دولت خدمتگزار افراد مملکت است» و نيز به تازگي در مشهد مقدس اعلام فرمودند: «رفع عيب به وسيله هفت‌تير نمي‌شود و بلکه به وسيله جهاد اجتماعي مي‌توان عليه فساد مبارزه کرد.»

بنابراين تنها راه بازگشت و رشد ايمان و شخصيت فردي و همکاري ملي و خلاصي از تنگنا‌ها و دشواري‌هايي که آينده ايران را تهديد مي‌کند ترک حکومت استبدادي، تمکين مطلق به اصول مشروطيت، احياي حقوق ملت، احترام واقعي به قانون اساسي و اعلاميه جهاني حقوق بشر، انصراف از حزب واحد، آزادي مطبوعات و اجتماعات، آزادي زندانيان و تبعيدشدگان سياسي و استقرار حکومتي است که متکي بر اکثريت نمايندگان منتخب از طرف ملت باشد و خود را بر طبق قانون اساسي مسئول اداره مملکت بداند.

کريم سنجابي-شاپور بختيار-داريوش فروهر

22 خرداد 1356

بستن http://www.modarair.com/news/1391-07-15-14-25-57/حکومت-استبدادي.html
مطالب مرتبطمطالب مرتبط:
بازديد کل : 497690     
تمام حقوق مادی و معنوی محفوظ و متعلق به سايت بنياد مدارا و تدبير مردم ایران ( تأسیس: سال 1384 ) می باشد.
نام شما:
ایمیل مقصد: