الهام مهدیزاده
خبرنگار
خودش می گوید برخی از او به عنوان مرد خاکستری یاد می کنند، چون در حل مشکلات مردم به دنبال هم پوشانی طیف های مختلف بوده، اما حمیدرضا موحدی زاده معتقد است تلاش برای حل مشکلات مردم در سایه همکاری همه طیف ها و جریان های سیاسی به معنای خاکستری یا بی رنگ بودن تفکراتش نیست. او سومین سال متوالی است که بر کرسی نایب رئیسی پنجمین دوره شورای مشهد تکیه می زند. در کارنامه کاری اش مسئولیت مدیرکلی امور اتباع و مهاجران خارجی استان نیز دیده می شود، اما این وجه سیاسی او با چهره شهری مسئولیت فعلیاش تفاوت دارد. خودش می گوید که فعالیت شورا فارغ از سیاست و بیانیه دادن و کار حزبی است. در گفت وگوی 120دقیقه ای با او در دفتر کارش، از نقشه راه شورای پنجم در 2سال آینده و زیر و بم لایه ها و اتفاقات مشهد صحبت کردیم و حتی گریزی زدیم به «خصوصی های» زندگی اش و پرداختیم به اینکه آیا از نزدیکان او افراد یا آقازاده هایی وارد کار شورا شده اند یا خیر؟
بعضی ها معتقدند مشهد به لحاظ ظرفیت های موجود هنری و زیبایی های بصری، شهری خاکستری است. می گویند که مردم مشهد در شهری زندگی می کنند که از باب هنر و زیبایی های بصری نه سفید است و نه سیاه. به نظر شما مشهد شهری خاکستری است؟
خاکستری هم یک رنگ است، همان طور که مشکی و سفید رنگ هستند. اولین حرف هایم در شورا این بود که به مشهد و خیابان های مشهد رنگ ببخشیم. شهری که رنگ به دیوار دارد مردمش با ذوق و شوق از خانه های خود بیرون می آیند و از دیدن این تصاویر تا شب که به خانه بروند لذت می برند.
تفکر و منش خودتان چه رنگی است؟ سفید یا سیاه؟
20سال قبل در شهرستان تربت حیدریه کار می کردم. آن زمان برخی می گفتند موحدی زاده خاکستری است. در همان برهه به آنان گفتم که بهتر است تعریف خودتان را از خاکستری بگویید. من همواره سعی کردم در دوران کاری و برای پیشبرد اقدامات و امور مردم نوعی هم پوشانی در طیف ها ایجاد کنم. این اقدام من به معنای این نبود که در تفکرم هیچ رنگ خاصی ندارم و بی رنگم، من همه رنگ ها را دوست دارم.
اگر به همان سؤال اول برگردیم، به نظر شما مشهد به لحاظ ظرفیت های هنری و بصری، اصلا رنگ ورویی برای خودنمایی دارد؟
رنگ هنر در مشهد تابعی از هویت مشهد است. هویت مشهد مذهبی است. ما اینجا بارگاه منور امام رضا(ع) را داریم که رنگ نورانی و ازلی به مشهد بخشیده است. پس مشهد تفاوت هایی با شهرهای صرفا توریستی و فرهنگی دارد و باید هنر در خدمت ارزش های معنوی مشهد باشد و خدشه ای به آن وارد نکند. هنرهایی مانند تئاتر و سینما که در همه کشور اجرا و اکران می شود در مشهد هم می تواند با شکلی فاخر اجرا شود. ما باید اقداماتمان را به گونه ای پیش ببریم که شهر را شاد و روشن تر کنیم. قطعا کسی از شادی ضرر نمی کند. خداوند هم افراد کسل و ناامید را نهی کرده است. وقتی کسل هستید اثر عبادت ها به عرش نمی رود. در شهری که مردمش افسرده باشند بی شک آسیب هایی به خودشان و دیگران وارد می کنند.
از تئاتر گفتید. برای مشهدی ها که اسم دومین کلان شهر ایران را یدک می کشند تئاتر و سالنی که بخواهند به آن فخر بفروشند یا آنکه به زائر بگویند تالار بزرگ تئاتر شهر کجاست معنا و مفهومی ندارد، چون چیزی در حد این اسم و رسم ندارند. چگونه می خواهید در این نبودن ها به مردم نشاط دهید؟
بله، تا حدودی درست می گویید. تئاتر و اجرای آن به شهر و مردم آن شهر جنب وجوش و پویایی می دهد. شهر ما با این جمعیت و جایگاه در کشور نیازمند سالنی فاخر و ارزنده در حد کلان شهر مشهد است. شورای پنجم برای این موضوع گام هایی مانند خانه ادبیات برداشته است.درباره سالن تئاتر شهر هم گفت وگوهایی انجام شده تا سالن فاخر برای تئاتر با چند سالن مجزا ایجاد شود. اول اینکه برخی دوستان معتقد بودند این سالن در مرکز شهر باشد که مردم راحت رفت وآمد کنند، اما زمین در مرکز شهر برای ایجاد این سالن وجود ندارد. دوم آنکه بهتر بود به حرمت بارگاه منور رضوی این سالن در محدوده دیگری در نظر گرفته شود. هر چند قطعا باید تئاترهایی اجرا شود که تابع قوانین و ضوابط ارزشی کشور باشد. در حال حاضر ساخت سالن تئاتر مشهد در پارک وفا را در شورا تصویب کرده ایم. تا جایی که می دانم، قرار بود مدتی قبل عملیات اجرایی آن آغاز شود، اما گویا به دلیل مشکلاتی این اتفاق به تعویق افتاد.
آقای موحدی زاده! پیرو همین صحبت هایی که برای هنر و جلوه های بصری داشتیم برخی نقدها درباره اکران های شهری برای محرم نیز مطرح شد؛ برخی می گفتند بیلبوردها و پرچم هایی که نصب شده بود چندان مناسب مشهد و این ایام نبود...
سالانه میلیون ها نفر وارد مشهد می شوند و توقعاتی از در و دیوار شهر دارند که باید به آن احترام گذاشت. جدا از آن و مهم تر از آن شهروندان مشهدی هستند که به ما رأی داده اند و توقعاتی از شورای پنجم دارند. ما با شعار تغییر فرهنگی و نشاط و امید آمدیم، ما قول و قرار گذاشتیم به نیاز نسل جوان توجه بیشتری کنیم. همین مسئله سبب می شود که مسئولان گاهی اوقات در محتوا، شکل و فرم، نوآوری و تغییراتی ایجاد کنند. البته باید برای امور فرهنگی وقت بگذاریم و حوصله به خرج دهیم. اگر قرارمان بر عملی کردن شعارمان استوار است باید با درایت، تفکر و مشاوره این اقدام انجام شود. در پیام رسانی مناسبتی مانند محرم اگر شعارهای تکراری گذشته را پشت سرهم تکرار می کردیم و خلاقیت در فرم و محتوا ایجاد نمی کردیم، نمی توانستیم پیام خودمان را با شیوه ای تازه به مخاطب برسانیم، چون مخاطب چشمش به این پرده ها با شکل و فرمی ثابت عادت کرده. اما تأکید دوباره ام سر همان حرف نخستی است که گفتم؛ به طور کلی باید برای مناسبتی بزرگ مانند عاشورا حداقل 15روز قبل از محرم این کار شروع شود و متون فاخر و ایده ها از هنرمندان و ادیبان و صاحب نظران دریافت شود تا سلیقهها و خواست های مردم شناسایی شود. متأسفانه گاهی ممکن است افراط و تفریط شود. در حوزه فرهنگی، شهرداری و روزنامه شهرآرا نیز گاهی ممکن است احساسی و عجولانه عمل کنند و من منکر آن نیستم. به دیدگاه من برای انجام هر کاری به ویژه در حوزه فرهنگی که ظاهر یک شهر را تحت تأثیر قرار می دهد، باید یک عقبه مشورتی و یک نظرسنجی به منظور انتخاب بهترین ها و شناخت سلایق مردم انجام شود. تا جایی که می دانم در «طرح لبخند» که مدتی قبل اجرا شد و مورد استقبال مردم قرار گرفت، کار کارشناسی و مشاوره مناسبی انجام گرفته بود. بعضی وقت ها مسئولان به دلیل اشتغالات ذهنی و کارهای فراوان از این موضوع غافل می شوند و برای پیشبرد کار مشورت نمی گیرند. همین موضوع سبب می شود تصمیمات سنجیده ای که وجدان جامعه، نخبگان و صاحب نظران بر آن تأکید دارند را اجرایی نکنند. از سویی دیگر زمانی که از افراد صاحب نظر و دارای ایده استفاده نشود، آنان از دخیل شدن در امور شهری ناامید می شوند.
از نقدها گفتیم. در رسانه ها بحث منتقد با مخالف تفاوت هایی دارد. منتقد نقدش براساس دلایل است، اما مخالف گاهی نقدهایی دارد که پایه و دلیلی منطقی ندارد. در مدت این 2سال شورای پنجم را چقدر نقدپذیر دیده اید؟ آیا تاکنون شورا در حوزه ای که مورد نقد قرار گرفته، به تعبیر امروزی ها، به منتقدان باج داده است؟
ترجیح می دهم واژه باج را استفاده نکنید. بهتر است از کوتاه آمدن صحبت کنیم. اما در باب سؤال شما باید بگویم در جلسات خصوصی که با شهردار داریم بی پرده صحبت می کنیم و مسائل را مطرح می کنیم. اعضای شورای شهر پاسخ مقتضی را می شنوند. گاهی راضی و گاهی ناراضی هستیم، اما برآیند اقداماتی که اجرا می شود برآیند نظرات موافق و مخالف است. پس اگر مسئله ای خوشایند من نباشند اما در برآیند کلی موافقانی داشته باشد، همان موضوع با احترام به نظرات مخالفان اجرا می شود.منش رفتاری شورای پنجم تعامل به نفع مردم بوده است. در 2سال گذشته گفتمان هایمان با سایر دستگاه ها و نهادهای حاکمیتی و ارگان های نیرومندی که در شهر حضور دارند با محوریت تعامل تنظیم شد تا به منافع شهروندان و حقوق شهرداری دست یابیم. البته تأکید می کنم این راهبرد با حفظ هویت اصلاح طلبی لیست امید است. پس تأکید می کنم شورای پنجم در این تعاملات به دنبال معامله کردن با دیگران نیست. معامله گری بارمنفی دارد و در جلسات پنهانی توافقاتی حاصل می شود، اما ما چنین نیت و اراده ای نداریم و کارها را با این شیوه انجام نخواهیم داد، بلکه به دنبال درک مشترک برای رسیدن به عزم مشترک هستیم تا بتوانیم موانع توسعه شهر را برداریم. ما به نفع مردم و شهر با همفکران، منتقدان، مخالفان و ارگان های تصمیم گیرنده در مشهد مانند آستان قدس تعامل می کنیم. برای شورای پنجم داشتن شهروندانی راضی مهم تر از رضایت عده ای خاص است.
یک بار آقای حیدری، رئیس شورای شهر، پس از ایجاد حاشیه هایی اعلام کرد شورا به خاطر منفعت مردم بنا را بر تعامل و هم گرایی گذاشته است، اما اگر این حاشیه ها به روند کار صدمه بزند سکوت نخواهند کرد و با مردم گفت وگو می کنند. خود شما هم در اظهاراتی از جنگ های مصنوعی برای اداره شهر گلایه کرده بودید.
در این 2سال اتفاقات و رویه هایی را به ما نسبت دادند که حتی روحمان هم خبر نداشت. مثلا در حوزه مسائل فرهنگی، هویت مشهد و جذب سرمایه گذار اظهاراتی مطرح شد که عاری از حقیقت بود و در واقعیت ما چنین اراده و نیتی نداشته و نداریم. البته در حوزه جایگاه شورای شهر و اختیاراتمان با کسی تعارف نخواهیم داشت. بنابراین اگر این تقابل ها به این سمت برود که حرمت شورای پنجم را بشکند، از حرمت شورا و موجودیت خودمان دفاع می کنیم. البته اکنون رقبا نیز به سمت منصف شدن رفته اند. بهتر است به این موضوع نیز اشاره ای داشته باشم که ما در باب همین تعاملی که گفتم، مجمع ادوار شوراهای مشهد را تشکیل دادیم. برای این موضوع از اعضای شورای اول دعوت کردیم و اکنون آن ها در شورا دفتر دارند و از تجارب آن ها استفاده می کنیم.
پس نقدها را منصفانه تر از قبل می دانید؟
ببینید این لیست(شورای پنجم) 260هزار رأی مردمی دارد. قطعا لیستی که 260هزار نفر از مردم مشهد به آن رأی داده اند با لیستی که 80هزار رأی دارد فرق می کند. اگر در نقدها منصف باشند مشکلی نیست و ما نقدهای منصفانه را می پذیریم، اما گاهی برخی از آنان از جانب مردم صحبت می کنند، بدون آنکه رأی مردم را داشته باشند و جالب اینجاست؛ ما را که رأی مردم را داریم متهم می کنند که چرا از جانب مردم صحبت می کنید.
منتقدان نقدی را در رابطه با نیروی انسانی موجود در شهرداری مطرح می کنند؛ گفته می شود این شورا و شهرداری نیروی مازاد زیادی به بدنه شهرداری وارد کرده است. این موضوع در قیاس با شوراهای گذشته چقدر صحت دارد؟
استخدام ها باید براساس شایسته سالاری و برپایه آزمون، رقابت و نیز تخصص فرد باشد. من مازاد نیروی شهرداری در دوره گذشته را که در حال حاضر هم وجود دارد منکر نیستم. شورای پنجم از روز اولی که سرکار آمد ایجاد کارایی و بهره وری را با نگاه به درون اولویت قرار داد. البته این به معنای آن نیست که نیروهای جدید کارایی ندارند یا نیروهای گذشته باید تعدیل شوند. در حال حاضر 14هزار نفر نیروی رسمی شهرداری هستند که قرارداد مستقیم دارند. 10هزار نفر نیز نیروی حجمی، پیمانکاری و تأمین نیرو هستند. با این اعداد می توان گفت که در مجموع 25هزار نفر از شهرداری حقوق می گیرند، اما تعداد پست مصوب شهرداری مشهد 8400پست است. به عبارتی شهرداری از گذشته تا امروز سه برابر ظرفیت سازمانی نیرو گرفته است. حتی اگر بگوییم 10هزار نفر در پروژه ها هستند اما هنوز 14هزار نفر نیرو داریم که نزدیک دوبرابر چارت مصوب است. قصد ندارم جذب نیرو در گذشته را قضاوت کنم اما شهرداری از گذشته انباشت نیرو داشته است.
قرار نیست این انباشت نیرویی که اشاره کردید سامان دهی شود؟
یک راه برای سامان دهی نیروی انسانی برون سپاری وظایف است. اما در کشور ما این برون سپاری سبب کوچک سازی و چابک سازی نمی شود، چون شرکت هایی که برون سپاری به آنان داده می شود ماهیت و انگیزه های بخش خصوصی را ندارند. اگر شرکت کاملا خصوصی و حرفه ای باشد سعی می کند با حداقل هزینه ها حداکثر سود را داشته باشد. در دوره گذشته بنیان قراردادهای حجمی در شهرداری گذاشته شد که نه تنها نیروی انسانی سامان دهی نشد، بلکه به نوعی شهرداری را حجیم کردند؛ به عبارتی به جای آنکه از حجم شهرداری کم شود باری روی دوش شهرداری گذاشته شد. افراد نیز بعد از گذشت مدتی این انتظار را دارند که شهرداری با آنان قرارداد رسمی ببندد.
اشاره نکردید که اعضای شورا و مسئولان شهرداری چقدر در افزایش نیروهای شهرداری سهیم بودند؟ یکی از نقدها این است که برخی نیروها صرفا با رابطه وارد شهرداری شده اند.
نکته ای که بیان کردید به گوش ما هم رسیده است. این حرف ها را منتقدان، رقبا و مخالفان مطرح می کنند که برخی از این حرف ها از سر دلسوزی و برخی بر پایه بزرگ نمایی است. در شرایط برابر افراد برای اشتغال، آن کسی که مسئولان درباره او شناخت دارند انتخاب می شود. این موضوع نیز یک امر بدیهی است. پس کار خلاف قانون شکل نگرفته است. گاهی افراد بزرگ نمایی می کنند. البته بخشی از این حرف ها ممکن است درست باشد که در این ارتباط بهتر است هرکدام مورد خطاب هستیم رویه خودمان را اصلاح کنیم.
اجازه دهید همین سؤال را کمی صریح تر ودرباره خود شما بپرسم. آقای موحدی زاده، فرزندان شما در کجا شاغل هستند؟ آیا به واسطه حضور شما در شورا، در یکی از منسب های شهرداری و شورا حضور دارند؟
من 3فرزند دارم. یکی از پسرهایم مهندس ارشد عمران است که در بخش خصوصی کار می کند و تنها یک بار، آن هم برای تبریک به شورا آمده است. در مورد کارش هم فقط به او مشاوره می دهم و از جایگاهم برای پیشبرد کارش استفاده نکردم. پسر دومم نیز در بخش خصوصی کار می کند. کار پسرم با شرایط اقتصادی جامعه نسبتا سخت است و پسر من هم مثل همه جوان هایی که در این شهر نفس می کشند، دغدغه هایی در حوزه کاری اش دارد. این پسرم نیز با وجود آنکه مدرک ارشد خود را خارج ایران گرفته و به زبان انگلیسی کاملا مسلط است، به هیچ وجه برای پیشبرد کارهایش به دفتر من پا نگذاشته است. تنها دخترم نیز دانشجوی ترم آخر مدیریت بازرگانی است. او نیز وارد تشکیلات شورا و مدیریت شهری نشده است. همسرم نیز تا به حال به شورا نیامده و حتی نمی داند دفتر کار من چه شکلی است. اما به غیر از خانواده خودم به هرکسی که بتوانم با توجه به جایگاهم کمک کنم، از او دریغ نمی کنم. مواردی بوده که برای حل مشکل مردم خودم شخصا نامه نگاری کرده ام یا با مسئول مربوط تماس گرفته ام تا مشکل مردم با سرعت رفع و رجوع شود. برای حل مشکل مردم هرکاری در حوزه وظایف من باشد انجام می دهم.
عملکرد شوراهای شهر از باب سیاست همواره مورد توجه قرار داشته است. برخی می گویند شوراها نتوانسته اند گام هایشان را فقط در حوزه شهری بردارند و از این مرز عدول کرده و وارد وادی سیاست شده اند. شورای پنجم مشهد هم از این نقدها دور نمانده است. از نظر شما شورای پنجم چقدر سیاست زده است؟
شورای پنجم در حوزه عملکردی و تعامل با دستگاه ها به منظور انجام امور مردم با همه گروه ها و جریان های سیاسی ارتباط دارد. تأکیدی که درباره شورا و عملکرد آن وجود دارد این است که کارکرد حزبی نداشته باشد. اینکه گفتید شورا را نقد می کنند که سیاست زده است، من این طور جواب می دهم: بهتر است یک نگاهی به گذشته شوراها و شهردار ی های پیشین مشهد داشته باشید. در دوره های قبل، درست زمانی که آیت ا... رفسنجانی در قید حیات بودند و نماینده اول تهران در مجلس خبرگان رهبری شدند، مسائلی مطرح شد. برخی در صف موافقان جدی ایشان قرار گرفتند و برخی جزو مخالفان سرسخت شدند. آن زمان بیانیه ای از سوی شهرداری و شورای مشهد صادر شد. این در حالی است که شورا و شهرداری نباید در موارد سیاسی بیانیه صادر کرده و اقدامی را محکوم یا حمایت کنند. ما نام خیابانی را به نام آیت ا... رفسنجانی گذاشتیم و عده ای از منتقدان ایراد گرفتند. آیا بیانیه دادن کار سیاسی است یا نام گذاری خیابان؟ من نمی گویم که به صورت مطلق همه اقدامات ما فارغ از سیاست بوده است. شاید ایراداتی داشته باشیم، اما ادعا داریم کمتر سیاست زده شدیم. آن قدر مسائل شهر زیاد است که پرداختن به مسائل حزبی معنا ندارد، اما در دوره های قبل در شهرداری مشهد افرادی داشتیم که در حیات خلوت خودشان به کارهای حزبی میپرداختند.
در سال نخست حرف و حدیث هایی در رابطه با انتخاب هیئت رئیسه وجود داشت. عده ای می گفتند که شما به نفع آقای شهلا کنار رفتید، اما پیشمان شدید. ماجرای این پشیمانی و ابقای چند ساله اعضای هیئت رئیسه چیست؟
من پشیمان نشدم. ابتدای دوره دوستان به من به عنوان نایب رئیس شورای شهر مشهد رأی دادند. آن زمان و در جلسه رأی گیری آقای شهلا نیز نامزد این سمت شده بود، اما در جریان رأی گیری به نفع من کنار رفت. آقای شهلا رأی اول مردم مشهد بود؛ به همین دلیل طرف دارهای آقای شهلا انتظار داشتند که در شورا به او نقش پررنگ تری داده شود. همین مسئله سبب شد که من به دید دیگری به این سِمَت نگاه کنم؛ اینکه من مانع در نظر گرفتن نقشی جدی برای آقای شهلا هستم. من بعد از جلسه رأی گیری بیانیه ای برای کناره گیری نوشتم و آن را برای چاپ به روزنامه شهرآرا دادم. این بیانیه تا 2و نیم شب قرار بود چاپ شود. همان ساعات و بعد از آنکه ریاست و اعضای شورا متوجه این بیانیه شدند زنگ زدند و گفتند که؛ «ما رأی گیری کردیم و اعضا به شما رأی دادند، اکنون وجهه مناسب ندارد این رأی گیری دوباره تکرار شود.» بنابراین این تمهیدی بود که من برای جایگاه آقای شهلا فکرش را کردم و موضوع پشیمانی اصلا صحت ندارد.
چندی پیش انتخابات هیئت رئیسه برگزار شد، در این جلسه هیئت رئیسه برای سومین بار ابقا شدند. آیا انتخابات صورت گرفته در صحن تنها برای طی کردن روال قانونی بود؟ و آیا از قبل این انتخابات و جایگاه افراد مشخص شده بود؟
معمولا قبل از رأی گیری رسمی، مراودات و گفت وگوهای غیررسمی وجود دارد و افراد درباره گزینه ها صحبت هایی می کنند. در شورای اخیر نیز ما بر اساس اجماع کار می کنیم. به همین دلیل تا حدودی مشخص می شود که انتخاب و نظر اعضا چیست. برای انتخابات هیئت رئیسه امسال همانند سال های قبل فرمی بین اعضا توزیع شد و از آنها خواسته شد هرکسی به نامزدی برای هیئت رئیسه شورا مایل است اعلام نامزدی کند. آن روز به دلیل گرفتاری هایی که داشتم فراموش کردم فرم را پرکنم. در تماس مسئول پیگیری مصوبات شورا برای تحویل فرم پرسیدم آیا کسی برای نایب رئیسی اعلام نامزدی کرده است؟ گفتند خیر. بعد از این من درخواست نامزدی دادم. بنابراین هیچ گونه اعمال سلیقه ای نبوده است. ما تیم واحدی هستیم و در این 2سال شورا با مدیریت اجماعی اقدامات را پیش برد. درباره نامزدی من هم مخالفی وجود نداشت.
زمانی مشهد را با مادرید قیاس کردید و گفتید مشهد در حوزه گردشگری می تواند از مادرید پیشی بگیرد. چرا مادرید را برای این قیاس انتخاب کردید؟ دیگر اینکه بعد از 2سال هنوز معتقدید مشهد می تواند در گردشگری از مادرید پیشی بگیرد؟
قیاس من فقط از باب غبطه به حضور گردشگران و آورده اقتصادی مادرید بود، بنابراین اصلا منظور من این نبود که مشهد مادرید شود. ما با این پیشنیه تاریخی و این فرهنگ والا و آداب فاخر، چرا نتوانیم در جذب گردشگر پیشی بگیریم؟ شاید برای شما جالب باشد بگویم در سفری که به مادرید داشتم برای دیدن موزه، در ساعت 8صبح حدود 600نفر در صف انتظار برای ورود بودند. آن قدر صف طولانی بود که من ساعت ها در صف انتظار ماندم.
یعنی نگاهمان اشتباه بوده که نتوانسته ایم از ظرفیت مشهد برای جذب مسافر استفاده کنیم؟
اولین هدف مسافرانی که به مشهد سفر می کنند زیارت بارگاه امام رضا(ع) است، پس هیچ گاه نمی توان در تعاریف گردشگری حرم امام رضا(ع) را با چیزی مقایسه کرد. اما باید مشخص کنیم برای افرادی که چند روزی در مشهد هستند چه برنامه ای داریم؟ و آیا ظرفیت های گردشگری برای ماندن آنان در مشهد تعریف کردهایم. حضور بیشتر زائر یعنی افزایش حجم خدماتی مانند رفت وروب خیابان ها و جمع آوری زباله ها. پس برای مدیریت شهری به نوعی زحمت است، اما نگاه ما همان توسعه است. اینکه با آمدن زائر به مشهد و حضورش در مکان های مختلف و خریدهایی که انجام می دهد، اقتصاد شهر را تقویت کنیم و بستر بیشتری برای اشتغال جوانان فراهم کنیم. مشهد در کنار شاه بیت گردشگری زیارت می تواند در زیرشاخه هایی مانند گردشگری سلامت و گردشگری طبیعت به واسطه ییلاقات و روستاهای دیدنی اطراف و نیز گردشگری مکان جذاب شهری مانند پارک مینیاتوری مورد توجه همگان قرار گیرد. اگر دیدگاه ما توسعه یافته باشد نگرانی و هراسی از حضور گردشگران نداریم که آسیبی به ارزش های ما وارد کنند. چون ارزش های ما دارای منطق بالایی است و در این رابطه پشت هر چیز که منطق باشد هراسی از اتفاقات و نظرات سطحی در آن وجود ندارد و خدشه ای به آن وارد نمی شود.
گاهی ما را نهی می کنند و می گویند در مشهد استخر نسازید چون ممکن است گناه اتفاق بیفتد، اما مگر افرادی که به مشهد سفر می کنند بار اولی است که استخر را می بینند؟
شهرداری در حوزه شفافیت و آگاهی بخشی به مردم از وضعیت واگذاری پروژه ها و مناقصات، سامانه «فاش» را راه اندازی کرد. آیا این موضوع توانست به درخواست شهروندان پاسخ بدهد؟
حرف شما را می پذیرم، سامانه «فاش» در حد عالی و مورد انتظار نیست، اما مهم این است که شهرداری در شاه راه شفافیت قرار گرفته است.بنابراین اینکه شهرداری این گام را برای شفاف کردن امور برداشته در جای خود ارزشمند است. شاید فاش در حال حاضر آن انتظاراتی را که شهروندان برای شهرداری شفاف دارند محقق نکند اما بهتر است کمی به سامانه زمان بدهیم. درباره گلچین کردن قراردادها نیز برخی از موارد اطلاعات و حریم خصوصی افراد است و اگر در سایت بارگذاری شود ممکن است در باب همسایگی، تعاملات اجتماعی، یا حتی رقابت های کاری مشکل آفرین شود. بهتر است برای دلایل متقن نیز برای مردم توضیح داده و عنوان شود؛ چرا برخی قراردادها به طور کامل بارگذاری نشده است؟